دکتر محمدحسین یحیایی: سالخوردگی یا خودشیفتگی
بعد از چند روز غیبت بار دیگر خامنه ای رهبر رزیم جمهوری اسلامی بمناسبت نیمه شعبان ( 21 فروردین ) در صفحه تلویزیون متعلق بخود ظاهر شد تا پیرامون اوضاع کشور و ویروس کرونا سخن بگوید، و یا پیام نوروزی خود را تکمیل کند.پیام همراه با خود ستایی نشانه های بارزی از نگرانی و اضطراب از آینده را به همراه داشت، بار دیگر به دشمن فرضی و همیشگی خود تاخت، به کشور های غربی خورده گرفت و وحشی بودن آنان را یادآوری کرد و گفت: آنان به سوپرمارکت ها هجوم آوردند، قفسه ها را خالی کردند، بر سر کاغذ توالت به جان هم افتادند و دعوا کردند و برای خرید سلاح در صف ایستادند و اضافه کرد من برخی از این اخبار را در تلویزیون دیدم و برخی دیگر را به من خبر دادند، که به نظر می رسد خبر رسان ها که همان چابلوسان و کاسه لیسان رژیمند، اخبار درست و نادرست را درهم می آمیزند و اخباری به ایشان می دهند که هم ایشان را خشنود و هم خود را به نان و نوایی برسانند، البته دیکتاتور ها با گذشت زمان و باور به این گروه اندک منزوی تر می شوند، از مردم فاصله می گیرند، به تعداد اندکی اعتماد می کنند و در اتاق شیشه ای خود نشسته و حکم می رانند.درست همان رفتار و کاری که خامنه ای امروزه انجام می دهد، ولی مشاورین و خبرچینانش گزارش پزشگی قانونی ایران را به گوش ایشان نمی رسانند که در سال هزاران نفر در زدوخورد و نزاع های خیابانی کشته، ناقص و یا گرفتار امراض روحی و روانی می شوند، بر اساس گزارش « گالوپ » ایران خشن ترین مردم جهان را بعد از عراق دارد که همه آن محصول رهبری خامنه ای و دستآورد رژیم جمهوری اسلامی در این دوران است و کارشناسان اجتماعی و اقتصادی ریشه همه ناهنجاری های اجتماعی را در بحران های شدید اقتصادی و استبداد حاکم می دانند..
خامنه ای در دوران جوانی اهل کتاب، مطالعه، شعر و ادبیات بود و گاهی هم اظهار نظر های ادبی می کرد، در رابطه با « دن آرام » نوشته شولوخوف نویسنده روس می گفت: یکی از بهترین رمان های دنیاست، با تصویرگری فوق العاده که ماندگار است، در رابطه با تولستوی و ویکتور هوگر و دیگران هم اظهار نظر هایی کرده که نشان می دهد آثار آنان را خوانده و به کتاب و ادبیات علاقه مند است، شاید از آن رو باشد که در گذشته بویژه در پیش از انقلاب از آخوند های روشنفکر به حساب می آمد، ولی با گذشت زمان، ثروت، قدرت و جاذبه های آن مسیر وی را نیز تغییر داد و امروز ایشان به یکی از خود شیفته ترین، متکبرترین و خودخواه ترین مردان سیاست تبدیل شده، استبداد و ارتجاع را به هم پیوند زده، با طرفداران اندک و بی رحم خود خفقان را بر جامعه متکثر ایران حاکم کرده است، تا جائیکه افراد پیشنهاد دهنده به برکناری خود را به علت کهولت سن و ناتوانی به زندان های طولانی مدت محکوم می کند و یا واکنشی به دارالشفاء نامیدن قم از سوی نماینده خود ( سعیدی )، طب اسلامی و دیگر اقدامات ارتجاعی از خود نشان نمی دهد
خامنه ای در پیام خود همراه با فرافکنی، فریب افکار عمومی به تبلیغات بی پایه خود ادامه می دهد، شعار پیشین خود را که ما رکورد زدیم را به بیان دیگر می گوید که ایران در این آزمون خوش درخشید و همزمان طرفداران خود را هم فراموش نمی کند و ادامه می دهد: طلاب، دانشجویان و هزاران بسیجی و آحاد مردم خدمات با ارزشی که واقعا از توصیف بالاتر است ارائه کردند، در کنار این ها نیروهای مسلح که از همه توان خود حتا در زمینه های علمی و ساخت و ساز و تولید امکانات بهداشتی و درمانی استفاده کردند، این گفتار نشان می دهد که رهبر از آینده خود و رژیم ولایت نگران و بیمناک است، از آن رو از نیرو های مسلح و بسیجی دلجویی می کند و می داند که با پایان این دوران سخت، شورش گرسنگان و تهیدستان با شدت بیشتر و گسترده تری آغاز خواهد شد، نوید آن را می توان در گفتار یحیی آل اسحاق، رئیس مشترک اتاق بازرگانی ایران و عراق دید که می گوید: مسائلی مانند بیکاری، معیشت مردم، صندوق های بازنشستگی، حاشیه نشین ها، بودجه، نظام بانکی، محیط زیست، فساد گسترده، جنگ اقتصادی و… از ماه آینده خود را نشان خواهد داد و ما شاهد حجم عظیمی از چک های برگشتی، دعاوی قضایی، مرجوعی کالا و بیکاری خواهیم بود.
رژیم جمهوری اسلامی در این شرایط سخت کرونایی و بحران اقتصادی مردم را به حال خود رها کرده است، گاهی با هیاهو و گاهی هم با تهدید سیاست های خود را پیش می برد، با بوق و کرنا می دمد که به 3 میلیون نفر بین 200 هزار تا 600 هزار تومان ( یک نفر 200 و 6 نفر 600 ) و به 4 میلیون خانوار هم بین 2 تا 4 میلیون تومان با بهره 4درصد که گویا میزان بهره را تا 12 درصد بالا بردند پرداخت خواهد شد، که تا کنون هم پرداختی صورت نگرفته است، از سوی دیگر رئیس جمهور از رهبری درخواست کمک کرد تا اجازه برداشت از صندوق توسعه ملی را تا سقف یک میلیارد یورو بدهد که بعد از 11 روز خامنه ای با آن موافقت کرد ، هنوز با درخواست 5 میلیارد دلاری ایران از صندوق بین المللی پول موافقت صورت نگرفته و به نظر می رسد که با پرداخت نقدی آن موافقت نخواهد شد.
ایران امکانات مالی فراوانی دارد، بر اساس برآورد های صندوق بین المللی پول، ذخایر ارزی ایران در خارج از کشور بیش از 85 میلیارد دلار می رسد، که بخش مهمی از آن در نزد بانک های مرکزی چین، فدراسیون روسیه، کشور های اروپایی و آمریکای لاتین نگهداری می شود که به نظر می رسد با تحریم بانک مرکزی از سوی ایالات متحده در شرایط کنونی قفل شده است و همزمان نزدیک به 50 میلیارد دلار هم در صندوق توسعه ملی دارد ( البته موجودی صندوق مشخص نیست ) که تنها برداشت از آن با موافقت رهبری انجام می شود، که این خود مایه حیرت و شگفتی است که فردی با عنوان ولایت در زمان حاضر بالاتر از قانون، حق و حقوق مردم و عرف حکومتی است و همه عملکرد و تدابیر اقتصادی و اجتماعی نهاد های انتخابی از سوی مردم را بی تاثیر و تعطیل کرده است، تا جائیکه علی مطهری می گوید: در بررسی لوایح دولت و طرح های مجلس، علی لاریجانی بعنوان رئیس مجلس و عارف رئیس فراکسیون امید منتظر دستور از بیت رهبری می شدند و می شوند تا اقدام کنند، از آن گذشته بنیاد های مهم اقتصادی ( آستان قدس، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و… ) که هر کدام میلیارد ها ثروت و اندوخته دارند و از مالیات هم معافند قادر به تامین مالی، سرمایه گذاری و ایجاد کارند که می توانند بخشی از این بار سنگین را از دوش کارگران و زحمتکشان بردارند و آرامش را به جامعه در شرایط بحران باز گردانند، بنابرین فرافکنی و بهانه جویی رهبر و دولت امید بنام گسترش ویروس کرونا، برای سرپوش گذاشتن به دزدی ها، اختلاس ها، فساد ها، رانت ها و ناتوانی رژیم و قفل شدن آن است که در نتیجه آن، بحران های شدید اجتماعی و اقتصادی در ایران استبداد زده هر روز افزایش می یابد و رژیم درمانده نمی تواند مانع از گسترش و خیزش عمومی مردم شود که در فردای کرونا دامن رژیم را خواهد گرفت.
اقتصاد ایران سال هاست گرفتار رکود، دزدی و فساد است، در دو سال گذشته اقتصاد رشد منفی 7 و هشت دهم داشته، که انتظار می رود در سال های آتی افزایش یابد، این به معنی آن است از یک سو اقتصاد کوچکتر و محدود تر می شود و از سوی دیگر افزایش میزان تورم و بیکاری، توده های مردم، بویژه توده های زحمتکش و تهیدست را به گرسنگی و فقر مطلق می کشاند،
در این راستا سخنان علی ربیعی وزیر و امنیتی سابق و سخنگوی امروز دولت تامل برانگیز است، وی می گوید: نگرانی ما از زمین گیر شدن اقتصاد و استقرار رکود دراز مدت است، تحریم، قدرت خرید کارگران، بازنشستگان، روز مزد ها ( که فاقد قرارداداند ) را پائین آورده و دهک های متوسط را به پائین کشانده است. از شرایط کنونی نیرو های انحصار طلب بویژه نیرو های مسلح استفاده کرده وارد کوچه و خیابان می شوند که در صورت استقرار، دائمی خواهند بود تا با نام مبارزه با کرونا و یاری به مردم جایگاه خود را در سیاست استحکام بخشند و هم اکنون با چراغ خاموش در این راستا حرکت می کنند، تشکیل 10 قرارگاه منطقه ای نیروی زمینی سپاه با پرده برداری سرلشگر حسین سلامی و علی لاریجانی در 7 فروردین ماه 1399 به همین منظور در این شرایط کرونایی است. این قرارگاه ها پایگاه های استانی سپاه را همراه با لشگر، تیپ، گردان و بسیج در زیر مجموعه خود قرار می دهد و فرماندهی مستقل خود را دارند…
خامنه ای در پیام آخر خود به نام گذاری سال هم اشاره می کند و می گوید: به هر قیمت باید تولید جهش پیدا کند، ولی چگونگی آن را در شرایط کنونی تحریم، که بخش مهمی از کالا های واسطه ای که در تولید بکار می رود شامل تحریم و وارد کشور نمی شود، حتا خودرو سازی که مهمترین صنعت در کشور محسوب می شود بعلت کمبود قطعه در حال تعطیلی است و هزاران کارگر به صف بیکاران خواهند پیوست، از سوی دیگر استثمار کارگران هم که بخش مهمی از تولید بر روی دوش آنهاست همچنان ادامه دارد و نمونه بارز آن را می توان در جلسه شورای عالی کار مشاهده کرد. از مدت ها پیش گفتگو و مذاکره با نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرمایان و دولت در شورای عالی کار برای تعیین حداقل حقوق برای سال 1399 آغاز شده بود. خواست کارگران از شورا افزایش 40 تا 50 درصد حقوق با توجه به میزان تورم و هزینه خانوار بود که در ماده 41 از قانون کار به آن اشاره شده، ولی کارفرمایان و دولت با آن مخالفت می کردند، در جلسه آخر شورا که در آن وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از طرف دولت و نمایندگان کارفرمایان و گارگران شرکت کرده بودند، تنها با افزایش 21 درصد موافقت شد که میزان آن یک میلیون و 835 هزار تومان تعیین گردید ( این دستمزد که زیر 200 دلار در ماه است کمترین حقوق در بین کشور های منطقه و در حد کشور های بسیار عقب مانده است ) که مورد اعتراض شدید نمایندگان کارگران به دلیل بالا بودن تورم به میزان 42 درصد بر اساس داده های بانک مرکزی و مرکز آمار کشور قرار گرفت، در نتیجه از امضاء آن خودداری کردند که برای نخستین بار در جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، ولی توافق نامه را نمایندگان دولت و کارفرمایان امضاء کردند، که نشانگر جایگاه و پایگاه دولتی است که خود را حامی مستضعفان جهان می نامد و برای اثبات آن میلیارد ها تومان از جیب مردم محروم هزینه می کند، باید یادآور شد که خود مقامات و نهاد های وابسته به رژیم حداقل هزینه برای خانواده 4 نفره در تهران را 5 میلیون تومان برآورد می کنند، البته. این در حالی است که انتظار می رود میزان تورم در چند ماه آینده از 50 درصد هم گذر کند زیرا کسری بودجه بسیار بزرگی در راه است و تولید هم رو به کاهش می رود.
رژیم درمانده و دولت مردان درمانده تر از آن برای نجات خود از خشم مردم به دور علی خامنه ای چمبر زده اند تا با مقدس جلوه دادن آن از یک سو و سر ریز کردن همه ناتوانی ها و ناکارآمدی های رژیم از سوی دیگر، خود را از زیر ضربه که در آینده نزدیک آن را پیش بینی می کنند نجات یابند، آنان بر این باورند که رژیم قفل شده و راه نجاتی با ساختار و بافت کنونی متصور نیست، مرد کهنسال آنچنان مجذوب قدرت و شیفته خود شده که دیگر اعتنایی به نهاد ها و ارگان های به اصطلاح انتخابی از سوی مردم ندارد، هر روز بیشتر از گذشته از مردم فاصله می گیرد و به نیرو های نظامی و امنیتی نزدیک می شود که این خود اقتصاد به بن بست، و مردم را از مشارکت سیاسی و اقتصادی دور می کند، بنابرین راه برون رفت از این بحران فراگیر، گذر از این رژیم ارتجاعی است که با همکاری همه نیرو های دمکراتیک و پیشرو جامعه چند فرهنگی و ملی میسر است…..