ابراهیم ساوالان; تا کور شود هرآنکس که نتواند دید
اقتدارطلبی ایرانی، علاقه وافری به
تحقیر کشورهای همسایه دارد. وقتی اقتدارطلبان عبارت «کشورهای کوچک حاشیه خلیج» را تلفظ میکنند قند تو دلشون آب میشه. از نظر آنها کوچک بودن مساحت یک کشور دلیل خوبی برای تحقیر آنجاست و نمیدانندکشورهای کوچک بسیاری وجود دارند که مردم ایران یکصدم رفاه آنها را ندارند. وای به حال مردم کره زمین میشد اگر ایران وسعتی مانند کاناد و قزاقستان داشت، آن وقت اقتدارطلبان ایرانی همه جهان را کوچولو صدا میکردند.
اقتدارطلبی ایرانی آذربایجان را کشوری قائم بذات و مستقل قبول ندارد. از نظر اینها، آنجا باید حیاط خلوت روسیه یا ایران یا ترکیه میبود و اگر هیچ کدام از این وصلهها نچسبد آنجا را زیردست اسرائیل معرفی میکنند.
غافل از اینکه مردم آذربایجان در بیست ژانویه 1990 با دستان خالی در برابر تانکهای روسی صف کشیده و آنها را به خانه خودشان بازگرداندند. در مورد ایران نیز همچنان که علیرضا نوریزاده اعتراف میکند دولت قدرتمند آذربایجان همه اهداف ایران را نقش بر آب کرده است. ولی نوریزاده بعد از این اعتراف، گرفتار همان اقتدارطلبی ایرانی شده و از آنجا که نمیخواهد آذربایجان را مستقل و قائم بذات فرض کند شروع به داستانبافی کرده، میگوید که ترکیه میخواهد آنجا را زیردست خودش قرار دهد.
تازه متوجه میشویم آن همه اغراق و بزرگنمایی در مورد نقش ترکیه در این جنگ ناشی از آن است که ایرانگرایان نمیخواهند باور کنند این خودِ خودِ آذربایجان است که پوزه اشغالگر را به خاک میمالد و میخواهند بگویند ترکیه یا اسرائیل است که این کارها را میکند. غافل از اینکه آذربایجان شاید کوچک به نظر برسد ولی بیشتر به یک چراغ جادویی کوچکی میماند که غولی درونش خفته است. این غول دوازده سال پیش هنگام بازی دوستانه فوتبال ترکیه و ارمنستان خود را در خیابانهای آنکارا نشان داد و سیاستمداران آنکارا متوجه اشتباهشان شده از راه رفته برگشتند و همین پنجشنبه گذشته در بیش از ده شهر ایران رژه باشکوه خود را به نمایش گذاشت تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
_____
@ibrahimsavalan