جنبش ملی ترک و ائتلاف ها
اسناد کنگره سوم اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک
ائتلاف در جنبش ملی ترک
ائتلاف ها و اتحادهای سیاسی ازعمده ترین تحرکات سیاسی برای ارتقاء توانایی وگسترش جنبش ملی ترک درایران به حساب می آید. طبیعی ترین و اولاترین ائتلاف های سیاسی نیز قاعداً بایستی میان احزاب، سازمانها و تشکل های سیاسی ترک درایران و آذربایجان (جنوبی) انجام پذیرد. ضرورت این ائتلافها زمانی هویدا میشود که توانایی نازلِ احزاب و تشکل های سیاسی ترک و حرکتهای میدانی ضعیف آنها باخبر باشیم. اما علی رغم این واقعیت تلخ، هئچ ائتلاف و اتحادی در میان تشکل های سیاسی ترک چه درسطح آذربایجان و چه درسطح ایران (تشکل های ترک در تهران و کانتونهای ترک) صورت عملی بخود نگرفته است.
بخشی ازاحزاب و تشکل های سیاسی ترک /آذربایجان که بر استراتژی غیر رئآل و افراطی “استقلال خواهان” تاکید دارند، تنها و تنها به اتحادِ عملِ احزابِ سیاسی و تشکل های سیاسی در آذربایجان (جنوبی) توجه دارند و مسائل ترکان خارج از آذربایجان و ازآن جمله تشکل یابی ترکان درکانتونهای ترک در ایران و یا متشکل شدن ترکان درتهران مشغله ذهنی آنها نیست. اما نگاه ما در اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک، نسبت به ائتلاف و اتحاد احزاب و تشکل های سیاسی ترک آنگاه که از منظر فدرالیستی به آن نگریسته شود بسیار متفاوت است. این تفاوت دقیقا در تفاوت نگاه ما برای حل مسئله ترک در ایران نهفته است. ما متحدین سیاسی خود را نه تنها در میان احزاب و تشکل های سیاسی آذربایجان (جنوبی) بلکه درمیان تشکل های سیاسی کانتون های ترک (خراسان، قشقایستان، اصفهان و لرستان) و تهران جستجو میکنیم.
موانع اصلی شکل گیری ائتلاف و اتحاد سیاسی در میان احزاب و گروههای سیاسی ترک در ایران را میتوان بصورت زیر توضیح داد:
یک – تاکید به استراتژی غیر رئآل برای حل مسئله ترک در ایران
ازجمله این استراتژیهای افراط گرایانه “استقلال خواهی” و “تمامیت خواهی آذربایجان گرایانه” (اتحاد با جمهوری آذربایجان) است که از سوی بخش از تشکل های سیاسی ترک /آذربایجانی دنبال میشود. در اینجا بایستی به استراتژی ناهنجار، افراط گرای دیگری نیز اشاره کنیم که اخیرا از سوی بعضی از فعالین ترک به مطبوعات درز کرده است. استراتژی حیرت آور و غیررئال اخیر حتی اگر بخش کوچکی از فعالین ترک را نیز تشکیل دهد، دست شستن از تفکر ایجاد دولت درمناطق ملی ترک (آذربایجان جنوبی) و تاکید به تبدیل کلیت دولت ایران به یک دولت تمامیت خواه ترک است!
2- تاکید بیش ازپیش منادیان استقلال و تمامیت خواهی ترک به ناسیونالیسم
تکیه بر باور ناسیونالیستی این بخش که عمدتا مئدیا و بویژه تلویزیونهای ترکی /آذربایجانی را نیز دردست دارند، خواه ناخواهد سبب شده است که تفکر ناسیونالیستی جای خود را به تفکر دمکراتیک بدهد. ادبیات سیاسی بخشی از فعالین ترک در سایه افراط گرایی ناسیونالیستی از دمکراتیزیم به یکجانبه نگری و عقب ماندگی درغلطیده و رفتار دمکراتیک جای خود را به رفتارهای احساسی و عصبی با ادبیاتی خشن و دفع کننده داده است. این زبان و شیوه های رفتاری، حس گریز از تشکل یابی را در میان فعالین ترک افزایش داده است. حتی آن بخش از فعالین سیاسی که قبلا در تشکل های سیاسی موجود عضویت داشتند به انزوا کشانده است.
ائتلاف و اتحاد در میان تشکل های سیاسی با پلاتفرم فدرالیستی و دمکراتیک نیز هنوز شکل لازم را به خود نگرفته است. به نظر میرسد که دوره آتی فعالیت اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک بایستی تلاش برای ایجاد ائتلاف و یا اتحاد میان تشکل های همسو باشد. بسیار آشکار است که ائتلاف تشکل های سیاسی ترک در توانمندی و گسترش جنبش ملی دمکراتیک ترک نقش بسیار تعیین کننده ایی خواهد داشت. با این برداشت از ائتلاف و اتحاد، دور آتی فعالیت ما یافتن مدلی برای ائتلاف و اتحاد میان احزاب و تشکل های سیاسی ترک / آذربایجانی است که به حل مسئله ترک در ایران باور دارند.
دربارۀ ائتلاف ها و اتحاد های سیاسی در ایران
همچنانکه ائتلاف درسطح جنبش ملی- دمکراتیک ترک از اهمیت بسزایی برخوردار است، ائتلاف با احزاب و تشکل های دیگر خلقها نیز برای پیشبرد مبارزات سیاسی و دفع بزرگترین مانع سیلان جنبش های پیشرو یعنی رژیم جمهوری اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای همگان روشن است که تغییر رژیم جمهوری اسلامی از عهده یک یا دو حزب سیاسی در ایران خارج است. تنها راهی که میتواند جنبش های اعتراضی، دمکراتیک و ملی- دمکراتیک را برای تغییر رژیم امیدوار کند، تشکیل ائتلاف های سیاسی وسیع و پایدار با جهت گیریهای دمکراتیک و فدرالیستی است. بنابراین ما در اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک همواره به دنبال ائتلاف ها واتحاد های سازنده با احزاب و تشکل های سیاسی دیگر خلق ها برای عقب راندن جمهوری اسلامی از مواضع قدرت سیاسی آن هستیم. اما این ائتلاف ها از نقطه نظر منافع استراتژیک و اولویت های ما به دو دسته تقسیم میشوند؛
یک- ائتلاف با احزاب و تشکل های سیاسی متعلق به خلق های دربند
دو- ائتلاف با احزاب و تشکل های سیاسی مرکز/ فارس با تمایلات فکری دمکراتیک و فدرالیستی
ائتلاف با احزاب و تشکل های سیاسی متعلق به خلق های دربند
کنگره ملیتهای ایران فدرال آن ائتلافی است که احزاب و تشکل های سیاسی با جهت گیری جمهوریخواهانه و فدرالیستی در آن گرد هم آمده اند. هر چند که کنگره ملیتهای ایران فدرال با مقاصد بلندپروازانه و اما تجربه ای کمتر پا به میدان ائتلافهای سیاسی گذاشت، اما به دلایل مختلف نتوانست کارایی لازم را برای نقش آفرینی در صحنه سیاسی ایران بازی کند. این تشکل با تمامی کش و قوسهایش تا کنون به نیازهای حداقلی احزاب و تشکل های عضو خود پاسخ داده است. این پاسخ را میتوان در ارتباط نسبتاً ارگانیک احزاب و تشکل های سیاسی عضو این کنگره به عینه دریافت.
کنگره ملیتهای ایران فدرال هرچند فعالیت زیادی ندارد، اما تصویری از اتحاد جنبش های سیاسی متعلق به خلقهای غیرفارس را به گونه ایی به نمایش میگذارد و هئیبت سیاسی پراهمیت این ائتلاف را که تاکنون بی تاثیر هم نبوده است، نشان میدهد.
اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک به دلیل ارتباطات ارگانیک میان تشکل های سیاسی متعلق به خلقهای غیرفارس در کنگره ملیتهای ایران فدرال، خواهان ا ستمرارعضویت در این کنگره است. مطمئن هستیم که گسترش فعالیت های سیاسی ما خواهد توانست نقش تاثیر گذار کنگره ملیتهای ایران فدرال را در جامعه جامعه جهانی و در تحولات سیاسی ایران افزایش دهد. بدین سبب استمرار همکار با کنگره ملیتهای ایران فدرال در شرایط کنونی همچنان در حوزه علاقمندی اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک است.
ائتلاف با احزاب و تشکل های سیاسی مرکز با تمایلات فکری دمکراتیک و فدرالیستی
یکی ازعمده ترین دلایل ائتلاف با احزاب سیاسی مرکز/ فارس تقویت بنیه جنبش ملی دمکراتیک ترک در فعل و انفعالات سیاسی مرکز است. این ائتلاف ها بویژه برای جنبش ملی ترک از اهمیت بسزایی برخوردار است. در طول سده گذشته تمامی تلاشهای مرکز/ حاکمیت (نظام سلطنتی و جمهوری اسلامی) بر این بوده است که خلق ترک را تا آنجا که ممکن است منزوی و حتی انکار کند. باید اعتراف کنیم که رژیم های حاکم بر ایران به هر دلیلی در این هدف شوم و ضد انسانی خود موفقیت های قابل توجهی نیز بدست آورده اند. یکی از عمده دلایل ضعف جنبش ملی ترک در شرایط کنونی سیطره تفکر نژادپرستانهء در ایران است. حذف و یا انکار هویت ملی ترک در مرکز ایران بویژه تهران در واقع مهلک ترین ضربه ایست که به خلق ترک در مرکز وارد شده است. با این ضربه هولناک دشمان خلق ما موفق شده اند عنصر ترک را از معاملات و معادلات سیاسی بکلی خارج سازند و خود به تنهایی به سفرهء قدرت سیاسی در مرکز بنشینند. حال اینکه از نظر جمعیتی ترک ها هم در ایران و حتی در خود تهران نیز اکثریت نسبی جمعیت را تشکیل میدهند. این اکثریت نسبی خلق ترک امروز همچنان از صحنه سیاسی ایران غایب است.
ائتلاف های سیاسی با جهت گیری تغییر رژیم ایران، از دوجهت برای جنبش ملی ترک اهمیت دارد. جهت اول این اهمیت در ایجاد شرایط برای نقش آفرینی جنبش ملی ترک در مناطق ملی ترک و مرکز ایران است. دومین جهت این اهمیت در بازگردادن غرور ملی خلق ترک در تهران است که بیش از هرمنطقه دیگری زیر فشار تحقیر و آسیمیلاسیون بوده است. مطرح شدن جنبش ملی ترک و فعالیت آن به همراه دیگر احزاب سیاسی مرکز و برای تغییر رژیم میتواند غرور سرخورد مردم ترک را ترمیم کرده و جوانان ترک در تهران را به صفوف جنبش ملی ترک بکشاند.
اینک ما (به همراه دیگر احزاب سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس) در دوائتلاف با احزاب سیاسی مرکز که بر جمهوریت، دمکراسی، سکولاریزیم، فدرالیسم و… تأکید دارند همکاری می کنیم. “همبستگی برای آزادی و برابری درایران” و “شورای دمکراسی خواهان” آن دو ائتلافی استکه اتحاد دمکراتیک آذربایجان- بیرلیک در آنها عضویت دارد. “همبستگی برای آزادی و برابری در ایران” تمایلات چپ دمکرات و “شورای دمکراسی خواهان ایران” تمایلات میانی متمایل به چپ را با خود به یدک میکشند.
شکل دادن به یک آلترناتیو سیاسی دمکراتیک و فدراتیو در ایران برای خلق ما و دیگر خلقهای ساکن در آن اهمیت حیاتی دارد. جریانات راست و شونیست مرکز مثل تشکلهای رنگین سلطنت و یا مشروطه خواهی و ناسیونالیستهای افراطی راست مرکز/ فارس با تمایلات توتالیتاریستی و ویرانگر مثل سازمان مجاهدین خلق و حزب پان ایرانیست ایران و حتی جبهه ملی ایران در تدارک شکل دادن به یک دولت تمامیت خواه بعد از جمهوری اسلامی هستند. اما مبارزه فراگیر و بی امان تمامی جنبش های ترقی خواه مرکز و یا پیرامون برای ممانعت از صعود جریانات ارتجاعی به قدرت سیاسی در ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است. در این وضعیت اضطراری تقویت ائتلاف های دمکرات جهت مقابله با جریانات ناسیونالیست و ویرانگر و شکل دادن به یک آلترناتیو دمکراتیک برای آینده مردم در ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است.
حضور ما در دو ائتلاف مذکور از جهتی برای تثبیت حقوق سیاسی خلق ترک و از جهتی دیگر برای نقش آفرینی در تحولات سیاسی ایران است. تحولی که هدف اش برکناری رژیم جمهوری اسلامی و شکل دادن به یک آلترناتیو دمکراتیک و فدرالیستی در چشم انداز سیاسی ایران است. ما حضور در این دو ائتلاف را در شرایط کنونی برای جنبش سیاسی خلقمان مفید ارزیابی میکنیم و به همین جهت نیز عضویت مان را در این دو ائتلاف ادامه میدهیم.
درباره سیاست منطقه ایی و جهانی ما
اکوسیستم اگر چه موضوع بحث علم بیولوژیست، اما اکوسیستم از سوی دیگر مدل تاثیر و تاثر متقابل و مرکب ارگانیسم ها در ساختار جامعه نیز هست. این مدل همچنین میتواند به مثابه متدی جهت تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. به بیان دیگرسیاست نیز عملکردی از نوع یک اکوسیستم دارد و تعامل تمامی عوامل دخیل در آن به روند حیات سیاسی و تغییرات در آن تاثیر تعیین کننده ایی میگذارد. جنبش های سیاسی نیز جزیی از یک اکوسیستم سیاسی هستند که جدا از تعامل با دیگر فاکتورهای سیاسی در داخل از فاکتورهای خارجی نیز به درجه معینی (دوری و نزدیکی شان) تاثیر می پذیرند. جنبش های سیاسی و در اینجا جنبش ملی دمکراتیک ترک نه میتواند از فعل و انفعالات سیاسی موجود در داخل تاثیر نپذیرد، نه اینکه میتواند تاثیر و تاثر سیاسی فاکتور خارجی در تحولات سیاست داخل را از دیده دور نگه دارد. به هر دلیلی که اینجا جای بررسی آن نیست، تاثیر عامل خارجی در تحولات سیاسی و تاثیر و تاثر آنها بر جنبش های سیاسی داخل کشور هم قابل اغماز نیست و هم تاثیر آن هر ساله نسبت به سالهای پیشین بیشتر شده است.
جنبش ملی دمکراتیک ترک نیز از این قاعده مستثنی نیست و تحولات سیاسی در منطقه و جهان تاثیر معینی بر روند رشد و یا افول آن میگذارند. تجربه شیرین و در عین حال تلخ شکل گیری و سپس افول حکومت ملی آذربایجان در بین سالهای 1945 و 1946 را میتوان آشکارترین تاثیر و تاثر عامل خارجی در تحولات سیاسی داخلی دانست. بنابراین جهتگیری معین سیاسی ما در خصوص تحولات منطقه و جهان میتواند سرعت اعتلا و یا افول جنبش ملی ترک در ایران را تسریع و یا کند کند.
شاخص موضع گیری ما در برخورد با سیاست قدرتهای بین المللی و منطقه ایی برخورد در راستای تضعیف تضاد اصلی جنبش خلق ما یعنی رژیم جمهوری اسلامی ایران است. هر حرکتی از سوی دولتها و یا جنبش های سیاسی در سطح جهان که به تقویت جنبش ملی دمکراتیک ترک منجر شود، حرکتی در راستای منافع خلق ماست. به همین سبب هرگونه پیشروی و ائتلا در میان جنبش های ملی نهادینه شده در قالب دولتهای محلی مثل کاتالانها در اسپانیا، فرانسوی های کبک کانادا، کردها در عراق و سوریه، ایرلند شمالی در انگلستان، اسکاتلند در انگلیس، اویغورها در چین، چچن ها و تاتارها (ترکها) در روسیه و… خواه ناخواه در راستای تغییر افکار عمومی آن مناطق و جهان در راستای دمکراتیسم و تامین حقوق ملی خلق هاست که خلق دربند ما نیز از آن بصورت مثبت متاثر خواهد شد. اعتلا جنبش های ملی متعلق به خلق های دربند در کشورهای جهان و بویژه منطقه تاثیر شگرفی بر روند روبه رشد جنبش ملی ترک خواهد گذاشت.
بنابراین ما خود را جریانی پاسیفیت و طرفدار صلح در جهان و منطقه میدانیم و از تمامی جنبش های دمکراسی خواه و برابری طلب ملی در هر نقطه ایی از جهان که باشد حمایت میکنیم و آن را در راستای علاقمندیهای جنبش ملی ترک در ایران ارزیابی میکنیم. و هر حرکت سرکوبگرایانه در مقابله با این جنبش ها را، هر کجا که باشند، در تعارض با علاقمندیها و منافع خلق و جنبش ملی ترک در ایران میدانیم.
فدرالیسم دمکراتیک مورد نظر ما
با وجود اینکه کم و کیف فدرالیسم در پلاتفورم اتحاد دمکراتیک آذربایجان- بیرلیک تا حدودی روشن شده است. اما پرسش های زیادی حول نوع فدرالیسم مورد نظر ما اینجا و آنجا مطرح میشود. ما ضمن توضیح کوتاه درباره فدرالیسم، تعریف و توضیح مبسوط آن را به آینده ایی نه چندان دور موکول میکنیم.
پیشترها در ادبیات سیاسی ما مفهوم “نظام غیر متمرکز” معادل “نظام فدرالیستی” تلقی میشد. اما با گذشت زمان و مسخ مفهوم “نظام غیرمتمرکز” از سوی جریاناتِ راست شونیست در مرکز، دیگر استفاده از مفهوم “نظام غیرمتمرکز” به دلیل مسخ این واژه از سوی این جریانات مورد استفاده ما قرار نمیگیرد. حتی به تدریج متوجه میشویم که خود واژه “فدرالیسم” نیز از سوی این نیروها در حال مسخ گشتن و ازمحتوای خود خالی شدن است. به گونه ایی که رهبران بنام راست افراطی مرکز با وجود اینکه میگوید “من نمی فهمم که تحصیل به زبان مادری برای چیست؟” (رضا پهلوی)، اما گاه و بیگاه شعار فدرالیسم سرمیدهد. این گرایشات گاه از فدرالیسم اقتصادی (محسن رضایی رهبرقبلی سپاه و عضو شورای مصحلت نظام)، فدرالیسم استانی (راست ناسیونالیست مرکز) و… سخن می گویند و آن را با سیستم استانی کنونی یکی میدانند و افزایش نقش استانداران از سوی مرکز را نوعی از فدرالیسم تلقی میکنند! به همین سبب برای جدا کردن مفهوم فدرالیسم مورد نظر ما با فدرالیسم جریانات پوپولیست مرکز، ما فدرالیسم مورد نظر خود را “فدرالیسم دمکراتیک” می نامیم.
مهمترین فاکتورهای شکل دهنده به فدرالیسم دمکراتیک مورد نظر ما چنین است؛
یک: فدرالیسم دمکراتیک در مرحله اول با تکیه بر دمکراسی پلورالیستی از پایین (نه دمکراسی از بالا) در کشور شکل میگیرد. این بدان معناست که با بروز بحران سیاسی و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی درایران، گروههای ملی ( ترک ، فارس، کرد، لر، بلوچ، عرب، ترکمن، مازی، گیلک وتالشی و….) از پایین و با تکیه بر نیروی سیاسی خود اقدام به تشکیل دولت ایالتی می نمایند. وظایف دولتهای ایالتی در پلاتفورم ما مشخص شده است.
دو: دولت های ایالتی با ایجاد مرکز همکاریها فی ما بین، شرایط انتخابات آزاد برای تأسیس مجلس ایالتی و مجلس سراسری در مرکز را فراهم می آورند. با همیاری این دولت ها، نمایندگان مردم از طریق انتخابات آزاد برای شرکت در مجلس موسسان و تصویب قانون اساسی مدرن جدید به مرکزارسال میگردند.
سه: آنچه نمایندگان ترک در مجلس موسسان برای آن تلاش خواهند کرد، تصویب نظامی سیاسی مبتنی بر جمهوریت، فدرالیسم دمکراتیک و سکولاریسم خواهد بود.
چهار: جمهوریت مورد نظر ما در آن نظام فدرال، نه بر بنیاد سیستم ریاستی (مثل آمریکا و…) بلکه بر اساس سیستمی پارلمانی (پارلمانتاریستی) اداره خواهد شد.
پنج: بی تردید تفکیک قوای سه گانه مجریه، مقننه و قضایی جزو لاینفک قوانین کشور خواهد بود.
شش: آزادی های بی قید و شرط بیان و آزادی تشکل تامین و آزادی مطبوعات و رسانه های جمعی جز جدایی ناپذیر قوانین کشور خواهد بود.
شش: مجلس و دولت های ایالتی، اساس و پایه تشکیل مجلس موسسان و دولت سراسری خواهد بود،
هفت: برای گردش اقتصادی کشور و برنامه ریزی برای رشد و توسعه موازی و پارالل اقتصادی، مدل اقتصاد مشارکتی، مناسب ترین مدل اقتصادی ایست. این شیوه به مناطق فقیرکشور فرصت میدهد که با گذشت زمان به ترمیم نارسایی های اقتصادی در مناطق مذبور بپردازند. روند تغییرات میتواند درنظام اقتصادی کشور نیز تغییراتی ایجاد کند. برنامه ریزی کلان اقتصاد کشور با مجلس سراسری در همکاری با مجالس در دولتهای ایالتی خواهد بود.
2019-08-28