سهم این ها از آغاز سال تحصیلی جدید!
سال تحصيلی جديد در ايران از دو روز پيش در ميان اصرارهای دولت و اعتراض های مخالفان که حضور دانش آموزان در مدارس را به دليل اپيدمی کويدو 19 خطرناک می دانند، آغاز شده است. برای بسياری از کودکان ايرانی که قاعدتا بايد با شروع سال تحصيلی پشت نيمکت های مدرسه بنشينند، اين دعوا کاملا بی معنی است، زيرا آن ها اساسا سهمی و حقی از آموزش و تحصيل ندارند
سال تحصیلی جدید در ایران از دو روز پیش در میان اصرارهای دولت و اعتراض های مخالفان که حضور دانش آموزان در مدارس را به دلیل اپیدمی کویدو ۱۹ خطرناک می دانند، آغاز شده است. برای بسیاری از کودکان ایرانی که قاعدتا باید با شروع سال تحصیلی پشت نیمکت های مدرسه بنشینند، این دعوا کاملا بی معنی است، زیرا آن ها اساسا سهمی و حقی از آموزش و تحصیل ندارند. آن ها بنابر برخی آمار میلیون ها کودک کار هستند. کودکان زباله گرد بخشی از این لشکر میلیونی را تشکیل می دهند که مشقت آورترین و سیاه ترین جنبه های غیرانسانی «کار کودک» را در میان آن ها می توان یافت.
خبرگزاری دولتی در گزارشی پیرامون کودکان زباله گرد نوشته است: تناقض عجیبی است بین چهره پاک و معصوم کودکان با تلی از زبالههای کثیف و چرکین؛ بین جثههای کوچک و سبک با بزرگی و سنگینیِ بارِ زباله و بین رایحه خوش کودکی با بوی بد زباله؛ بین وعده و وعیدهای ساماندهی کودکان زبالهگرد و بکارگیری دوباره و دوباره آنها در امر زبالهگردی و غفلت از این کودکان محروم.
زباله گردی نشان از زخم عمیق و فقری ویرانگر بر پیکر شهر دارد، زخمی که هر از چندگاهی سر باز میکند و داغی تازه بر احساسات افکار عمومی نشان می گذارد، با این همه دست اندرکاران امر و حتی شهروندان، مسئولیت و وظیفه خود را در قبال این کودکان به محاق فراموش سپردهاند؛ شاید بسیاری از لایه های زباله گردی از زندگی کودکان میان دپوی آت و آشغالها در گاراژها و سماجت پیمانکاران بر استثمار کودکان زباله گرد برای بسیاری از شهروندان پنهان باشد اما نمی توان چشم خود را روی کودکانی که تا کمر در سطل های زباله خم می شوند، بست؛ کودکانی که بسیاری از کارشناسان آنها را آخرین حلقه از مافیای زباله یا همان «طلای سیاه» می دانند.
این لایه های پنهان، گاه و بیگاه با حادثه ای تلخ، زشتی خود را به جامعه می نمایانند مانند همان اتفاقی که چند سال پیش برای دو کودک به نام های «احد» و «صمد» افتاد؛ دو کودکی که در یکی از گاراژهای تفکیک زباله در حاشیه کرج، زنده در آتش سوختند.
آن روزها رسانهها آنها را با نام «احد» و «صمد» میشناختند؛ این دو برادر همراه پدرشان کار جمعآوری ضایعات میکردند، یک روز سرمای دی ماه به جان کودکیشان میافتد و آنها برای فرار از سوز سرما شعله بخاری آلونکشان را بالا میکشند، شعلهها باعث انفجار کپسول کنار بخاری میشوند و پدر هر چه تلاش میکند نمیتواند دو کودکش را از زیر زبان شعلهها بیرون بکشد.
این تراژدی بار دیگر طی چند ماه گذشته تکرار شد؛ دو کودک کار در منطقه ملاشیه شبانه دچار حادثه شدند و جان باختند.
در خرداد ماه امسال، دو کودک به نام های «مهدی» و «مسلم» که به کار جمعآوری ضایعات مشغول بودند در ساعت یک بامداد روز پنجشنبه با گاری نان خشک وضایعات، هنگام بازگشت به منزل در منطقه ملاشیه اهواز در جاده اهواز – خرمشهر به وسیله خودروهای عبوری زیر گرفته می شوند و جان خود را از دست می دهند.
اما چرخه این تراژدی خیال قطع شدن ندارد زیرا ۳۱ مرداد امسال نیز یک کودک کار در منطقه کوت عبدالله اهواز به وسیله خودرویی زیر گرفته شد و جان باخت. به گفته شاهدان عینی در این حادثه، کودک ۱۱ ساله ای به جمع آوری کارتن و مواد پلاستیکی می پرداخت.
اما حتی این تراژدیهای تلخ نیز نتوانست چشم غفلت را در برابر کودکان زبالهگرد باز کند درحالیکه این کودکان رنجهای زیادی را متحمل میشوند و طبق نتایج مطالعه ای که جمعیت امام علی (ع) روی کودکان زباله گرد انجام داده است، این کودکان به طور میانگین ۱۰ و نیم ساعت در روز کار می کنند. برخی از آنها تا ۲۰ ساعت هم کار می کنند. کمرشان زیر بار زباله خم شده و جسم کوچک شان پر از بیماری است.
زبالهگردی، بدترین شکل کار کودک
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره کودکان زباله گرد به خبرنگار ایرنا می گوید: کار کودک یک آسیب اجتماعی است و با توجه به اینکه ایران در مرحله گذر از توسعه است، آمار کودکان کار در کشور زیاد است؛ معضلات موجود در کشور مانند نبود اشتغال مناسب، فقر، مهاجرت داخلی و خارجی، حاشیه نشینی و چرخه معیوب اقتصادی باعث می شود که کودکان مجبور به کار شوند.
مونیکا نادی می افزاید: کار کودک به این معناست که به جای اینکه کودکان مورد حمایت و مراقبت قرار گیرند، مجبورند برای تامین معاش خود و خانوادهشان کار کنند. این مساله به خودی خود، آسیب های دیگری نیز به بار می آورد به آن معنا که کودک از حق کودکی، حق بازی، حق تحصیل، حق بهداشتی و بسیاری از حقوق خود محروم میشود.
وی اضافه میکند: همه اینها در حالی اتفاق می افتد که در قانون اساسی کشور اولا دولتها ملزم شدهاند که امکانات عادلانه را برای همه فراهم و فقر و هر نوع محرومیت را رفع کنند و از طرفی بر منع بهرهکشی از کار دیگران هم تاکید شده است. حتی در قانون کار صراحتا تصریح شده که بکارگیری کودکان در مشاغل سختی مانند زباله گردی ممنوع است و مقابله نامه محو فوری بدترین اشکال کار کودک و آیین نامه اجرایی آن را هم داریم که به آن پیوستیم و آن را قبول کردیم.
نادی می گوید: حتی پیمان نامه جهانی حقوق کودک نیز دولتها را مکلف کرده که از کودک در برابر کار زیانبار حمایت کنند؛ در واقع ما همه این تصریحات قانونی را داریم ولی همچنان میبینیم که کودکان کار میکنند و زباله گردی به عنوان بدترین شکل کار کودک به وفور دیده می شود.
غفلت طرح ساماندهی کودکان کار از کودکان زبالهگرد
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان می گوید: سالهاست طرحهای به اصطلاح ساماندهی کودکان کار اجرا می شود اما کودکان زبالهگرد معمولا مشمول این طرح ها نیستند درحالیکه نهادهای مختلف در برابر کودکان زباله گرد مسئول هستند؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مسئول اجرای کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و نظارت بر حسن اجرای آن است یعنی در مقابل کودکان زباله گرد وظیفه دارد اما می بینیم که اغلب در برابر این وظیفه ها میگویند که شهرداری بیشتر در این زمینه مسئول است.
نادی با تاکید بر ضعف شدید در مدیریت پسماند شهرداری می افزاید: شهرداری اذعان می کند که برای مدیریت صحیح پسماندها، برنامههایی دارد تا این مساله در بلندمدت اصلاح شود اما تابحال چنین اتفاقی نیفتاده است. کلا هم مدیریت پسماند را به بخش خصوصی داده است و بر روند اجرایی پیمانکاران خود نظارت دقیق ندارد و حتی مقررات جدید شهرداری هم در این زمینه نتوانسته کارساز باشد.
وی ادامه میدهد: از طرفی شورای شهر هم در قانون اساسی شورای شهر برای این تشکیل شده تا بر تخلفات شهرداری و سازمانها و شرکت های وابسته آن نظارت کند اما شاهد هستیم که این نظارت ها اجرا نمی شود و از سوی دیگر متاسفانه چون آموزشهای و اطلاعات لازم وجود ندارد، شهروندان نیز مسئولیت زباله های خود را برعهده نمی گیرند و همه اینها با هم در کنار معضلات اجتماعی و اقتصادی باعث گسترش زباله گردی می شود.
سود سرشار برای مافیای طلای سیاه؛ دل انباشته از آه و درد برای کودک زبالهگرد
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان تصریح میکند: قوانین ناکارآمد در کنار دستورالعملهایی که اجرا نمیشود، منجر به افزایش زبالهگردی می شود؛ ضعف در اجرای وظایف و فقدان مدیریت کارآمد، زباله گردی را بسط میدهد و در این میان، کودکان قربانیان اصلی این شرایط می شوند یعنی در حالیکه کمترین سود را از این «طلای سیاه» می برند اما بیشترین آسیب را متحمل می شوند.
نادی می افزاید: کودکان زباله گرد در معرض آسیبهای بسیار جدی قرار دارند؛ این کودکان به واسطه زبالهگردی از حقوقی مانند حق کودکی، حق تحصیل و حقوق بهداشتی محروم می شوند؛ از سوی دیگر این کودکان در معرض خشونتهای کلامی و برخوردهای توهینآمیز قرار میگیرند و وضعیت خیلی خاصی دارند.
کودکان زبالهگرد و خشونتهای جسمی
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: درصد بسیار قابلتوجهی از کودکان زبالهگردی مورد آزار و خشونتهای جسمی قرار گرفتهاند. تعدادی از این کودکان نیز مورد آزارهای روانی قرار میگیرند و متاسفانه گاهی حتی شهروندان نیز برخوردهای نامناسبی با آنان دارند؛ این گوشهای از اتفاقاتی است که علاوه بر آسیبهای کلان در زباله گردی رخ میدهد.
نادی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا میافزاید: به دنبال مشکلات و اعتراضات متعدد، شهردار تهران در خرداد امسال اعلام کرد که نظارتش را بر پیمانکاران خود افزایش میدهد تا پیمانکاران از این کودکان در بخش زبالهگردی استفاده نکنند. شهرداری اعلام کرد که شیوههای جمعآوری پسماند باید تغییر کند و برنامه طولانی مدتی برای آن دارد اما این برنامهها ظاهرا سالهاست که وجود دارد و هیچوقت اجرا نشده است.
وی ادامه میدهد: طبق معمول این وعده داده می شود که یک روزی سیستم های جمع آوری پسماند متفاوت میشود. اما حتی درصورت تغییر این سیستم، نظارت شهرداری تا چه حد میتواند از کودکان زبالهگرد حمایت کند چون کار کودک در حوزه پسماند، فقط آنچه در سطح شهر میبینیم، نیست. اینکه فقط کودکان در سطح شهر زباله جمعآوری میکنند، فقط یک سوی ماجرا است و در سوی دیگر پدیده زبالهگردی، کودکان بسیاری اوقات به گاراژها و مکانهای دیگر دپوی زباله میروند که از لحاظ شرایط بهداشتی و محیطی بسیار نامناسب است.
ضرورت تامین معیشت کودکان زبالهگرد
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان تنها جمع آوری کودکان زباله گرد از سطح شهر را کافی نمیداند و اضافه میکند: کودکان زبالهگرد از طریق این کار امرار معاش می کنند و زندگی آنها تامین می شود. وقتی که کاری را از آنها بگیری چطور می توان با آن معاش کودک را تامین کرد پس باید ریشه آن را سوزاند و ریشه اصلی کار کودک فقر و مشکلات معیشتی است.
نادی تاکید می کند: پس لازم است خدمات حمایتی و اجتماعی به کودکان ارائه شود یعنی در مرحله اول کودکان در جایگاهی قرار داده شوند که خدمات و آموزش دریافت کنند و توانمند شوند و از پس زندگی خود برآیند.
وی اضافه میکند: به رغم وعدههای که داده شده شاهدیم که همچنان کودکان در ملاءعام، زبالهگردی میکنند.
مدیریت پسماند راهحلی برای پایان دادن به کار شاق کودکان
کار برای کودکان کمتر از ۱۵ سال ممنوع است و برای کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نیز باید کار شایسته باشد که زباله گردی جزو آنها نیست، با این همه چه بخواهیم و چه نخواهیم زبالهگردی در ایران بویژه پایتخت مشاهده میشود و دست اندرکاران همراه با مردم با انجام وظایف خود میتوانند مرهمی بر زخم های کودکان زبالهگرد باشند.
به گفته حبیبالله مسعودی فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، گروه کودکان زباله گرد به دو بخش تقسیم می شوند؛ گروهی از آنان با پیمانکاران شهرداری کار می کنند و گروهی از کودکان زباله گرد که کار آنان ضابطه ای ندارد.
برای کودکانی که برای پیمانکاران شهرداری کار میکنند شهرداری می تواند با اصلاح سیستم مدیریت پسماند، ورود جدی تری در این زمینه داشته باشد و برای سایر کودکان نیز شهروندان با تفکیک زبالههای خود میتوانند، نقش خود را در این زمینه ایفا کنند.AkhbarRozz