بابراهیم ساوالان ; یک ایاتی و اینهمه قیل و قال
آدم لات بیش از همه به خانواده خودش زور میگوید. آدم لات به خواهر و مادرش به چشم کلفت و ماشین لباسشویی نگاه میکند که مجبور است به لات محله خدمت کند و هیچ خواستهای نداشته باشد. حال اگر شخصی موجه کمکی به مادر او بکند و یا کسی پُرزورتر از خودش از خواهر دلبری کند لات قصه ما تازه میفهمد که با حضور این داماد نخواهد توانست به مادرش زورگویی کند. برای همین رگ گردنش ورم کرده و داد میزند که هیچکس نمیتواند درباره خواهر عزیز ما صحبت کند.
رفتار دولتمردان ایران شبیه لات محله است. روزهاست که خوزستان خیس آب است و نه تنها کاری برایش نمیکنند بلکه کسانی مانند فاطمه تمیمی را که قصد رسانهای کردن آن همه مصیبت را دارند نیز دستگیر میکنند و اگر روزی کسی در مورد این همه ظلم چیزی بگوید فریاد خواهند زد: هیچکس نمیتواند درباره خوزستان عزیز ما صحبت کند.
و امسال یکصدمین سال شهادت شیخ محمد خیابانی و یکصدمین سال کودتای سیاه سوم حوت سیدضیاء و رضاخان است و بعد از یکصد سال ندیدن و نشیندن مطالبات آذربایجان، درست در روز بیستویک آذر باز هم آذربایجان در نظر دولتمردان ایران عزیز شد.
اما اصلیترین قسمت داستان در این نکته نهفته است که لات محله تا وقتی خیالش از جانب مادر تخت باشد خم به ابرو نمیآورد و ضربه مهلک به لات قصهها رویگردانی مادر از آنهاست. مادر به خاطر ظلمی که در این سالها بر او و فرزندانش رفته طرف داماد را میگیرد.
همه داد و فریاد دولتمردان ایران برای آن است که میدانند آذربایجان از بایاتیخوانی اردوغان ناشاد نیست و از ظلمی که این همه سال به او و فرزندانش رفته خسته شده، وگرنه یک بایاتی که این همه قیل و قال نداشت.
________
@ibrahimsavalan