دکتر حسن افراز – ناسیونالیسم و گونه های ان (سخنرانی در گردهمایی فعالان جامعه مدنی آذربایجان – دانشگاه هومبولت آلمان )
دکترحسن افراز عضو وسخنگوی حزب دموکرات آذربایجان از سخنرانان این سمینار بودند که سخنرانی مفصل خود را بنا به تنگی وقت با استفاده از پلاتفرم پاور پوینت به شکلی خلاصه وار از مطالب زیر که مفصلا کل سخنرانی ایشان میباشد قسمتهایی را در چهارچوب وقت تعیین شده بیان نمودند:
Seite 1.
ناسیونالیسم و گونه های آن . در سپهر سیاسی سرزمین مان ، شاهد سر بر آوردن ناسیونالیسم های مختلفی هستیم . از ناسیونالیسم نوباستانگرای پان پارسی گرفته تا ناسیونالیسم توسعه طلب ِ برخی از اتنیک ها . ضروری ست که برای مصون ماندن از لغزش در چاه ناسیونالیسم های سلبی ، به این سپهر چشم دوخت و این گرایش ها را دید و کارکرد های آنها را فهمید . چرا که کنشگری ما در میدان سیاست ، فهم رخدادهای پیرامون ما را می طلبد . در خصوص ِ ناسیونالیسم پان پارسی و چگونگی پیدایش آن ، کارهای پژوهشی ارزنده ای صورت گرفته است . از جمله ی این کارها ، می توان به کتاب ارزنده ی ” پیدایش ناسیونالیسم ایرانی ، نژاد و سیاست بی جا سازی ” از رضا ضیا ابراهیمی اشاره کرد . برگردانی این کتاب بر عهده ی حسن افشار بوده و کار برگردانی آن به تایید خود نویسنده رسیده است . این کتاب و دو نوشته ی دیگر از همین نویسنده ، رضا ضیا ابراهیمی ، نزد راقم این سطور موجود بوده و با کمال میل می تواند برای استفاده ی شخصی قرض گرفته شود . با سر بر آوردن بحران هویت پس از سرقت انقلاب مشروطه توسط یک نظامی که بعدها در همکاری با حوزه ی علمیه قم تاج بر سر گذاشته و رضا شاه شد ، جریان هایی به جای یافتن ِ پاسخ های همگرایانه به پرسش های کیستی ، با ترویج ناسیونالیسم های واگرایانه ، تلاش در پاک کردن صورت مسئله داشته و دارند ( دولت – ملت سازی . یک دولت ، یک ملت ، یک زبان ) . تبیین ِ پدیده ی در ذات خویش پیچیده ی بحران هویت ، عملا سبب ساز بیراهه رفتن برخی از شهروندان نیز شده است : ” شب است و تیره ، ابر سیه گرفته فروغ ِ ستاره را ، اندیشه های مردم آزاده ی وطن ، گم کرده در طریق هدف ، راه چاره را ، ” خواننده ی آگاه به رخدادهای روز ، گردهمایی شماری از ناسیونالیست های پان پارس را ، در مناسب هایی ، از جمله در زاد روز خیالی کوروش ، در پیرامون مقبره ی منتسب به وی ، که اغلب با شعارهای انسان ستیزانه ، و پیش از همه ، عرب ستیزانه همراه بوده ، در رسانه های مربوطه شاهد بوده است . شعارهایی مانند ، ” قسم به آسمان ها ، ایران عرب ندارد ” که حکایت همیشگی انکار دیگران برای اثبات ِ نداشته ی خویش بوده و هست ، در راستای پدیده ی انکار گرایی انسان های غیر پارس در سرزمین ما بوده است . از سردمداران ِ جریان های انکار گرا با ناسیونالیسم سلبی ، جواد طباطبایی با نظریه ی ایرانشهری اش می باشد . تو گویی برخی تاریخ نمی خوانند ، و این واقعیت تاریخی که عرب ها ، پیش از اسلام در سرزمین ما ، که سرزمین آنها نیز می باشد ، ساکن بوده اند ، برای اهداف تاریخ سازی مجعول شان ، مشکل آفرین می نماید . ” تا عرب کفن نشود ، ایران ، ایران نشود ” نیز از جمله ی شعارهایی بوده که شیفتگان ناسیونالیسم پان پارسی بر زبان رانده اند . می دانیم که فاشیسم ویران شهری ، هیچ ابایی از انکار وجود دیگری ندارد :
●” ما عرب نداریم و عرب زبان داریم ! ”
●”کوردی زبان نیست ، گویشی از زبان پارسی ( دری ) است !”
● “ما تورک نداریم ، آذری داریم !”
●و ….
فهرست این زیر پرسش بردن های ِ فاشیستی ِ زبان ، فرهنگ ، و وجود هر آنکس که پارس ِ دلخواسته پان پارسیسم نیست و در معیار تبیینی ویرانگران این سرزمین نمی گنجد ، بلند است . طوماری ست به درازای حماقت ِ پهلوی دوم که اصرار داشت : ” ایرانیان از نژاد آریایی هستند ، و فقط یک تصادف ِ جغرافیایی ست که ایران در اروپا قرار ندارد ! “( گفتگوی سر آنتونی پارسونز و پهلوی دوم : ر.ض.ابراهیمی ). کارکرد این تلاش ها که از پاسارگاد و تیسفون ، امامزاده هایی ، و از کوروش ، و داریوش امامانی ساخته شود ، چه خواهد بود ؟ تو گویی این سرزمین امام و امامزاده ، نوحه و روضه خوان ، گورستان و سقا خانه کم دارد ! آیا این هویت تراشی ها کمکی به حل مشکلات امروز ، در سرزمین ما خواهد کرد ؟ نخواهد کرد . گذشته پنداری ها ، راه به بیراهه دارد . از جواد طباطبایی فایل آوایی موجود است ، آنجایی که وی می گوید که ” عرب ملت نیست ، کشور ندارد ، دولت هم ندارد ، شعور نیز ندارد !” یا آنجایی که وی می گوید که “عرب چیست که عقل عربی چی باشد ” ( فایل های مربوطه موجود هستند و در اختیار شما گذاشته می شوند ). و البته شماری دیگر از کژاندیشی های اینچنینی ، از جمله حملات نژادپرستانه جواد طباطبایی به تورک ها ( : اگر کسی از ظلم طالبان در افغانستان به سرزمین ما پناه آورد ، و تورک بود ، وی را برانید . ولی اگر زبان اش پارسی ، دری ، بود ، کمک اش کنید ! ) ناسیونالیسم های اتنیکی که هر کدام به نوبه خود نقشهی آذربایجان بزرگ و کوردستان بزرگ از خزر تا خلیج را ترسیم می کنند ، کمابیش در پاسخ به ناسیونالیسم پان پارسی و البته ادعاهای ارضی این حزب و آن تشکل سیاسی پا گرفته اند و این همه ، بی توجه به اینکه تمرکز زدایی ، مثلا در چهارچوب فدرالیسم ، عملا با خط کشی های جدایی طلبانه در تعارض بوده و هست . صد البته ، بی توجهی به نتایج اینگونه از مانورهای غیر مرتبط با سیاست ورزی عملی ، عملا بازی کردن در زمین ارتجاع طهران است.
Seite2.
شرایط جغرافیایی و مناسبات سیاسی به سر می برد . شنونده علاقه مند به این مقوله می تواند با کمال میل از هر تغییر در این کلاسمان استقبال کند ، اگر که طبقه بندی نوین ، عنصر ِ تبیینی ِ کارآتری به دست می دهد . مهم : حتی در صورت ضیق وقت به این نکته ی حیاتی اشاره شود : بسیاری از مشکلات بشر امروزی ، صرفنظر از اینکه اغلب آنها ، خود ساخته هستند ، و پیدایش شان رابطه ی تنگاتنگی با سود طلبی ، زیاده خواهی ، و ثروت اندوزی کاپیتالیستی دارد ، هیچ راه حلی با ترجیح ِ منافع خود و خودی ندارند . شماری از معضلات بشر در دهکده ی جهانی کنونی را هرگز نمی شود با قمپز در کردن های ناسیونالیستی حل کرد . این واقعیت شاید به ما نیاموزد که چگونه فهم انترناسیونالیستی از رویدادهای پیرامونی بیابیم ، ولی دستکم ما را به زمین واقعیت ها باز می گرداند که ایده ی انترناسیونالیستی ِ در هم تنیدگی ها ( internationalistische Verschränkung der Ereignisse) ، هر چه هست ، باد هوا نیست , و ریشه در طبیعت ِ گونه ای از چالش های امروزی ، و سازو کارهای مرتبط برای حل این مشکلات عدیده دارد . مشکلات محیط زیستی ، آنجایی که آلودگی ها مرز سیاسی نمی شناسند ، از این جمله اند . باد ، هوای آلوده به سموم را به هر سرزمین دیگری منتقل می کند . آب های آلوده نیز ، مختص به سرزمین آلوده کننده نمی مانند . سموم تولید شده در لورکوزن آلمان که در زمین های کشاورزی در ماداگاسکار بکار می روند ، در چربی نهنگ صید شده در گرینلند و بر سر سفره ی بومی های آنجا، سبب مسمومیت می شوند . و انبوه ِ مثال های مشابه . با قمپز در کردن های اولترا ناسیونالیستی ، نمی توان بسیاری از مشکلات ِ امروزی را حل کرد !