صادرکنندگان دستور ممنوعیت چاپ تقویم ترکی در شهرستان مرند، انگشت خودشان را روی نکته مهمی گذاشتهاند، فقط بیست سالی دیر جنبیدهاند.
تقویم حافظه مشترک و از ارکان هویتی یک ملت است. کسی که تقویم ترکی را به دست میگیرد ظرف تی ثانیه متوجه میشود که موضوع چاپکنندگان آن تقویم، خوب وبد بودن این یا آن حزب سیاسی یا این و آن دولت نیست، بلکه دعوا بر سر «بود و نبود» یک ملت است که داشتهها و آرزوهایش را در آن تقویم ارائه کرده است. همه چیز تقویم ترکی از اسامی ایام هفته و ماههای سال تا روز دانشجو، روز معلم و روز کتاب با تقویم گروه حاکم متفاوت است و در این تقویم چیزهایی دیده میشود که تقویم حاکم سعی در اضمحلال آنها داشته است. در تقویم ترکی از روز سلمان فارسی، فردوسی، ملاصدرا، شیخ صدوق، مدرس، شریعتی، نواب صفوی و تروریستهایی مانند محمد بخارایی خبری نیست و بجای چکاچک شمیشیرهای چهارده قرن پیش و غرش اسلحههای دهههای اخیر صدای ملانصرالدین، زردابی، رشدیه، باغچهبان و بولبول شنیده میشود.
در تقویمها و سررسیدهای قوم حاکم صرفا|ً تصاویر تاریخی و طبیعی اصفهان و شیراز دیده میشود و هیچ نشانی از «ما» وجود ندارد که نشانگر آرزوی آنها مبنی بر عدم ما و هویت ما و دلیلی بر چاپ تقویمهای ترکی است که در آن، مردم هر شهری با دیدن تصاویر اماکن تاریخی و طبیعی شهرشان احساس «بودن» کنند.
آنها دیر جنبیدهاند و تقویم ترکی در بیست سال گذشته بسیاری را از وجود روزهای زبان مادری، بیستویک آذر، فاجعه خوجالی و… مطلع کرده و هستند کسانی که با مناسبات تقویم ترکی خودشان زندگی میکنند تا تقویم تحمیلی بیگانه با خودشان.
_____
@ibrahimsavalan