مهدی جلالی تهرانی : آیا باید منتظر آزمایش نظامی هستهای ایران باشیم؟
مهدی جلالی تهرانی تحلیلگر مسایل خاورمیانه و سیاست بینالملل است. او در رشته علوم سیاسی از دانشگاه برکلی، و رشته امنیت بینالمللی از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شده است.
—————————–
در سیاست بینالملل ما با دو دسته استراتژی نظامی هستهای «آشکار» و یا «ناآشکار» در میان کشورهای برخوردار از سلاح هستهای مواجه هستیم: کشوری که میخواهد بهمنظور «بازدارندگی» سلاح اتمی تولید کند و کشوری که میخواهد به برتری نظامی تهاجمی و غیرمتعارف دست یابد.
بهطور معمول کشوری که هدف خود از تولید سلاح اتمی را «بازدارندگی» معرفی میکند، از شیوه «آشکار» استفاده میکند و با انجام آزمایش هستهای به کشور مهاجم و رقیب خود اعلام میکند که در صورت حمله اتمی میتواند به حمله تلافیجویانه و شدیدتری که منجر به نابودی آن کشور بشود، مبادرت کند.
اما ورود یک کشور به «دکترین بازدارندگی» با یک کشور اتمی دیگر، دست کم با سه شرط همراه است که باید همزمان برقرار باشند. اولین شرط، وجود «مناقشه سرزمینی» میان آن دو کشور است؛ دومین شرط، وجود «تهدید اتمی معتبر» از جانب کشور مقابل است؛ و سومین شرط میزانی از برخورداری از تسلیحات اتمی است که کشور تازهوارد بتواند نشان بدهد قادر به حمله تلافیجویانه و نابودگر کشور متجاوز خواهد بود.
ضرورت آزمایش هستهای برای برقراری رژیم بازدارندگی
هدف اغلب کشورهای برخوردار از قدرت نظامی هستهای ورود به دکترین بازدارندگی بوده است. برای مثال هند با قدرت اتمی چین، در منطقه تبت و نواحی شمال شرقی مرزهای خود، مناقشه سرزمینی داشت و به همین دلیل بمب اتمی تولید کرد تا با برقراری موازنه با چین، آن کشور را از حمله و تصرف منطقه مورد مناقشه باز دارد.
به همین ترتیب پاکستان پس از هند دست به تولید سلاح اتمی زد، چرا که با کشوری اتمی بر سر منطقه کشمیر اختلاف ارضی داشت. کره شمالی نیز با توجه به اختلاف سرزمینی با کره جنوبی که متحد آمریکای اتمی است، بهمنظور بازدارندگی به سراغ آزمایش هستهای رفت.
به این ترتیب میبینیم کشورهایی که هدف خود از تولید سلاح هستهای را بازدارندگی معرفی میکنند، برای اثبات ادعای خود، دست به آزمایش هستهای میزنند. اما اسرائیل نمیتواند هدف خود را بازدارندگی معرفی کند؛ چرا که شرط اول یعنی مناقشه سرزمینی برای آن وجود دارد، اما شرط دوم که وجود قدرت اتمی متخاصم است، برای این کشور، لااقل در مقابل کشورهای عرب صدق نمیکند.
به همین سبب اسرائیل تاکنون دست به آزمایش هستهای علنی نزده و از استراتژی نظامی «ناآشکار» استفاده کرده است.
هدف ایران از تولید سلاح هستهای چیست؟
برای یافتن پاسخ به این پرسش ابتدا باید بدانیم که اگر ایران بخواهد برنامه تولید سلاح اتمی خود را که از سال 2004 متوقف کرده، از سر بگیرد، آیا به آزمایش اتمی دست خواهد زد یا نه؟
همانطور که توضیح داده شد، آزمایش نظامی اتمی، رویکرد «آشکار» محسوب شده و به منظور ورود به دکترین بازدارندگی با یک کشور اتمی دیگر صورت میگیرد. اما هیچ کدام از سه شرط بازدارندگی با توجه به وضعیت «ژئوپولیتیک» ایران صادق نیست.
برای برقراری سه شرط مذکور، تنها حالت فرضی ممکن، ادعای ارضی پاکستان بهعنوان قدرت اتمی همسایه، بر بخشی از خاک ایران میتواند باشد، که ما در حال حاضر با چنین تهدیدی روبرو نیستیم.
با این حال، برخی «نئورئالیستها» از جمله «کنت والتز» استاد فقید دانشگاه کلمبیا و یکی از بزرگترین نظریهپردازان دوران پس از جنگهای جهانی، در گذشته استدلال میکردند که هدف ایران میتواند بازدارندگی در مقابل اسرائيل باشد.
کنت والتز در مقاله مشهور و بحثبرانگیزی که در سال 2012 با عنوان «چرا ایران باید بمب اتمی بدست بیاورد؟» منتشر کرد، استدلال کرد که وقتی اسرائیل دارای قدرت اتمی باشد و ایران نباشد، این عدم توازن باعث خواهد شد که ایران همواره احساس ضعف کند و به حملات ایذایی و تنشآفرینی در منطقه دست بزند که بگفته او باعث «بیثباتی» در نظم جهانی میشود.
اما استدلال او بلافاصله توسط نظریهپردازان بزرگ دیگری چون «استفن والت» و «کارل سیگن» به زیر سوال رفت. گذشته از این که دو کشور ایران و اسرائيل همسایه نیستند و هیچ مناقشه سرزمینی میان آنها وجود ندارد، اسرائیل تاکنون، ابتدا به ساکن، هیچ تهدیدی علیه ایران انجام نداده و بارها اعلام کرده که اگر ایران از تهدیدات خود دست بکشد، این کشور هیچ خطری برای ایران ندارد.
مشکل دیگر استدلال والتز این بود که او نمیتوانست هیچ گونه تضمین محتملی برای کاهش تنشآفرینی ایران در صورت برخورداری از سلاح هستهای، بهدست دهد. فرصت شاگردی والتز نیز به علت بیماری و سپس درگذشت او، کوتاه بود و با وجود ابراز اشتیاق وی این امکان برای نگارنده فراهم نشد که درک خود از رفتار رژیم ایران را با وی طرح کنم.
درک بهتر برساختگرایان در برابر واقعگرایان از ایران
یکی دیگر از ضعفهای بنیادین در نظریه واقعگرایان این پیشفرض است که هر کشوری در عرصه بینالملل مثل یک «بازیگر عاقل» رفتار میکند و تلاش میکند منافع خود را افزایش بدهد. این پیشفرض که به «نظریه انتخاب عاقلانه» شناخته میشود، نمیتواند رفتار رژیمهای ایدئولوژیک و یا آخرالزمانی را توضیح بدهد. در مقابل، برساختگرایان قادر به درک رفتار این گونه رژیمها هستند.
کارل سیگن نظریهپرداز «برساختگرا» استدلال کرد که پرستیژ برای رژیم ایران از بازدارندگی مهمتر است. او گفت ایران بخاطر «پرستیژ» یک کشور انقلابی اسلامی و با توجه به رسالتی که برای «صدور انقلاب» و زمینهسازی برای حکومت واحد جهانی امام زمان، طبق قانون اساسی این کشور، برای خود قائل شده، به دنبال برخورداری از سلاح هستهای است.
نظریه سیگن با وضعیت ایران و سخنان علی خامنهای سازگاری بیشتری دارد. رهبر جمهوری اسلامی بارها به زبانهای مختلف بر پرستیژ حکومت خود تاکید کرده، و در یکی از آخرین اظهارات خود پس این که زمزمههای رسیدن ایران به نقطه بیبازگشت هستهای شنیده شد، خطاب به حجاج ایرانی گفت: «دنیا شاهد یک الگوی موفق و یک نمونه سرافراز از قدرت و حاکمیت سیاسی اسلام در ایران اسلامی است.»
با توجه به این نکات، نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد که اگر ایران برنامه تولید سلاح هستهای خود را از سر بگیرد، الزاما به آزمایش علنی اتمی نیز دست خواهد زد. به همین ترتیب، نمیتوان تولید سلاح هستهای توسط ایران را صرفا بهمنظور «بازدارندگی» قلمداد کرد و از خطرات بالقوه استفاده از آن چشمپوشی کرد.
قدرت نظامی اتمی بدون آزمایش هستهای
آزمایش یا عدم آزمایش نظامی هستهای توسط ایران، هر کدام مسیر کاملا متفاوتی را پیش روی کشورهای غربی و بهويژه آمریکا خواهد گذاشت. اگر ایران در زمانی که دولت بایدن روی کار است، دست به آزمایش بزند، ناچار آمریکا را در شرایطی قرار میدهد که چارهای جز پاسخگویی به این تهدید نخواهد داشت.
دولتهای آمریکا همواره تاکید کردهاند که اجازه نخواهند داد ایران سلاح اتمی تولید کند. جو بایدن نیز در سفر به خاورمیانه چندین بار بر این خط قرمز تاکید کرد. اما مطمئنا تهران خط قرمز اوباما درباره استفاده از سلاح شیمیایی توسط رژیم اسد را بخوبی بیاد میآورد که چگونه نادیده انگاشته شد.
با این توصیف، ایران در برابر یک دوراهی خواهد بود. اگر دست به آزمایش اتمی بزند، گزینههای آمریکا را محدود کرده و خود را رویاروی این کشور قرار میدهد. اگر آزمایش نکند، میتواند شرایط را در وضعیت موجود حفظ کند و فرصت آزمایش را برای زمان مناسب نگه دارد.
اگر ایران به آزمایش اتمی دست نزند و مسیر اسرائيل را با رویکرد «ناآشکار» دنبال کند، کشورهای غرب فرصت و گزینههای بیشتری خواهند داشت تا بر ابزارهای دیپلماتیک تکیه کنند و مسئولیتی که برای خود در جلوگیری از ایران اتمی قائل شدهاند را به تعویق بیندازند.
با توجه به زمینهچینیهایی که هماکنون در ایران شاهد هستیم ـ از جمله بحث حرمت شرعی تولید سلاح هستهای که در سخنان اخیر محمد جواد لاریجانی نیز بر آن تکیه شد ـ بهنظر میرسد احتمال آزمایش اتمی توسط ایران چندان زیاد نباشد. او گفت: «طبیعتا ما مطابق فتوای رهبر انقلاب و شرع اجازه نداریم تا به دنبال تولید سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاح اتمی برویم، اما اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم کسی نمیتواند جلوی ما را بگیرد».