باز هم اعتراف اجباری؛ چه کسی حرفهای آرزو بدری را باور کرد؟
این بار تصویر «آرزو بدری» بود که در قاب تصویر خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران منتشر شد، تا به اجبار اعتراف کند که شرایط جسمی او به آن بدی که در رسانههای مستقل گزارش میشد، نیست.
ویدیویی ۳۵ ثانیهای با سوالاتی مانند «غذا و اینها که میخوری انشاءالله» و نقل قولهایی بدون مرجع مانند میگفتند «غذا نمیخورد» یا «فرستادهاندش خدایی نکرده جایی»، ۲۹مرداد۱۴۰۳ در خبرگزاری تسنیم منتشر شد.
این بار هم اما «حقه کهنه» اما محبوب جمهوری اسلامی برای قالب کردن دروغ به جای حقیقت راه به جایی نبرد.
***
اخذ اعتراف اجباری از بیمار
یک ماه پس از آن شامگاهی که سه گلوله به سمت خودرو آرزو بدری شلیک شد و یکی از آنها بر تنش نشست، خبرگزاری «تسنیم»، وابسته به سپاه پاسداران، برای آرام کردن التهاب افکار عمومی در رابطه وضعیت سلامت جسمی او، یک ویدیو کوتاه منتشر کرد.
در این ویدیو کوتاه، سه بار از خود آرزو بدری و یک بار از پدرش «اعتراف» گرفته میشود که «حال او خوب است.» سوالات خبرنگار رسانه حکومتی تسنیم محدود به «غذا خوردن» باقی میماند و پدر آرزو، از مسوولان بیمارستان و نیروی انتظامی تشکر میکنند.
پیشتر منابع خبری مستقل هشدار داده بودند که وضعیت جسمی آرزو بدری خوب نیست. ازجمله «بیبیسی فارسی» در گزارشی که ۲۰مرداد۱۴۰۳ به نقل از یک منبع مطلع منتشر کرد، نوشته بود ریه و نخاع او «آسیب جدی» دیده و توان راه رفتن را از دست داده است.
«ایراناینترنشنال» نیز روز چهارشنبه۲۴مرداد خبر داد که آرزو بدری بهعلت آب آوردن ریههایش دوباره تحت عمل جراحی قرار گرفت و وضعیت سلامتش وخیم است.
در ویدیو منتشر شده توسط تسنیم، هیچ اشارهای به عملهای جراحی انجام شده روی آرزو بدری نمیشود و بهدلیل زاویه فیلمبرداری و ملحفهای که کاملا روی او را پوشانده است، بدن او دیده نمیشود. همچنین هیچ نمایندهای از کادر درمان حضور ندارد تا در خصوص وضعیت سلامت این زن جوان، توضیحات دقیق ارائه کند.
این ویدیو ۳۵ ثانیهای که معلوم نیست کجا و در چه شرایطی ضبط شده است، چهار بار کات خورده و پنجثانیه اول و آخر آن نیز تکراری است.
بیتوجهی افکار عمومی به سناریوی تکراری
مدتهاست که سناریو نخنمای جمهوری اسلامی، دیگر توجه افکار عمومی را به خود جلب نمیکند. اعترافات منتشر شده از آرزو بدری و پدرش نیز انعکاس چندانی در بین افکار عمومی پیدا نکرد، بهخصوص که یک روز پیش از انتشار این اعتراف اجباری، ویدیویی منتشر شده بود که وضعیت وخیم او را در بیمارستان نشان میداد.
همچنین براساس اخباری که رسانههای مستقل منتشر کرده بودند، آرزو بدری تحت فشار ماموران امنیتی مجبور به انجام مصاحبه با یک تیم فیلمبرداری و اعتراف علیه خود شده بود.
پس از انتشار این ویدیو توسط خبرگزاری تسنیم نیز، گروهی از وکلای حقوقبشری، روزنامهنگاران و فعالان مدنی در حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی، خواستار بیتوجهی به اعترافات اجباری آرزو بدری شدند.
«زینب زمان»، زندانی سیاسی سابق و دختر «حسین زمان»، در این رابطه نوشت: «ویدیوهای مربوط به اعترافات اجباری رو نگاه نکنیم و جایی منتشر نکنیم. در دیده شدن چنین رذالتی شریک نشیم.»
همچنین برخی از زندانیان سابق جمهوری اسلامی، اقدام به انتشار خاطراتشان از فشارهای نهادهای امنیتی برای «اعتراف اجباری» کردند.
یک فعال مدنی در این رابطه نوشت: «اون یک هفتهای که منتظر بودم برم جلوی دوربین اعتراف، دائم به این فکر میکردم وقتی دوستان و … این فیلم رو ببینن، بعدا چه فکری درموردم میکنن و چی میگن. توی برزخ عذابآوری بودم که زمان کش میومد. هنوز خیلی از مردم تصوری راجعبه واقعیت پشت دوربین ندارن و فکر میکنن شکنجه فقط فیزیکیه…»
«رویا حشمتی»، زنی که پس از انتشار تصویر بدون حجاب اجباری بازداشت شده بود نیز، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس، خاطره خود از روزهای منتهی به اخذ اعتراف اجباری و فشار نهادهای امنیتی را منتشر کرد: «پرونده من، از شب بازداشت تا اجرای حکم و مختومه شدن پرونده حدود هشت ماه طول کشید. هشت ماه تلخ و استخوانخردکن. بااینحال هنوز هم سختترین لحظه اون دوره سیاه برای من، وقتی بود که چشمبندم رو برداشتن و نشوندنم جلو دوربین برای اعترافاجباری. فشاری که برای اعترافاجباری به شخص میاد، با هیچکدوم از فشارهای دستگاه امنیتی قابل مقایسه نیست و الان بازجو-خبرنگارهای ج.ا رفتن سراغ آرزو بدری، زنی که بهخاطر حجاب بهش شلیک کردند و ناتوان از حرکت روی تختی در بیمارستان، برای زندگی تقلا میکنه.»
تکههای پازلی که کامل نمیشوند
آرزو بدری، زنی ۳۱ ساله و مادر دو فرزند، روز ۱مرداد۱۴۰۳ پس از اصابت گلوله به کمرش، ابتدا به مراکز درمانی در نور و ساری انتقال یافت و بنابر گزارشها، درحالحاضر در «بیمارستان ولیعصر» تهران در شرایط امنیتی بستری است.
دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی از همان روز اول اصابت گلوله به بدن آرزو بدری تا امروز، تلاش دارد تا بر آن فاجعه سرپوش بگذارد. در آخرین مورد، «اصغر جهانگیر»، سخنگو قوهقضاییه در نشست خبری روز سهشنبه۳۰مرداد، گفت: «در گزارش فراجا عنوان شده که موضوع اساسا حجاب نیست، بلکه موضوع عدم توجه به هشدارهای پلیس بوده و فرار از صحنه صورت گرفته است.»
جهانگیر در عین حال، از بازداشت بلافاصله ضارب این زن جوان خبر داده و تأکید کرده که او در «بازداشت موقت» به سر میبرد.
پیشاز آن نیز خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران، ۲۵مرداد۱۴۰۳ روایتی تصویری از شامگاه ۱مرداد۱۴۰۳ منتشر کرده بود. روایت خبرگزاری فارس با روایتهای پیشین نیروی انتظامی و گزارشهای رسانههای مستقل، تضادهای قابل توجهی داشت.
پیشتر ایرانوایر در گزارشی، به تناقضهای موجود در پرونده آرزو بدری پرداخته بود.
در هیچکدام از گزارشها و اظهارنظرهای منتشر شده توسط نهادها و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، اشارهای به این نمیشود که خودرو پراید ۱۱۱ آرزو بدری، چندین پیامک توقیف بهدلیل عدم رعایت حجاب اجباری داشته است. همچنین مشخص نیست که اگر شلیک به آرزو بدری تنها بهدلیل «عدم توجه به ایست پلیس» صورت گرفته، چرا او و خانوادهاش تحتنظر ماموران امنیتی هستند.
جمهوری اسلامی از همان روزهای اول استقرار، از «اعترافات اجباری» بهعنوان یکی از ابزارهای رایج در برخورد با مخالفان سیاسی استفاده میکرد. اعترافاتی که که زندانیان بعد از آزادی بهشدت رد کرده و اعلام کردند که با زور و تهدید از آنها اعتراف گرفته شده است. از روزهای ابتدای دهه شصت، تا خانواده جانباختگان اعتراضات «زن٬زندگی٬آزادی» و زندانیان آن.
این اعترافات اجباری اما بهسرعت پس از آزادی زندانیان و تکذیب آنچه تحت اجبار به زبان آوردند، کارکرد خود را از دست داد. بااینحال جمهوری اسلامی احتمالا بهبهانه توجیه کردن بدنه هواداراش، به اخذ اعتراف اجباری و انتشار آن ادامه میدهد.