رشوه: مردم ايران مثل زمين كشتزارند… ✍️ (علی مرادی مراغه ای)
در مورد اثرات مخرب رشوه هرچقدر گفته شود کم است مثل باتلاقی است که هر دو طرف(گیرنده و دهنده رشوه) را به درون خود میکشد و سرانجام کل جامعه را…
هر زمان می تواند اسامی مختلفی داشته باشد اما در نفس قضیه تفاوت چندانی نمی کند.
🌿در زمان قاجار به رشوه خواری رسوم میگفتند و چنان مرسوم بود که ميرزا حبيب الله شاعر شعر زیر را سروده:
زنهار از فراق تو زنهار، ای رسوم
كردی تو روز روشن ما تار، ای رسوم
ايدون خوشا به حالت مستوفيان كه باز
دارند با تو جمله سر و كار، ای رسوم
زمانی ناصرالدين شاه به مستوفی الممالك گفت: اين رسوم چيست؟ … مستوفی الممالک با خونسردی جواب داد:
يك چيز است به اسامی مختلف: در حضور مبارك، تقديمی است. نزد علما، حق الجعاله. در بازار، حق العمل. به ما مستوفی ها كه می رسد، اسمش رسوم است…!
🌿اما کتاب حاج بابای اصفهانی به رشوه، اشاره ای تلخ دارد که متاسفانه چندان با خلق و خوی ما ایرانیان، چه در آن زمان و چه الان بی ربط نیست:
« بدان كه مردم ايران مثل زمين كشتزارند، كه بی رشوه حاصل نمی دهند. قبل از بدست آوردن محصول، بايد مايه گذاشت. فرنگيها مى گويند مقصودشان خير و صلاح مملكتشان است و بس، اما اين سخن در پيش ما اهل ايران، حرف مفت است، ما هر خدمتى كه انجام بدهيم، خواه من باشم و خواه شاه باشد، فردا همينكه مُرديم همه فراموش میكنند و از ميان میرود. كسى كه جانشين شاه میشود براى آبادى خود، تمام آباد كرده هاى پيشينيان را خراب میكند و از بين می برد.
چون بلاشك، احدى در اين خاك به فكر خير و صلاح ملك و ملت نيست ديگر چه برسد به اينكه در اين راه فداكارى نمايد»
( به نقل از: حاجى باباى اصفهانى…ص377)