تاکتیکهای روانشناسی سیاسی و افشاگریهای زرد در انحراف اخبار – صدرا عبدالهي
مقدمه
در کشورهای دیکتاتوری، ایجاد یک فضای خبری کنترلشده و هدایتشده بهطور عمده در خدمت حفظ قدرت رژیم و جلوگیری از هرگونه اعتراض مردمی است. این فرایند از جنبههای مختلف، از جمله ابعاد روانشناختی و سیاسی، بررسیپذیر است. یکی از تاکتیکهای رایج در چنین رژیمهایی، استفاده از «مدیریت توجه عمومی» است که از طریق دستگاههای امنیتی و رسانههای حکومتی یا حتی بهظاهر مستقل، بهطور مستقیم و غیرمستقیم اخبار اصلی را از مرکز توجه منحرف میکند. این یادداشت، از منظر روانشناسی سیاسی، به بررسی مکانیزمهای پیچیدهای میپردازد که از طریق آن رژیمها، بهویژه در جمهوری اسلامی ایران، سعی دارند توجه عمومی را از موضوعات حساس و اعتراضآمیز، مانند احکام اعدام یا سرکوبهای سیاسی، به سمت اخبار فرعی و حاشیهای هدایت کنند.
مدیریت توجه عمومی، استراتژی کلیدی در دیکتاتوریها
یکی از اصول اساسی روانشناسی سیاسی در دیکتاتوریها، استفاده از «مدیریت توجه عمومی» است. به این معنا که رژیمها بهطور سیستماتیک تلاش میکنند توجه مردم و رسانهها را از مسائل حساس و تهدیدکننده برای بقای حکومت، به سمت مسائل کماهمیتتر یا ساختگی معطوف کنند. در این راستا، کارکرد دستگاههای امنیتی و رسانهای حکومتی در هدایت افکار عمومی بهسوی اخبار غیرمربوط، یکی از ارکان اصلی سیاستهای رسانهای دیکتاتوریها محسوب میشود.
۱. مکانیزمهای روانشناختی در انحراف توجه
مطالعات روانشناسی سیاسی نشان داده است که انسانها بهطور طبیعی تمایل دارند که در مواجهه با بحرانها یا اطلاعات ناخوشایند، به سمت اطلاعات مثبتتر یا حواسپرتیها گرایش پیدا کنند. این پدیده، که بهطور علمی به آن «فرار از واقعیت» یا «دفاع روانی» گفته میشود، در سطح اجتماعی و سیاسی نیز بهصورت فراگیر اتفاق میافتد. در کشورهای دیکتاتوری، رژیمها از این ویژگی روانشناختی بهره میبرند و با طراحی اخبار حاشیهای یا بحرانهای مصنوعی، تلاش میکنند تا توجه مردم را از اخبار اصلی، که ممکن است منجر به اعتراضات گسترده یا بحرانهای سیاسی شود، منحرف کنند.
۲. پروپاگاندای انحرافی و تاثیر بر افکار عمومی
رژیمهای دیکتاتوری با استفاده از ابزارهای پروپاگاندا، بهویژه در زمانی که بحرانهای سیاسی یا اجتماعی بالا میگیرد، میتوانند اخبار غیرمرتبط را بهعنوان اخبار داغ در رسانهها به پخش درآورند. این نوع پروپاگاندای انحرافی، با استفاده از تحریک احساسات یا ایجاد هیجانهای لحظهای، میتواند بهطور مؤثر توجه عمومی را از مسائل واقعی و مهم، به سوی موضوعات فرعی و حاشیهای بکشاند. بهویژه در نظامهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، این امر بهطور مداوم در راستای سرکوب اخبار مربوط به نقض حقوق بشر یا سرکوب مخالفان صورت میگیرد.
استفاده از اخبار فرعی بهعنوان ابزاری برای کاهش فشار اجتماعی
دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی در کشورهای دیکتاتوری از تکنیکهای روانشناختی و رسانهای خاصی برای کاهش فشار اجتماعی استفاده میکنند. هنگامی که موضوعاتی مانند احکام اعدام، سرکوبهای سیاسی یا اعتراضات مردمی یا فسارهای اقتصادی در کانون توجه قرار میگیرد، حاکمیتها بهویژه از تولید اخبار فرعی استفاده میکنند تا توجه عموم مردم را از این موضوعات حساس منحرف کنند. این اخبار فرعی میتوانند شامل بحرانهای ساختگی، اخبار اقتصادی بیاهمیت، افشاگری های ساختگی زرد، و حتی اخبار مربوط به شخصیتهای مشهور در حوزههای غیرسیاسی باشند.
۱. خبرسازی مصنوعی برای ایجاد حواسپرتی جمعی
در چنین سیستمهای دیکتاتوری، ساختن بحرانهای مصنوعی یکی از استراتژیهای معمول است. بهعنوان مثال، در شرایطی که حکومت تحت فشار داخلی و بینالمللی قرار میگیرد، ممکن است اخباری در خصوص بحران اقتصادی، طبیعی یا اجتماعی تولید شود که توجه عموم را از موضوعات سیاسی اصلی دور کند. این اخبار میتوانند بهشکلی طراحی شوند که حتی برخی از رسانههای مستقل یا اپوزیسیون نیز به آنها پرداخته و عملاً به بازی دیکتاتوریها وارد شوند.
۲. تاکتیکهای «سیلاب خبری» و گمراهسازی اطلاعاتی
در مواقع بحرانی، رژیمها از تکنیکهای «سیلاب خبری» برای انحراف توجه استفاده میکنند. این تکنیک به معنای پمپاژ حجم زیادی از اطلاعات بیاهمیت یا متناقض و افشاگری های ساختگی است که باعث میشود مخاطب در مواجهه با حجم زیاد اخبار، قادر به تمرکز بر مسائل اصلی نباشد. به این ترتیب، حتی اگر برخی از اخبار حاکی از سرکوبهای سیاسی یا نقض حقوق بشر باشد، در میان انبوهی از اخبار بیربط و سردرگمکننده گم میشود و دیگر نمیتواند به عنوان موضوع اصلی مورد توجه قرار گیرد.
روانشناسی سیاسی در بهرهبرداری از رسانههای اپوزیسیون و شبکه های اجتماعی
یکی از پیچیدهترین جنبههای این تاکتیکها، استفاده غیرمستقیم از رسانههای اپوزیسیون یا بهظاهر مستقل است. رژیمها در بسیاری از موارد با ایجاد فضاهای رسانهای تحت کنترل خود، میتوانند بهطور غیرمستقیم اخبار فرعی را در شبکه های اجتماعی و رسانههای مخالف منتشر کنند. این رسانهها ممکن است با دقت و ظرافت، بهطور ناخودآگاه یا حتی عمدی، موضوعاتی غیرمهم یا حاشیهای را برجسته کنند که بهطور غیرمستقیم موجب انحراف توجه از موضوعات اصلی میشود.
۱. شبیهسازی نقدهای بیخطر برای منحرف کردن اعتراضات اصلی
در بسیاری از موارد، رژیمها از طریق فضای رسانهای بهظاهر مستقل، نقدهای بیخطر یا حاشیهای به وضعیت موجود وارد میکنند. این نقدها معمولاً بر روی جزئیات و مسائل کوچک متمرکز هستند و بهجای اینکه به نقد اساسی رژیم پرداخته شود، عمدتاً به بازنگری در جزئیات یا سیاستهای سطحی میپردازند. در این فضا، توجه به مشکلات واقعی مانند سرکوبها و نقض حقوق بشر بهطور غیرمستقیم از سوی رسانهها کماهمیت میشود.
۲. استفاده از افکار عمومی برای مدیریت بحرانها
با توجه به اینکه بسیاری از رسانههای مخالف یا اپوزیسیون گاهی با انگیزههای خوب به پوشش اخبار مرتبط با حقوق بشر و نقض آزادیها میپردازند، رژیمهای دیکتاتوری ممکن است بهطور غیرمستقیم از این رسانهها با انتشار نامه ها، بیانیه ها و اخبار بی خطر برای مدیریت بحرانها و ایجاد حواسپرتی استفاده کنند. در این روند، اپوزیسیون نیز به نوعی در خدمت تاکتیکهای روانشناسی سیاسی رژیم قرار میگیرد.
نتیجهگیری: روانشناسی پشت «مدیریت توجه» در دیکتاتوریها
تاکتیکهای روانشناختی و رسانهای که توسط دستگاههای دیکتاتوری به کار گرفته میشود، بر مبنای درک دقیق از ویژگیهای رفتاری انسانها و نحوه واکنش افکار عمومی به بحرانها و اخبار ناخوشایند طراحی شدهاند. از «فرار از واقعیت» روانشناختی تا «مدیریت توجه» و «سیلاب خبری»، این روشها بهطور مؤثر در جهت انحراف توجه از مسائل حساس و جلوگیری از هرگونه تهدید به حکومت استفاده میشوند. در نهایت، این استراتژیها نه تنها برای منحرف کردن توجه عمومی به سمت اخبار کماهمیت، بلکه برای کاهش فشار اجتماعی و جلوگیری از افزایش اعتراضات مردمی در مواجهه با سرکوبهای سیاسی و نقض حقوق بشر طراحی میشوند که بی توجه ای و استمرار این وضعیت میتواند آسیب های جدی و گاه حتی جبران ناپذیر به افکار عمومی وارد کند.
کلیدواژهها: صدرا عبدالهي