رامین جبرائیلی: نقد و بررسی ارتباط ادبیات با سیاست و نیم نگاهی به صمد بهرنگی
ارتباط ادبیات با سیاست و بحث در مورد جدا بودن ادبیات از سیاست بحثی است به درازای آفرینش ادبی و تاریخ سیاسی بشری!
از دیرباز ادبیات و ادبیات پیشه گان با سیاست و سیاستمداران ارتباط تنگاتنگی داشته و با هم دوستی و دشمنی های زیادی داشته اند.
در زمان دوستی همیشه ادبیات پیشه گان در خدمت سیاستمداران و سیاستمداران هامیان اصلی آنان و حتی بخشی از ادبیات پیشه گان بوده و بیشتر حاکمان و سیاستمداران دست به آفرینش ادبی زده اند! و به هنگام دشمنی ادبیات پیشه گان مغلوبین سیاستمداران حاکم ، ولی ادبیات شکست دهنده ی بی چون و چرای سیاست بوده است!!!
شکست سیاست از ادبیات مسئله ای است بسیار مهم و غیر قابل انکار!!!
برای درک و فهم مسئله مطرح شده بهتر است مثالی از ادبیات معاصر آذربایجان و صمد بهرنگی یکی از نویسندگان و ادبیات پیشه گان آذربایجانی داشته باشیم.
صمد بهرنگی از نظر گرایشات سیاسی نویسنده ای چپ گرا بوده است و به احتمال زیاد یکی از کسانی است که به خاطر گرایش سیاسی اش جان خود را از دست داده است. جان باختن بهرنگی را می توان نمونه ای از شکست ادبیات پیشه گان در برابر سیاستمداران حاکم شمرد. اما نکته قابل تأمل در اینجاست که حذف فیزیکی بهرنگی به معنای شکست خوردن ادبیات بهرنگی از سیاست نیست. آنچه که بعد از مرگ بهرنگی به عین دیده شده است این مهم می باشد که هیچ جریان سیاسی مخالف با چپ گرایی نتوانسته است ادبیات بهرنگی را شکست داده و از جامعه حذف نماید! چرا که بهرنگی به واسطه ی ادبیات در دل مردم راه یافته و تبدیل به شعر و سرود و آهنگ و فرهنگ! مردمی شده است. امروزه در جامعه ی ایران به خصوص آذربایجان خواه و ناخواه نمی توان ارزش ادبی و معنوی آثار بهرنگی را نادیده گرفت. عموم ملت ایران و آذربایجان بهرنگی را به خاطر گرایش سیاسی اش دوست ندارند آنها صمد را به خاطر معلمی اش ، داستانهایش ، جمع آوری چیستان ها و متل های اساطیری آذربایجانش ، به خاطر سن کم و تأثیر ادبی زیادش دوست دارند و او را «صمد عمی» می خوانند.
از نظر مردمی بی خود نیست که سالها پس از مرگ بهرنگی از میان عاشقها و موسیقی نوازان و آهنگ سازان مردمی جوانی بنام «توحید نوروزی» معروف به «توحید عمی» سر بر افراشته و در زمان و عمر کوتاهی آثار فاخری را خلق نموده و از نظر ادبیات مردمی تبدیل به بهرنگی زمان خود می شود!
نکته پایانی قابل ذکر این می باشد که فعالین ملی-مدنی آذربایجان و ایران نباید به لحاظ متفاوت بودن گرایشات سیاسی اقدام به تفکیک عقاید کسانی نمایند که امروزه فقط بعنوان شخصیت ادبی محترم و شناخته شده اند. این اقدام هیچ منافع سیاسی نداشته و احتمال نتیجه ی بر عکس زیادی هم دارد. لطفا شکست سیاست از ادبیات را از یاد نبرید و در فکر کمک به آفرینش و آفرینندگان ادبیات ملی برای نسلهای آینده باشید.
« صمد گلیر گوله – گوله
دؤشونده باخ قیزیل گوله
هر الینده بئش کیتاب
دؤندردی بیزیم دیله»
نویسنده: رامین جبرائیلی اندریان «یاشار»