عباس لسانی: ما ملتی در حال مبارزه برای بقا هستیم

عباس لسانی فعال حرکت ملی آذربایجان که در مرخصی درمانی بسر میبرد در دیدار با جمعی از دانشجویان دانشگاههای تبریز و مجمع دانشجویی دانشگاههای آذربایجان با ایراد سخنانی در رابطه با اهمیت مباحثه به سئوالات مطروحه از طرف دانشجویان پاسخ داده و خواستار اهتمام هر چه بیشتر فعالین دانشجویی به امر مطالعه و شرکت در مباحثات حقیقی گردید.

بنا به فایل های صوتی که در اختیار “صفحه اطلاع رسانی عباس لسانی” قرار گرفته ایشان ضمن گوش دادن به دغدغه های دانشجویان در رابطه با حرکت ملی آذربایجان و ملت آذربایجان پاسخگوی سئوالات طرح شده از طرف دانشجویان بوده اند.

در قسمتی از سخنان، آقای لسانی بر اهمیت مباحثات حقیقی و رو در رو تاکید کرده و داشتن نگاه فلسفی به مباحث را لازمه ی رسیدن به حقایق از راه ارائه دلیل و برهان عنوان کردند.

آقای لسانی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در رابطه با اینکه دوره ی ناسیونالیسم به سر رسیده است، چنین جواب دادند.
“اما باید بگوییم که ما دقیقا در مقابله با ناسیونالیسم افراطی هستیم ما به طور مشهود و عینی در مقابله با اولترا ناسیونالیسمی که حقوق ملی و فطری و انسانی دیگر ملتها را نفی میکند و به سمت تفکری شوونیستی پیش رفته است و تبدیل به فاشیسم گردیده است، قرار گرفته ایم.
ما اگر بویی هم از ناسیونالیسم برده باشیم در جهت دفاع از هستی و هویت مان است. که هم از نظر حقوق بشری و هم فطری، حق مشروع ما جهت حفظ هویت ملت آذربایجان جنوبی به عنوان جزئی از جامعه بشری است، یعنی ما در حال مدافعه از یک حق مشروع هستیم.
ما در مقابله با ناسیونالیسمی افراطی که در بیش از صد سال گذشته تا کنون به صورتی رشد داشته که من آذربایجانی یا دیگر ملل غیر فارس را با بکار بستن ابزار سرکوب و تاریخ سازی جعلی و استفاده از رسانه ها آسیمیله کرده و ملتهای غیر فارس را به بیگانگی از هویت خویش سوق داده وبه مرحله الیناسیون یعنی از خود بیگانگی و بیزاری از خود رسانده، هستیم.
و در مقام دفاع از هویت ملی خویش قدمهایی بر میداریم.
ما ملتی در حال مبارزه برای بقا هستیم.
ناسیونالیسم افراطی فارس مانند اُختاپوسی در حال استفاده از تمامی ابزارهاست تا هویت تمامی ملل غیر فارس به خصوص ملت تورک را نابود کند”

آقای لسانی در طی سخنان خویش خطاب به روشنفکران فارس نیز هشدار دادند:
“همان تفکر شوونیستی که ملل غیر فارس را به مرحله ی از خود بیزاری و الیناسیون رسانیده است، با تبلیغات غلوآمیز به صورت سیستماتیک ملت فارس را نیز به طور مبالغه آمیزی در جایگاهی خود برتربین قرار داده و بیشترین خیانتها را در حق ملت فارس روا داشته است.
اینگونه تفکرات شوونیستیِ آنرمال که نباید وجود داشته باشد و در صورت وجود در دنیا، در خواص و برخی الیت ها مشاهده میگردد، در اثر تبلیغات طی سالیان متمادی فضایی را به وجود آورده اند که یک شهروند عادی فارس هم، چنان به تفکرات فاشیستی و غرور کاذب و خود برتر بینی گرفتار گشته که تمامی ملتهای دنیا را مورد تحقیر قرار میدهد و این مرض دامن خود آنها را هم گرفته است و امروز بزرگترین خسارت را از این ناحیه متحمل شده و خواهند شد.
بزرگترین خطر برای هر فرد و هر جمع، خودبرتر بینی و رسیدن به مرحله عُجب است که یک ملت را به سمت فلاکت و هلاکت سوق می دهد.”

ایشان همچنین ابراز امیدواری کردند:
“امیدوارم که روشنفکران و متفکران غیر مغرض و بیطرف فارس چاره ای برای این بیماری ملت فارس بیندیشند و به جای اینکه ملتهایی را که بیش از صد سال مورد تحقیر وسرکوب واقع شده اند را ناسیونالیست بنامند تا با این ابزار روانی ملتها را در دفاع از هویت و هستی خویش خلع سلاح کنند و ملتها را با این روش در دفاع از حقوق خود خنثی نمایند، به فکر درمان ملت خود باشند که متاسفانه تفکر فاشیستی در تار و پود آن رخنه کرده است و علت اصلی چنین وضعیتی نخبگانی اند که غرق در قصر شیشه ای خود ساخته هستند و این قصر شیشه ای همان فارس گرایی و پانفارسیسم است که امروزه با عناوین مختلفی چون ایرانشهری و …خود نمایی میکند.”