مصائب پزشکان کارآموز؛ از «تبعیض و تحقیر» تا کار طاقتفرسای بیمزد
نه روزی از نوروز امسال نگذشته بود که خبر خودکشی پزشک جوانی به نام پرستو بخشی در پی «فشار فراوان در محل کار» بار دیگر موضوع شرایط طاقتفرسای رزیدنتها یا همان پزشکان دورۀ دستیاری و کارآموزی را برجسته کرد.
رزیدنتها را «دکتر» میخوانند، اما همین که بیماری به آنها سپرده میشود، شکایتها بالا میگیرد که چرا پزشکانی که در حال گذراندن دورۀ کارآموزی هستند، باید نسخۀ بیمار را بپیچند.
حقوق ماهانهشان بین هشت تا ۱۱ میلیون تومان است، تقریباً معادل حقوق یک کارگر، و شیفتهای کشیکشان گاهی از ۳۰ ساعت هم میگذرد.
مجموعهای از عوامل و فشارها موجب شد سال گذشته ۱۶ پزشک کارآموز در ایران خودکشی کنند، که نسبت به سال قبل از آن سه مورد افزایش داشت. بررسیهای گوناگون نشان میدهد که فشارهای روانی و جسمی بر رزیدنتها عرصه را بر آنها تنگ کرده و موجب افسردگی، فکر کردن به خودکشی و یا مهاجرت آنها شده، اما ساختار بهداشت و درمان کشور برای بازنگری در سیاستهایش در این مورد یا اقدامی نکرده یا هنوز به نتیجه نرسیده است.
«رزیدنسی» یا دورۀ کارآموزی یا دستیاری یک دورۀ تکمیلی سه تا پنجساله برای دانشآموختگان علوم پزشکی است که پس از اخذ مدرک دانشگاهی، به شکل عملی آموزش میبینند و بعد از پایان دوره بهعنوان «متخصص» مشغول کار میشوند.
شرایط دورۀ رزیدنتی بسته به هر رشتهای اندکی متفاوت است و بهگفتۀ رزیدنتها، میتواند از نقطۀ سخت برای برخی رزیدنتها آغاز شود و به سمت سختتر و بسیار سختتر پیش برود.
حقوق کارگری با مدرک دکتری
اولین نقطۀ اعتراض رزیدنتها نسبت به کار تخصصی و طاقتفرسایی که انجام میدهند، درآمد ماهانۀ آنهاست؛ بین هشت تا ۱۱ میلیون تومان.
دکتر نون (پزشکی که خواسته نامش فاش نشود) میگوید «دایرۀ فشار این دوره از سختگیری بیش از حد سالبالاییها تا بیتدبیری مسئولان بیمارستان گسترده است. در بیمارستانِ ما به بهانۀ تعمیر و بازسازی بیمارستان، پاویون (محل استراحت) را تخریب کردند که در نهایت به آوارگی رزیدنتها منتهی شد. دادن وظایف سالپایینیها به سالبالاییها، دادن کشیک اضافه، ادبیات بد و تحقیرآمیز و ندادن مرخصی از دیگر موضوعاتی است که این دوره را پرفشار و سخت میکند».
سال ۱۴۰۱ تعداد مرگهای خودخواستۀ رزیدنتها ۱۳ مورد ثبت شد. این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۱۶ مورد رسید. سه مورد آخر در یک هفته و در دیماه سال گذشته به ثبت رسید. دکتر وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، اعلام کرد «مشاهدات میدانی نشان میدهد میزان خودکشی بهطور کلی در کل جمعیت کشور افزایش پیدا کرده، اما بهطور خاص در بین دستیاران پزشکی این افزایش بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است».
بهگفتۀ آقای شریعت، با توجه به خبرهای رسانهها از شمار خودکشیهای دستیاران پزشکی و مطالعاتی که در بین خود دستیاران پزشکی در مورد فکر خودکشی انجام شده، نشان میدهد که این وضعیت قابل انکار نیست. رئیس انجمن روانپزشکان حتی ادعا میکند که ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر میکنند.
«دورۀ سخت» رزیدنتی
کشیک هر رزیدنت، بسته به رشتۀ هر کس، میتواند با دیگری متفاوت باشد. وظایفی که هر پزشک در زمان کشیک دارد، شامل مشاوره، ویزیت بیماران بخش و سرکشی به بخش CCU است. در مورد دکتر نون، بهطور متوسط در هر کشیک ۱۵ تا ۲۰ مورد مشاوره و شش تا هفت مورد بستری وجود دارد. این تعداد میتواند تا چندبرابر نیز افزایش پیدا کند.
دکتر «دی» (پزشک دیگری که خواست نامش فاش نشود) بهعنوان پزشک مغز و اعصاب در حال گذران دورۀ رزیدنتی است. شیفت او صبح ساعت ۶.۳۰ با ویزیت بیماران شروع میشود و رأس ساعت هشت در کلاس مورنینگ (بهمعنای صبح) همراه دیگر رزیدنتها حاضر میشود تا گزارش بیماران را ارائه دهند؛ جلسهای که یک ساعت زمان میبرد:
«ساعت ۹ همراه با اساتید برای ویزیت بیماران به بخش برمیگردیم. بعد از آن باید به کارهای مربوط به بیماران رسیدگی کنیم؛ تجویز دارو، ترخیص بیمار، انتقال به بیمارستان دیگر در صورت نیاز و… انجام این کار معمولاً تا ساعت یک زمان میبرد. از این ساعت بچههای کشیک در بیمارستان میمانند. در ساعات کشیک باید بهطور دائمی در دسترس بود. گاهی ممکن است آنقدر شلوغ باشد که حتی فرصت استراحت یا غذا خوردن هم پیش نیاید. این روند معمولاً تا ساعت هفت صبح روز بعد ادامه دارد. بعد از تحویل کشیک، شرکت در برنامۀ مورنینگ و ویزیت بیماران نشانههای پایان یک شیفت است. حوالی ساعت یک میتوان به خانه رفت.»
توصیف این شیفت کشیک تقریباً از زبان همۀ رزیدنتها مشابه است و امکان ندارد سادهتر از این باشد، اما سختتر همیشه محتمل است. حتی برای رشتههای جراحی شرایط میتواند خیلی سختتر باشد:
«ساعت یک که بقیه به خانه میروند، رزیدنتهای جراحی باید حداقل تا ساعت شش یا هفت در اتاق عمل حاضر باشند. ممکن است شیفت آنها حدود ۳۵ تا ۳۶ ساعت طول بکشد و در تمام این مدت فرصت خواب هم نداشته باشد.»
مهدیار سعیدیان، پزشک و فعال صنفی پزشکی و سلامت، بعد از خودکشیهای سال ۱۴۰۲ رزیدنتها چند مورد را به عنوان شرایط سخت آنها عنوان کرد: «مبلغ ناچیزی با تأخیر چندماهه به آنها پرداخت میشود. افزایش حقوقی هم که ظرف چند ماه گذشته توسط وزارت بهداشت اعمال شد، در برابر حجم کاری این افراد ناچیز است. طبق قانون، حداکثر کشیک یک رزیدنت ۱۲ بار در ماه است و هر شیفت باید ۱۲ ساعت باشد، این در حالی است که رزیدنتها را مجبور میکنند بهصورت متوالی شیفت بدهند. در واقع دانشگاههای علوم پزشکی بهصورت سلیقهای و با تغییر قانون نظر خود را اعمال میکنند.»
بهگفتۀ آقای سعیدیان، دانشجوی رزیدنت یک پزشک است با تمام مسئولیتهای تعریفشده برای یک پزشک که وارد دورۀ رزیدنتی شده تا تجربۀ بیشتری کسب کنند. این در حالی است که با بروز یک خطا یا اشتباه، «استاد دانشگاه از زیر بار این اشتباه شانه خالی میکند و دیه بیمار نیز باید از سوی رزیدنت پرداخت شود».
حقوق ناچیز رزیدنتها که عموماً در سنین بالای ۳۰ سال هستند، در حالی است که آنها اجازۀ طبابت در طول این دوره ندارند و به همین دلیل، برای تأمین هزینههای زندگی، چارهای جز اشتغال به امور دیگر در بین شیفتهای خود ندارند؛ وضعیتی که میتواند فشار عصبی و روانی بیشتری بر آنها وارد کند. به این موارد باید بهرهمند نبودن از بیمه را نیز اضافه کرد.
بهگفتۀ آقای سعیدیان، رزیدنتها در کشورهای دیگر مشمول قانون کار میشوند و از بیمه برخوردارند، اما این در مورد رزیدنتهای ایرانی صادق نیست.
راه رهایی، ولی نه به این سادگی
سال گذشته روزنامۀ دنیای اقتصاد خبر داد که مهاجرت پزشکان روند صعودی دارد. بر اساس آن گزارش که امکان تإیید صحت و سقم آن برای رایدوفردا ممکن نیست، آمار مهاجرت تا پایان سال ۹۸ معادل سه هزار پزشک بوده و در سال ۱۴۰۰ حدود پنج هزار پزشک مهاجرت کردند.
این گزارش تأکید دارد که روند افزایشی مهاجرت پزشکان از سال ۹۶ آغاز شده و شاهد آن افزایش دریافت مدرک «عدم سوءپیشینه انتظامی خارجی» (good standing) است که حداقل تا دو برابر افزایش یافته است. هنوز هیچ آمار رسمی در این باره منتشر نشده، اما همین گزارشهای رسانهای زنگ خطر وضعیت نیروی انسانی در ساختار بهداشت و درمان را به صدا درآورد.
در این میان، وثیقۀ خروج از کشور پزشکان در سال ۱۴۰۲ افزایش پیدا کرد تا سدی باشد برای پزشکانی که خیال مهاجرت دارند. بر این اساس، پزشکانی که قصد خروج از کشور دارند، باید حتماً تعهدنامۀ خروج پزشکان از ایران را تهیه کنند و تحویل دهند.
بر اساس موادی از قوانین مرتبط، افرادی که بخواهند قبل از پایان خدمات و بدون پرداخت کردن کمکهای دریافتی جهت ادامه تحصیل و هزینههای تحصیلی به صورت موقت از ایران خارج شوند، باید یک تعهدنامۀ رسمی تنظیم کنند همراه با ضمانت شخصی دیگر با سپردن وثیقه ملکی یا ضمانت بانکی با این تعهد که پس از انقضای مدت معین به ایران مراجعه خواهند کرد.
بهگفتۀ رزیدنتها، این وثیقه باید یک سال معلق بماند و صِرف هزینۀ سپردن آن نیز ۱۷ میلیون تومان است. برای مثال، در اسفند ۱۴۰۲ از یک رزیدنت داروسازی برای خروج از کشور و گذران تعطیلات، وثیقهای به ارزش ۹۹۴ میلیون تومان اخذ کردند.
وثیقه موضوع آشنایی برای رزیدنتهاست. شروع دورۀ آنها با سپردن وثیقه است. دو ضامن کارمند از اقوام که دارای سابقۀ حداقل ۲۰ سال و غیربازنشسته باشند، باید ضمانت کنند که پزشکان دورۀ رزیدنتی خود را سپری میکنند و در میانۀ راه پشیمان نمیشوند و یا فرار نمیکنند و حتی بهنوعی مجاز به مردن – طبیعی، براساس حادثه و یا خودخواسته- هم نخواهند بود. در صورت این اتفاق، ضامنها باید خسارت را پرداخت کنند.
این خسارت به ازای هر سال انجام دوره محاسبه میشود و سال به سال نیز افزایش پیدا میکند. وضعیت بهگونهای است که گفته میشود پزشکانی هستند که به دلیل نداشتن ضامن و وثیقه از دورۀ تخصص باز میمانند.
البته این قانون در سال ۱۴۰۰ توسط دیوان عدالت اداری غیرقانونی اعلام شد، اما رزیدنتها میگویند همچنان روند دریافت ضمانتنامه ادامه دارد.
بخش دوم نقش ضمانت فقط برای رها نکردن دوره نیست، بلکه زنان متعهد میشوند که در این دوره باردار نشوند. در صورت بارداری، مرخصی نخواهند داشت و در صورت اصرار بر مرخصی، دورۀ تحصیل تمدید میشود و یا دورۀ طرح افزایش پیدا میکند.
با همۀ این اوصاف، همۀ فشارها از بیرون نیست. در دورۀ رزیدنتی این که سال چندم باشی، موضوع بسیار مهمی است. مرسوم است که ارشدها ارج و قرب بیشتری دارند و سالپایینها فشار بیشتری را متحمل میشوند.
دکتر نون میگوید: «نگاه بالا به پایین واقعاً وجود دارد. گاهی سالبالایی به پایینی میگوید بالا سر مریض بمان تا من بیایم، در حالی که اصلاً نیازی نیست یا کشیکهای اضافه برای یک نفر بدون دلیل قرار میدهند. به هر حال دست سالبالاییها باز است. این وضعیت در رشتۀ جراحی واقعاً وحشتناکتر است.»
شرایط دشوار رزیدنتها در مراکز درمانی در سالهای اخیر بیشتر رسانهای شده و بهخصوص موارد بسیاری از این تجربهها را میتوان در شبکههای اجتماعی نیز مشاهده کرد. با این حال، هنوز هیچ نشانهای از اصلاح وضعیت در چشمانداز دیده نمیشود.