سعیده شفیعی: دستمزد مردان ایران چهار برابر زنان است
گزارش جهانی شکاف جنسیتی (The Global Gender Gap Report) که توسط مجمع جهانی اقتصاد (WEF) منتشر میشود، به بررسی وضعیت شکاف جنسیتی در تمامی کشورهای جهان میپردازد و مرجعی برای اندازهگیری سطح عدالت جنسیتی در بین کشورهاست. در گزارش اخیر رتبهی ایران از نظر شکاف جنسیتی صدوپنجاه از بین صدوپنجاهوشش کشور جهان اعلام شده که روندی نزولی نسبت به سالهای گذشته دارد. در گزارش حاضر به بررسی ابعاد مختلف این شاخص و مقایسهی آن با چند کشور همسایه پرداخته شده است.
شاخص شکاف جنسیتی از چهار زیربخش مشارکت و فرصتهای اقتصادی، دستاوردهای آموزشی، بهداشت و طول عمر و توانمندسازی سیاسی تشکیل شده که برآیند تمامی این چهار حوزه رتبهی کشورها از منظر عدالت جنسیتی را مشخص میکند. اهمیت این شاخص در کنار دقت عمل بالا و اعتباری که در میان شاخصهای جهانی دارد، به دلیل کیفیت اندازهگیری آن، یعنی اندازهگرفتن فاصلهی میان زنان و مردان در ابعاد یادشده است. روش تحقیقی و تحلیل آماری این گزارش با این هدف طراحی شده تا ابزارهایی مؤثر برای کاهش شکاف جنسیتی به دست آید. این روشها از زمان آغاز تدوین این گزارش در سال ۲۰۰۶ تاکنون ثابت مانده است. در جدیدترین گزارش شکاف جنسیتی سه کشور افغانستان، گویان و نیجر به رتبهبندی کشورها افزوده شدهاند.
یافتههای کلی
شکافهای بهداشتی و آموزشی بین زنان و مردان در میان صدوچهلوشش کشور فاصلهی نزدیکی با هم دارند و به ترتیب با نودوشش و نودوچهاردرصد برابری بین جنسیتها رخ دادهاند؛ اما در بخشهای مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی شکاف بین مردان و زنان بسیار بیشتر است. در جدول زیر نقاطی که با رنگهای روشنتر نشان داده شدهاند، نمایانگر بخشهای نابرابرتر و رنگهای تیره بیانگر بخشهای برابرترند.
مجمع جهانی اقتصاد در جدیدترین گزارش سالانهی شکاف جنسیتی خود اعلام کرد که بر اثر شیوع ویروس کرونا شکاف جنسیتی در جهان عمیقتر شده و زنان بیش از مردان در معرض بیکاری قرار گرفتهاند و ناچار شدهاند برای نگهداری از بچهها در خانه بمانند.
بر اساس آخرین نسخهی این گزارش شکاف جنسیتی با سرعت نسبی فعلی به طور بالقوه پنجاهودو سال در اروپای غربی، ۶۱.۵ سال در آمریکای شمالی، ۶۸.۹ سال در آمریکای لاتین و کارائیب به طول خواهد انجامید. در سایر مناطق جهان این رقم بیش از صد سال است. به عنوان مثال ۱۲۱.۷ سال در جنوب صحرای آفریقا، ۱۳۴.۷ سال در اروپای شرقی و آسیای مرکزی، ۱۶۵.۱ سال در شرق آسیا و اقیانوسیه، ۱۴۲.۴ سال در خاورمیانه و شمال آفریقا و ۱۹۵.۴ سال در جنوب آسیا. در سطح جهانی به دلیل کاهش عملکرد کشورهای بزرگ در مسیر فعلی خود صدوسیوپنج سال طول میکشد تا شکاف جنسیتی مرتفع شود.
برابرترین کشورها
بر اساس این گزارش ایسلند با نودویکدرصد تحقق عدالت جنسیتی بالاترین رتبهی برابری جنسیتی را در بین کشورهای جهان دارد. کشورهای فنلاند، نروژ، نیوزیلند، سوئد، نامیبیا، رواندا، لیتوانی، ایرلند و سوییس در مکانهای دوم تا دهم قرار دارند. رواندا از زمانی که برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ در فهرست قرار گرفت، هر سال در بین ده کشور برتر قرار میگیرد. بالاترین نمرات زیرشاخص آن در پیشرفت تحصیلی و سلامت و بقا (به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۷۴/۰) است و شکاف جنسیتی در آموزش عالی را ۲.۹درصد کاهش داده و برابری را در آموزش اجباری حفظ کرده است. رواندا در مشارکت اقتصادی و فرصت، یکی از سه اقتصادی است که در سال ۲۰۲۲ برابری را در مشارکت نیروی کار به ثبت رسانده است (در کنار سیرالئون و بوروندی). در توانمندسازی سیاسی کشور نیز برابری در سطوح وزارتی و پارلمانی را به ثبت رساند؛ همچنین نیکاراگوئه پیشرفت رو به رشدی را از سال ۲۰۲۱ نشان میدهد و اکنون به جایگاه هفتم رسیده است. نامیبیا نسبت به سال گذشته دو پله سقوط کرده و عملکرد آن در زیرشاخص سلامت و بقا از سال ۲۰۱۴ بدون تغییر باقی مانده، اما سطوح کمتری از برابری را در شاخصهای مشارکت اقتصادی و فرصت نسبت به سال ۲۰۲۱ گزارش داده است.
جایگاه ایران
همچنین از بین نوزده کشور حاضر در منطقهی خاورمیانه، ایران رتبهی شانزدهم را به خود اختصاص داده و تنها سوریه، عراق و یمن وضعیت بدتری از ایران دارند. اسرائیل، امارات و تونس در رتبههای اول تا سوم این ردهبندی قرار میگیرند. در ادامه، جایگاه ایران به تفکیک بخشهای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.
مشارکت و فرصتهای اقتصادی
مشارکت زنان در بازار کار و فرصتهای اقتصادی برابر یکی از مؤلفههایی است که در شاخص شکاف جنسیتی لحاظ میشود. این شاخص با زیرشاخصهایی مانند نرخ مشارکت زنان، میزان درآمد زنان به نسبت مردان و سهم حضور زنان در مشاغل ردهبالا سنجیده میشود. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ۱۸.۹درصد زنان ایرانی و ۷۶.۹درصد مردان ایرانی جزو جمعیت فعال محسوب میشوند که این ارقام ایران را در رتبهی صدوپنجاهودوم جهان قرار داده؛ همچنین مردان برای کار مشابه چهار برابر زنان دستمزد میگیرند و ایران از منظر برابری دستمزد برای کار مشابه در رتبهی صدودهم جهان قرار دارد.
دستاوردهای آموزشی
دستاوردهای آموزشی از دیگر بخشهای شاخص شکاف جنسیتی است که با مؤلفههایی مانند نرخ باسوادی و ثبتنام زنان در سطوح ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی سنجیده میشود. بنا بر این گزارش از هر صد مرد ایرانی، ۹۰.۴ نفر باسوادند؛ در حالی که در بین هر صد زن، این رقم ۸۰.۸ نفر است. این وضعیت ایران را از نظر شاخص نرخ باسوادی در رتبهی صدونوزدهم جهان قرار داده که طی پنج سال اخیر، شش پله نزول نشان میدهد. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، نودوهشتدرصد مردان و نودوهفتدرصد زنان ایرانی برای آموزش ابتدایی ثبت نام میکنند. این رقم در دورهی متوسطه هشتاد زن از هر صد زن، در برابر هشتادودو مرد از بین صد مرد است.
کشورها با استفاده از سیاستهایی نظیر تشویق زنان به حضور در بخشهای مختلف اقتصادی، هدفمندسازی استخدام دانشآموختگان زن (مثل هند و مالزی) و کاهش نرخهای مالیاتی برای کسبوکارهایی که زنان راهاندازی میکنند، در مسیر کاهش شکاف جنسیتی تلاش میکنند.
بهداشت و طول عمر
در بخش بهداشت و طول عمر وضعیت ایران به نسبت سایر کشورهای منطقه نسبتاً بهتر است. نرخ امید به زندگی زنان در ایران ۶۶.۵ سال در برابر شصتوشش سال برای مردان است و ایران را در رتبهی صدوبیستونهم جهان قرار میدهد. در بین کشورهای مورد بررسی وضعیت ترکیه و عربستان از ایران بهتر است و امارات و قطر به ترتیب از این نظر در رتبههای صدوسی و صدوپنجاهویکم جهان قرار گرفتهاند.
رتبهی ایران و پنج کشور همسایه در زیرشاخصهای شاخص شکاف جنسیتی
شاخصها و زیرشاخصها | ایران | عربستان | امارات | قطر | ترکیه | افغانستان |
مشارکت و فرصتهای اقتصادی | ۱۵۰ | ۱۴۹ | ۱۳۵ | ۱۳۶ | ۱۴۰ | ۱۵۶ |
مشارکت زنان در جمعیت فعال به نسبت مردان | ۱۵۲ | ۱۴۷ | ۱۳۳ | ۱۲۸ | ۱۳۷ | ۱۴۶ |
برابری دستمزد زنان و مردان برای کار مشابه | ۱۱۰ | ۲۶ | ۱۲ | ۳۱ | ۹۵ | _ |
درآمد تخمینزده شدهی زنان به نسبت مردان | ۱۵۰ | ۱۴۶ | ۱۳۶ | ۱۳۰ | ۱۲۷ | ۱۵۲ |
قانونگذاران، مقامات ارشد و مدیران زن به نسبت مردان | ۱۲۳ | ۱۴۹ | ۱۲۰ | ۱۳۶ | ۱۳۳ | ۱۵۲ |
کارگران حرفهای و متخصص زن نسبت به مردان | ۱۲۱ | ۱۴۳ | ۱۴۸ | ۱۴۴ | ۱۱۷ | ۱۵۰ |
دستاوردهای آموزشی | ۱۱۹ | ۹۷ | ۸۹ | ۸۶ | ۱۰۱ | ۱۵۶ |
نرخ باسوادی زنان نسبت به مردان | ۱۱۳ | ۱۰۲ | ۱ | ۱ | ۱۰۳ | ۱۵۱ |
نرخ خالص ثبت نام در دورهی ابتدایی زنان به نسبت مردان | ۱۱۰ | ۸۶ | ۱ | ۱ | ۱۱۸ | _ |
نرخ خالص ثبت نام در دورهی متوسطه زنان به نسبت مردان | ۱۱۷ | ۱۲۸ | ۱۳۱ | ۱۲۷ | ۱۲۰ | ۱۵۳ |
نرخ خالص ثبت نام در آموزش عالی زنان به نسبت مردان | ۱۱۵ | __ | __ | __ | ۱۰۸ | ۱۵۰ |
بهداشت و طول عمر | ۱۲۹ | ۱۲۳ | ۱۳۰ | ۱۵۱ | ۱۰۵ | ۱۴۹ |
نرخ امید به زندگی زنان به نسبت مردان | ۱۳۷ | ۱۳۱ | ۱۳۸ | ۱۵۶ | ۱۱۶ | ۱۵۵ |
توانمندسازی سیاسی | ۱۵۱ | ۱۳۸ | ۲۴ | ۱۴۸ | ۱۱۴ | ۱۱۱ |
تعداد کرسیهای زنان در مجلس به نسبت مردان | ۱۴۸ | ۱۰۵ | ۱ | ۱۴۱ | ۱۱۳ | ۶۵ |
تعداد زنان در مشاغل وزارتی به نسبت مردان | ۱۳۶ | ۱۴۸ | ۶۲ | ۱۳۵ | ۱۱۷ | ۱۳۹ |
زمان قرارگرفتن زنان در پستهای سیاسی به نسبت مردان (سال) | ۷۶ | ۷۶ | ۷۶ | ۷۶ | ۴۶ | ۷۶ |
توانمندسازی سیاسی
تعداد زنان در پارلمان و کابینه و میزان واقعی حضور زنان در این پستها از جمله زیرشاخصهای توانمندسازی سیاسی زنان است. همانگونه که در جدول فوق قابل ملاحظه است، ایران از بین چهار شاخص بدترین عملکرد را در این بخش دارد و در رتبهی صدوپنجاهویکم جهان قرار دارد که نسبت به گزارشهای قبلی این نهاد افت قابلتوجهی نشان میدهد. در بین کشورهای مورد بررسی وضعیت کلی ترکیه نسبت به سایر کشورها بهتر است، اما چهار کشور ایران، عربستان، قطر و امارات از منظر زمان تصدی زنان در پستهای سیاسی در یک جایگاه قرار دارند. اختصاص سهمیهی جنسیتی در پارلمان (مثل عربستان، عراق، افغانستان) یا اختصاص سهمیهی جنسیتی در فهرست کاندیداها توسط احزاب (مثل ترکیه) از جمله شیوههای رایج برای افزایش سهم زنان در مناصب سیاسی است که هیچکدام توسط جمهوری اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. افغانستان به نسبت سایر شاخصها در این شاخص عملکرد بهتری دارد که این امر به دلیل اشتغال زنان در پستهای سیاسی نسبت به کشورهای همردهاش است.
موخره
به گزارش مجمع جهانی اقتصاد از وضعیت شکاف جنسیتی در ایران شکاف جنسیتی در حوزهی دستاوردهای آموزشی (به خصوص در سطوح ابتدایی و متوسطه) بسیار کمتر شده است. بر اساس این گزارش ایران در کنار شیلی، امارات و هند از جمله کشورهایی است که اگرچه طی سالهای گذشته سرمایهگذاری عمدهای در امر آموزش زنان داشته، اما این سرمایهگذاریها عملاً منجر به افزایش مشارکت زنان در بازار کار نشده؛ بنابراین زنان به نسبت قبل وضعیت آموزش بهتری دارند، اما از منظر درآمد و مشارکت اجتماعی و سیاسی وضعیت مناسبی ندارند. این موضوع باعث عدم توجه کافی به نیمی از جمعیت شده و در واقع سرمایهگذاریهای مالی در این بخش به اهداف خود نرسیده و تبدیل به سرمایهی اجتماعی نشدهاند.
نویسنده: سعیده شفیعی