روز جهانی یادبود هولوکاست؛ تلاش علیه فراموشی
درست ۷۶ سال پیش در چنین روزی اردوگاه آشویتس که بزرگترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی بود و به اردوگاه مرگ شهرت داشت، توسط ارتش سرخ آزاد شد. حالا سالهاست که ۲۷ ژانویه روز جهانی یادبود «هولوکاست» نامگذاری شده است و بسیاری از مردم جهان در این روز به یاد قربانیان هولوکاست از مبارزه با نفرتپراکنی، دگرستیزی و تبعیض حرف میزنند.
ایران وایر با همکاری «موزه هولوکاست آمریکا» اخیرا با انتشار یک سلسله گزارش و فیلمهای کوتاه جنبههای مختلف هولوکاست، یهودیستیزی، تبعیض و تئوریهای توطئه را مورد توجه قرار داد. این گزارشها به مناسبت روز جهانی یادبود هولوکاست بازنشر میشود. گزارشهایی که هدفش آغاز گفتوگو با مخاطبان ایرانی درباره نفرت، تبعیض، هولوکاست و دیگرستیزی است.
***
چرا ایران وایر به عنوان یک رسانه ایرانی توجهی ویژه به موضوع هولوکاست نشان داد؟
پاسخ به این سوال را میتوان در اولین یادداشت این مجموعه به قلم «مازیار بهاری» موسس و مدیر «ایران وایر» بخوانید. او در بخشی از یادداشتش نوشته است: «بهعنوان یک ایرانی، آموختن درباره هولوکاست باعث شده است من درک بهتری از تاریخ معاصر کشور خودم داشته باشم؛ بهویژه از زمان انقلاب ۱۳۵۷ به بعد که حکومتی ایدئولوژیک سرکار آمد و دست به جنایتهایی غیرقابل باور زد.
درک واقعیت هولوکاست یعنی درک نفرتی که میتواند فرهنگ و سیاست یک جامعه را نابود کند؛ یعنی درک اینکه اگر جلوی بدترین افکار و اندیشههای جمهوری اسلامی و طرفداران آن را نگیریم، بهای نهاییِ تبلیغ نفرت و به حاشیه راندن اقلیتها در ایران میتواند فاجعهای را بدتر از آنچه تاکنون تجربه کردهایم، رقم بزند.»
داستان ایرانیانی که در دنیا علیه نفرت و تبعیض مبارزه میکنند، از روایتهای جذاب مجموعهای است که ایران وایر برای مبارزه با یهودیستیزی و یادبود هولوکاست گردآوری کرده است.
یکی از این ایرانیان «سیاوش درختی» نام دارد. او شهروند سوئدی ایرانیتبار، در شهر مالمو سوئد، یک فعال اجتماعی است. او وقتی ۱۸ سال داشت، نهادی مدنی به نام موسسه «جوانان علیه یهودستیزی و بیگانههراسی» را بنیان نهاد. این نهاد در طول بیش از یکدهه فعالیت خود به جوانان خانوادههای مهاجر موضوعاتی نظیر تنوع باورها، تکثرگرایی و همچنین فعالیتهای اجتماعی آموزش داده است. بخشی از آموزش آنها نیز درباره هولوکاست و سایر نسلکشیها بوده است. سیاوش درختی مسلمان است و این که چطور تصمیم گرفته است درباره هولوکاست و علیه یهودیستیزی فعالیت کند، ماجرای جذابی است .
«پیام اخوان» یکی دیگر از ایرانیانی است که علیه نفرتپراکنی در دنیا مبارزه میکند. اخوان یک وکیل بهایی است که در زمینه حقوق بشر فعالیت میکند. هنگامی که او تحصیلاتش در دانشکده حقوق «دانشگاه هاروارد» را به پایان میبرد، آتش جنگهای قومی در یوگسلاوی سابق زبانه میکشید. اخوان جذب هیات سازمان ملل در مورد بوسنی شد و اقدامات او و سایر اعضای این هیات سرانجام دادگاه بینالمللی کیفری برای رسیدگی به جنایات جنگی را پدید آورد. این تجربه او را به ماجرای نسلکشی «رواندا» و بعدتر به نسلکشی «روهینگیا» در میانمار کشاند.
داستان «شارون نظریان» که هم اکنون مدیریت امور بینالملل «اتحادیه ضد افترا» را به عهده دارد، از آن داستانهای جذاب است که شخصیت اول بدون هیچ قرار قبلی یکباره وارد گود مبارزه میشود. او که استادیار علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است، وقتی پیشنهاد اتحادیه ضد افترا را دریافت کرد، برنامهای برای همکاری با آنجا نداشت؛ اما همزمانی اتفاقات نژادپرستانه در امریکا و دریافت این پیشنهاد، او را یاد روزهای تلخ انقلاب و ترس یهودیان ایرانی انداخت و پیوستن به این اتحادیه را کاری مهم دید.
تراژدی هولوکاست و داستان جنگ جهانی دوم برای بسیاری از ایرانیان به آنچه پدران و پدربزرگشان از حضور لهستانیها در ایران نقل کردهاند، میرسد. «میخایل دکل» کتابی با نام «بچههای تهران: سفر دور و دراز پناهندگان در فرار از هولوکاست» نوشته که بر اساس داستان زندگی پدرش و دیگر لهستانیهای یهودی که به ایران فرار کرده بودند، تنظیم شده است. میخایل دکل به ایران وایر میگوید:”وقتی پناهندهها حدود سال ۱۹۴۲ به بندر پهلوی [انزلی فعلی] رسیدند، خیلیها به این آوارگان و کودکان ژولیده زل زدند. همین بود که بهطور خودجوش برایشان غذا میآوردند و از این نوع کارها. به جای نفرت، با آنها با شفقت برخورد کردند. آوارگان سابق به یاد میآورند در تهران هم حتی فقیرترین باربرها غذای اندک خود را با آنان تقسیم میکردند.”
در مطلب دیگری از این مجموعه ایران وایر سراغ سه تن از بازماندههای بچههای تهران رفته است و آنها خاطرات دوران پناهجوییشان در ایران را مرور کردهاند. «دیدی تال»، نویسنده این مطلب در بخشی از دیدارش با بچههای تهران که حالا هر کدام بیش از هشتاد سال سن دارند، نوشته است: «اولین تصویری که از ایران به یاد میآورند، میهماننوازی و مهربانی است: شاگرد شوفر کامیونی که آنها را از یک روستا به سمت تهران میبرد، در طول راه دید که پدر خانواده پشت کامیون در حال عبادت صبحگاهی است. او این دعای صبحگاهی را میشناخت. چون خودش یهودی بود. به زبان عبری سر صحبت را با آنها باز کرد و بعد این خانواده را به منزل پدرش برد. سفرهای مجلل برایشان گسترده شد که این چهار نفر مدتها بود، چنین چیزی ندیده بودند. اما بعد فهمیدند تازه این پیشغذا بوده و غذای اصلی در راه است.»
داستان زندگی دو مسلمان که در دوران هولوکاست بدون توجه به دین و اختلاف عقیده برای حفظ زندگی یهودیان تلاش کردهاند، از روایتهای جذاب این مجموعه است. «درویش کرکوت» یک عالم مسلمانی است که علاوه بر اینکه به دختری یهودی پناه داد، تمام تلاشش را برای جلوگیری از نابودی کتاب مقدس یهودیان را در «سارایوو» به کار گرفت.
دکتر «محمد حلمی» نیز پزشک مسلمان مصری بود که خانهاش در برلین تبدیل به پناهگاه یهودیان شده بود. او برای نجات جان یهودیان روی زندگی خودش قمار میکرد.
پروپاگاندا موضوع دیگری است که در این مجموعه به آن پرداختهایم. در یک مقاله ابتدا توضیح دادهایم پروپاگاندا چیست و چطور بر افکار عمومی تاثیر میگذارد و چگونه میتوانیم آن را تشخیص دهیم.
در مطلب دیگری از این مجموعه به سیر تکاملی پروپاگاندا پرداخته شده است. این که پروپاگاندا چطور از شیوههای آنالوگ در آلمان نازی به شیوههای دیجیتالتر و «جعل عمیق» (دیپ فیک) در رسانههای اجتماعی امروز رسیده است.
سومین مطلب پروپاگاندا در این مجموعه ۴ دهه پروپاگاندا در جمهوری اسلامی را مورد توجه قرار داده است: «پروپاگاندا در ایران نقشی حیاتی در حفظ حاکمیت اقتدارگرا دارد. در کشورهای اقتدارگرا، کنترل مرکزی حکومت بر فرهنگ یکی از وظایف اصلی حکومت به شمار میرود. حکومت ایران به منظور مشروع جلوهدادن قدرت خود، همواره به پروپاگاندا روی آورده است. پروپاگاندا در ایران همان مشخصههایی را دارد که در دیگر مناطق دنیا شاهد آن هستیم؛ به این معنا که عمیقترین ارزشها و سنتهای مردمی را هدف میگیرد و احساسات را تحریک، مفاهیم و ایدهها را بیش از حد ساده، صدای مخالفان را خفه و دشمنان خود را سرکوب میکند.»
«نظریه توطئه درباره خانواده روتشیلد» عنوان مطلب دیگری از این مجموعه است. این مطلب درباره دروغهای یهودستیزانه، به ویژه تئوری توطئه درباره خانواده «روتشلید» است. یهودستیزها، خانواده روتشیلد را متهم به نقش داشتن در بسیاری از تحولات و کودتاها از اوایل قرن نوزدهم به بعد کردهاند. این مقاله، ماجرای تئوری توطئه روتشیلدها را برای مخاطبان ایرانی میشکافد و در ضمن به سایر مجازها و تئوریهای توطئه یهودستیزانه میپردازد .
در مطلب دیگری از این مجموعه ایران وایر به تلاش جوانان مسلمان به آموزش هولوکاست در کشورهایی مثل «تونس» و «مراکش» پرداخته است. تا چند سال پیشگاه به نظر میرسید صحبت از «هولوکاست» فقط در انحصار غربیها است. اما امروز در خاورمیانه و شمال آفریقا کنشگرانی هستند که برای افزایش آگاهی عمومی از این فاجعه غمبار معاصر میکوشند. این مقاله نشان میدهد در حالی که دولت ایران در حال نفرتپراکنی و دگرستیزی است، بسیاری از کشورهای جهان در حال آموزش و آگاهی دادن برای جلوگیری از تکرار نسلکشی و تراژدیهایی شبیه هولوکاست هستند.