همه آزادند به فارسی بنویسند !
ایواز_طاها
۱. حکومت کتابفروشی کوچک اندیشهی نو، تنها محل عرضهی کتابهای ترکی در پایتخت را تحمل نکرد. همچنین مجوز انتشارات تکدرخت را که در کنار کتابهای فارسی چند کتاب ترکی چاپ کرده بود، لغو کرد و حکم به یکسال حبس تعزیری مدیر مسئول آن داد.
۲. معمولا کسانی از پوزیسیون و اوپوزیسیون که تکیه کلام “ما ملت” از دهانشان نمیافتد، در این مواقع سکوت میکنند. در این مواقع حقوق شهروندی، کرامت انسانی، دموکراسی و حق آزادی بیان فراموششان میشود. زیرا همچنانکه به گمان صاحبان قدرت “همه آزادند حق را بگویند”، به عقیدهی اینان نیز “همه آزادند فقط فارسی بنویسند”. به همین خاطر است که هرگاه کسی در برابر قوممداری مرکز بر حقوق شهروندیاش تأکید میکند، فورا از ترکیب ملت کنار گذاشته میشود. البته مسئله صرفا به اینجا ختم نمیشود بلکه همین سینهچاکانِ وحدت ملی نیروهای امنیتی را به سرکوب آن کس فرامیخوانند. در عوض وقتی اعتراضهای منادیان وحدت به کژرویهای نهاد قدرت بدون حضور آذربایجان به نتیجه نمیرسد با جعل خبر و یا مدحیهسرایی برای آذربایجان ملتمسانه به میدان دعوتش میکنند.
۳. بیش از نیمی از ساکنان تهرانِ بزرگ را ترکان و سایر ائتنیکها تشکیل میدهند. آن نیم دیگر از جیب کل مردمان برای خود دهها فرستندهی رادیووتلویزیونی و هزاران مطبوعه و انتشارات دارد اما قومگرا و انحصارطلب نامیده نمیشود. لیکن اگر این نیم جمعیت یک رادیو کوچک افام به زبان مادریاش طلب کند پانترکیست و تجزیهطلب خوانده میشود. البته میدانیم که منظور از این وحدت قلابی ادغام دیگران در خاطرهی قومی و افسانههای تاریخی آنهاست، نه وحدت همه با هم به عنوان انسانهای برابر با اندیشه، افسانه، خاطره و فانتزیهای خاص خود.
۴. اگر امر سیاسی ماهیت درونماندگار دارد. اگر امر سیاسی به عنوان واقعیت خودبسندهای سایهای از اخلاق و اقتصاد نیست، پس این تبعیض چندان فرقی با بیعدالتی اقتصادی ندارد. لذا وقاحت بسیار میخواهد که بدون حساسیت به این بُعدِ نظم ناعادلانه سخن از وحدت گفت، و یا توقع همگامی از آسیبدیدگانِ بیعدالتی داشت و یا فضیلتی برای این کلیتِ تبعیضآمیز تراشید.