چرا مشکل کودکان کار و خیابان، حل نمیشود؟
براساس آمارهای بهزیستی، ۷۵ درصد کودکان کار و خیابان سرپرست دارند، ۳۰ درصد این کودکان به مدرسه نمیروند، ۳۱ درصد آنها ۶ تا ۱۱ سال و ۹درصد آنها زیر ۶ سال هستند. افزون بر آن ۶۰درصد این کودکان نانآور خانواده خود هستند که نشان از تنگدستی خانوادههاست.
مشهد رکورددار کودکان خیابانی پس از تهران!
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی در این زمینه با اشاره به اینکه براساس آمار مشهد پس از تهران بیشترین کودکان کار را در کشور دارد، میگوید: در خصوص کودکان کار با زنجیرهای از عوامل مختلف روبهرو هستیم؛ نظام آموزشوپرورش در کشور به سمتی میرود که کودکان ترجیح میدهند به مدرسه نروند؛ از طرفی پدر و مادرها هم ترجیح میدهند کودکان به مدرسه نروند و حضور نیافتن کودکان در مدارس موجب میشود که آنها به جای خانهماندن به سمت کار در بیرون از خانه بروند.
احمدعلیجانی مناسبات اقتصادی در سطح کلان را موجب افزایش کودکان کار عنوان و بیان میکند: بحرانی که در چند سال اخیر با آن دست به گریبان هستیم، بحران افزایش قیمت مسکن است؛ این موضوع موجب شده است قیمت مسکن در شهرهایی مثل تهران و مشهد افزایش پیدا کند و شکافهای طبقاتی شدیدتر شود؛ افرادی که در حاشیه شهر زندگی میکردند به سمت حاشیهتر میروند؛ حضور در حاشیه شهر سبب میشود افراد با راههای کسب درآمد آشنا شوند.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به این موضوع که هرچند مسئولان وجود باند یا مافیا را در حوزه کودکان کار رد میکنند اما بررسیها و مشاهدهها نشان داده است که بیش از ۹۰درصد این کودکان یا به صورت خانوادگی و یا توسط افراد سودجو در خیابانها ساماندهی و استثمار میشوند، میگوید: بخش مهمی از کودکان کار و خیابان که باید به آن پرداخت، کودکان زبالهگرد و اتباع خارجی هستند که بیتردید در این زمینه شبکههایی وجود دارد؛ اکنون مشخص شده که این کودکان اجیر شدهاند و برای افرادی کار میکنند که از آنها بهرهکشی اقتصادی میکنند و در ازای مبلغ ناچیزی این کودکان را به کار میگیرند.
۱۱ دستگاه مسئول ساماندهی کودکان خیابانی
کارشناس مسئول امور آسیبدیدگان بهزیستی خراسان رضوی هم با بیان اینکه براساس آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی مصوبه هیئت وزیران یازده دستگاه مسئول ساماندهی کودکان کار و خیابانی هستند که بهزیستی مسئولیت اصلی را در این زمینه عهدهدار است، میگوید: کودکان کار معلول عوامل مختلفی همچون، وضعیت شرایط اقتصادی، وضعیت فرهنگی جامعه و مشکلات خانوادگی هستند؛ به طوری که بسیاری از خانوادههای این کودکان مجبورند برای امرار معاش خانواده کودکان خود را به سطح شهر بفرستند از اینرو مقابله با پدیده کودکان کار بسیار سخت است.
محمد غفاریزاده، بحث اقتصاد و مشکلات معیشتی را نخستین عامل در به وجود آمدن کودکان کار و خیابانی بیان میکند و میافزاید: این کودکان برایند خانوادههایی هستند که یا بدون سرپرست و یا بد سرپرستاند و یا حاصل خانوادههایی که پدر و مادر گرفتار اعتیاد هستند.
وی با اشاره به اینکه بهزیستی در سه سطح به کودکان کار و خیابانی خدمات ارائه میدهد، میافزاید: شناسایی کودکان کار در طرح غربالگری در نخستین سطح با همکاری شهرداری و دادگستری انجام میشود و پس از آن خدمات تخصصی دیگر ارائه میشود و در سطح ۲ کودکان کار و خیابانی ۲۱روز در مراکز زیر پوشش ما نگهداری و توانمندسازی میشوند که البته شناسایی خانواده آنها هم در دستور کار قرار میگیرد. وی تصریح میکند: دو مرکز حمایتی و آموزشی هم به صورت روزانه فعالیت میکنند که ظرفیت اسمی این مراکز ۲۰۰ نفر است و در راستای توانمند کردن کودک و خانواده در بحث تحصیل، درمان، کار و… فعالیتهای تخصصی را ارائه میدهند.
وی در خصوص آمار کودکان کار باتوجه به دوران کرونا بیان میکند: کودکان کار قابل شمارش نیستند چون باتوجه به مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا همه آنها در سطح خیابان کار نمیکنند بلکه خیلی از این کودکان در کارگاههای فاقد اعتبار و شناسنامه مشغول به امرار معاش هستند و دیده نمیشوند به همین دلیل آمار مشخصی ندارند.
باندهای بهرهکشی اقتصادی از کودکان کار
وی با تأیید وجود شبکهها و باندهایی برای ساماندهی و بهرهکشی اقتصادی از کودکان کار در سطح شهر میگوید: در شناساییها و غربالگریهایی که با همکاری دادگستری انجام دادیم تعدادی از مهرههای اصلی و عوامل بهرهکشی از این کودکان دستگیر شدهاند که البته هنوز هم افراد دیگری هستند که سوءاستفاده از این کودکان را انجام میدهند.
وی با تأکید بر اینکه ساماندهی کودکان کار فقط به این ختم نمیشود که با جمعآوری ۱۰۰ یا ۲۰۰نفر از آنها همه چیز به پایان برسد و کودکان کار از سطح خیابانها جمع شوند؛ بلکه این اقدام باید از سوی نهادهای مختلف تداوم داشته باشد، اظهار میکند: بسیاری از کودکان کار از مناطق حاشیه شهر هستند و باتوجه به نبود امکانات فضای مجازی، این کودکان از کلاسهای درس و مدرسه خارج شده و به تکدیگری در خیابان روی آوردهاند که همین موضوع به افزایش کودکان کار در جامعه نیز دامن میزند.
این درست است که دستگاههای مختلفی در ساماندهی کودکان کار و خیابانی دیده شدهاند، اما بسیاری از این دستگاهها هیچ نقشی در این زمینه برعهده نمیگیرند و شرح وظایفی که برایشان درخصوص توانمندسازی این کودکان در نظر گرفته شده است را به درستی اجرا نمیکنند و بیرون گود فقط نظارهگر این موضوع هستند.