انتخابات و پیشینه مبحث فدرالیسم در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران- بابک شاهد
در روزهای اخیر برخی از نزدیکان آقای مسعود پزشکیان در نشستهایی که در اتاقهای مختلف کلابهاوس برگزار گردیده است مبحثی را ذیل عنوان فدرالیسم اسلامی مطرح نمودهاند که گویا دال بر لزوم تمرکززدایی ساختاری، سیاسی و اقتصادی در ایران دارد و به عنوان یکی از محورهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری از سوی آقای پزشکیان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگرچه تاکنون آقای پزشکیان به شخصه صریحاً از این اصطلاح استفاده نکرده است و اظهارنظرهای مطرح شده مختص به نزدیکان ایشان در تبریز و تهران میباشد اما آنچه که این افراد بر آن تاکید دارند ارجاع مبحث فدرالیسم اسلامی به نامه حضرت علی به مالک اشتر است زمانی که وی را به عنوان والی امارت مصر بدین منطقه گسیل داشت. در نگاه افرادی که از فدرالیسم اسلامی و لزوم پیاده شدن آن در ایران دفاع میکنند چنانکه حضرت علی در نامه مذکور بسیاری از اختیارات دولت مرکزی را به مالک اشتر و دیگر والیهای خلافت اسلامی تنفیذ نموده بود در ایران نیز باید ساختار سیاسی متناسب این رویکرد بازسازی گردد و اختیارات در قالب اداره فدرالی به مناطق گوناگون داده شود. آنچه که در وهله اول جلب توجه مینماید تلاش برای بومیسازی مفهوم فدرالیسم در قالب سنتی اسلامی میباشد که با درنظر گرفتن وجود مفاهیمی چون اقتصاد اسلامی، بانکداری اسلامی، روشنفکر دینی، دموکراسی اسلامی و فمینیسم اسلامی در ایران، میتوان گفت که تلاشی نوین برای چارچوبدهی به مئسلهای است که هنوز سردرگم میان سنت و مدرنیته ایرانی باقی مانده است و راه چاره را بازی با کلمات بدون توجه به ماهیت ماهوی آنها میداند. نگاه به تاریخچه کاربرد مبحث فدرالیسم در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران بیانگر آن است که آنچه که آقای مسعود پزشکیان و نزدیکان ایشان سعی در برجسته کردن آن دارند اگرچه تاکنون توجه چندانی بدان نگردیده است اما ادبیات رسمی و سیاسی ایران نیز چندان با آن ناآشنا نیست و در برهههای مختلفی توسط برخی از سیاسیون و دولتمردان مطرح گشته است.
شاید نخستین فردی که از لزوم فدرالیسم در جمهوری اسلامی ایران صحبت کرد علی شایگان از رهبران جبهه ملی میباشد که با پیروزی انقلاب و پس از بازگشت به ایران در مصاحبهای که با آسوشیتدپرس در تاریخ 5 اسفند 1357 انجام داد بیان داشت که ایران نمیتواند به قرن اول اسلام بازگردد، باید در این کشور یک دولت مورد قبول از نقطهنظر بینالمللی روی کار بیاید… سیستم حکومتی آینده ایران باید شبیه آلمان فدرال باشد (برای مطالعه متن کامل مصاحبه رجوع کنید به: آرشیو روزنامه اطلاعات، 6 اسفند 1357، صفحه 8). پس از پیروزی انقلاب و تا اواسط جنگ ایران و عراق رویکرد اصلی بسیاری از احزاب ترکمن، عرب، کرد و آذربایجانی که دارای ایدئولوژی مارکسیستی بودند اداره کشور به صورت ایالتی و اعطای خودمختاری به مناطق اتنیکی بود که با سنت چپگرایانه نیز همپوشانی داشت. اما با حذف این احزاب از عرصه سیاست داخلی ایران بحث تمرکززدایی ساختاری و سیاسی به بحثی مغفول در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد و تنها به عنوان بخشی از گفتمان برخی از مخالفین جمهوری اسلامی ایران به حیات گفتمانی خویش ادامه داد.
نگاه به تغییرات گفتمانی برخی از سیاسیون و نهادهای حاکمیتی بیانگر آن است که مبحث فدرالیسم گاهاً در میان نگرشهای گوناگون به عنوان راهکار برونرفت از مشکلات ساختاری موجود پیشنهاد گردیده است و بسیاری از نهادها و افراد نگرش مثبتی بدین امر دارند. چنانکه بنا به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ 21 آبان 1391 مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران برای اجرایی گشتن برنامههای توسعه کشور نظام فدرالی را به عنوان راهکار ارائه کرده بود. بنا به گزارش این روزنامه مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با بررسی موانع اجرای موفق قوانین توسعهای در سالهای قبل و بعد از انقلاب، «تمرکززدایی پیدرپی از دو طریق تفویض اختیار و برپایی دولتهای تمام عیار منطقهای (شامل مجریه و مقننه)» و «نزدیک کردن نظام اداره کشور به سمت نظام فدرالی» را برای بهبود تنظیم و اجرای این قوانین توصیه کرده است (برای مطالعه متن کامل گزارش نگاه کنید به : مرکز پژوهشها پیشنهاد کرد: نظام فدرالی برای عبور از موانع توسعه). نزدیک به دو سال پس از این پیشنهاد مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، روزنامه آرمان در 2 تیر 1392 طی گزارشی با عنوان ایران فدرال میشود؟ تقسیم کشور به 5 منطقه مستقل خبر از طرح وزارت کشور برای تمرکززدایی سیاسی و اداری داد. بنا به گزارش این روزنامه جواد ناصریان، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور از تقسیمبندی استانهای کشور به 5 منطقه خبر داده بود و بیان داشته بود که: استانهایی که دارای اشتراکات و همجواری هستند به منظور همافزایی و تبادلتجربه در یک منطقه قرار گرفتهاند و جلسات مشترکی را برگزار میکنند (برای مطالعه متن کامل گزارش نگاه کنید به: ایران فدرال میشود؟ تقسیم کشور به 5 منطقه).
در میان چهرههای مطرح سیاسی ایران نخستین فردی که تابوی استفاده از اصطلاح فدرالیسم را در ایران شکست فرمانده سابق سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام محسن رضایی بود که با ارائه طرح فدرالیسم اقتصادی بیان داشت که ایران نیاز مبرن به تمرکززدایی اقتصادی دارد. اگرچه محسن رضایی در کتابی که با همین عنوان منتشر نمود سعی در ارائه جزئیات طرح پیشنهادی خود نمود اما رویکرد وی بیشتر حول محور تمرکززدایی اقتصادی شکل گرفته بود و از ارائه جزئیاتی که دارای بعد عملیاتی باشد دوری جسته بود. به خصوص تناقض موجود میان تقسیمات کشوری و فدرالیسم اقتصادی مدنظر رضایی مهمترین انتقاد وارده بر این طرح است که امکان عملیاتی شدن را از آن ستانده است (برای مطالعه کتاب فدرالیسم اقتصادی محسن رضایی در قالب پیدیاف نگاه کنید به: کتاب فدرالیسم اقتصادی).
آخرین موردی که نیز در رسانههای فارسیزبان بازتاب گستردهای داشت اظهار نظر سید محمد خاتمی مبنی بر مطلوبترین شکل حکومت مردمی بودن فدرالیسم بود. سید محمد خاتمی رئیسجمهور پیشین ایران و از رهبران جریان اصلاحطلبی در ایران در دیداری که با نمایندگان شورای شهر تهران در تاریخ 21 اردیبهشت 1398 داشت اظهار کرده داشته بود که: شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد، اما مطلوبترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است که آن زمان (دوران ریاست جمهوری خاتمی) در وزارت کشور ۱۰ منطقه هم مشخص کردیم، اما از نظر قانون اساسی نمیتوانیم فدارتیو باشیم (نگاه کنید به: محمد خاتمی: مطلوبترین شیوه حکومت مردمی اداره فدرالی است).
آنچه که هم اکنون از فضای سیاسی حاکم بر انتخابات ریاستجمهوری 1400 ایران برمیآید گویا برخی از نامزدان همچون مسعود پزشکیان گوشه چشمی به سبد رای موجود در مناطق تُرکنشین و آذربایجان دارند و سعی خواهند کرد که خود را نماینده انکارشدگان مرکزیتگرایی حاکم بر فضای سیاسی کشور ابراز نمایند. اگرچه در دورههای گذشته صرف تُرک بودن یک نامزد بسان محسن مهرعلیزاده در انتخابات 1384 میتوانست امتیاز ویژهای برای وی در میان تُرکان تلقی گردد اما رشد هویتطلبی تُرکی در آذربایجان و مناطق تُرکنشین باعث گردیده است که جهت اقناع عمومی دست به دامان برخی از وعدههای نوین گردند. اگرچه تاکنون مسعود پزشکیان آشکارا از مبحث فدرالیسم سخن نگفته است و تنها افراد و جریانهای نزدیک به ایشان در مناطق غیرفارسنشین با پیشکشیدن گفتمان فدرالیسم اسلامی سعی در جلب حمایت غیرفارسها به خصوص تُرکان را دارند اما نکتهای که مغفول ماندن از آن باعث از دست دادن پایگاه اجتماعی مسعود پزشکیان در میان تُرکان خواهد شد این است که تا زمانی که ایشان خود آشکارا و به صورتی صریح پیشقراول این گفتمان نگردد بازیهای سیاسی موجود توان تاثیرگذاری بر افکار عمومی تُرکان و آذربایجان را نخواهد داشت و تمایل عمومی به عدم مشارکت در انتخابات چربش بیشتری بر بازیهای گفتمانی نزدیکان ایشان خواهد داشت.
بابک شاهد- کارشناس مرکز مطالعاتی تبریز