ایران به سبک مخصوص خامنهای رابطه امارات و اسرائیل را محکوم کرد
سومین توافق صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی (پس از مصر و اردن)، با امارات متحده عربی به دست آمده است. اینک امارات متحده عربی در همسایگی ایران، اولین کشور حوزه خلیج فارس است که با اسرائیل رابطه سیاسی برقرار میکند. دو کشور به زودی بر اساس «توافق ابراهیم» سفارتخانههای خود را در شهرهای یکدیگر افتتاح خواهند کرد.
معنی این رابطه سیاسی این است که امارات به عنوان یک کشور مسلمان و عربی، موجودیت اسرائیل را به طور کامل به رسمیت شناخته است. اسرائیل همزمان با این گشایش مهم دیپلماتیک، طرح الحاق بخشهایی از زمینهای غرب رودخانه اردن به خاک خود را معلق کرده است.
وزیر خارجه امارات به تازگی یک تماس ویدیویی با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران داشت. با توجه به این که دو کشور رابطه گرمی ندارند و سطح روابط آنها در حد کاردار تنزل پیدا کرده است، این تماس ویدیوییِ کمسابقه سوالبرانگیز شده بود. تماس با ایران چند روز پیش از برقراری رابطه رسمی امارات با اسرائیل انجام شد.
احتمال دارد وزیر خارجه امارات موضوع را از این طریق به مقام های جمهوری اسلامی اطلاع داده باشد. ایران هنوز به برقراری رابطه سیاسی بین اسرائیل و امارات واکنش نشان نداده است. اگر امارات موضوع را از قبل به ایران اطلاع داده باشد، احتمال دارد که جمهوری اسلامی خود را برای اعلام موضع آماده کرده باشد. اما با توجه به تاخیر در واکنش، ممکن است که ایران از قبل در جریان این رویداد مهم منطقهای قرار نگرفته باشد.
واکنش نشان دادن ایران به عادیسازی روابط امارات و اسرائیل از عصر روز اعلام توافق تا صبح روز بعد طول کشید. تردیدی وجود نداشت که جمهوری اسلامی برقراری رابطه سیاسی بین دو کشور را سرانجام محکوم خواهد کرد. نحوه محکومیت با توجه به وضعیت شکنندهای که ایران در میان اغلب کشورهای خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی دارد و بنا بر رویهای که آیتالله «علی خامنهای» در ۳۰ سال گذشته داشته است، در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه مصوبات این شورا باید به تایید آیتالله خامنهای برسد اما تلاش میشود که مسئولیت موضعگیری، در وهله اول متوجه شخص رهبر نشود.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای که به مناسبت این توافق صادر کرده، آن را «حماقت راهبردی» خوانده، اسرائیل را «جعلی، نامشروع و جنایتپیشه» توصیف کرده و تصمیم امارات را «اقدام ننگین» و «خنجری به پشت مردم فلسطین و همه مسلمانان» دانسته است.
لحن بیانیه جمهوری اسلامی نسبتا شدید است، اما صرفا لفاظانه است و در آن خبری از کاهش روابط، فراخوانی احتمالی کاردار ایران در ابوظبی و اقدامات مشابه پیشبینی نشده است. هرچند که بروز تنش میان دو کشور در آینده منتفی نیست، اما جمهوری اسلامی ایران به استقبال آن نرفته است.
تحریمهای گسترده و بیسابقه ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، ایران را بیشتر از همیشه نیازمند همکاری تجاری و اقتصادی امارات متحده عربی کرده است. امارات میزبان بانکها و شرکتهای متعدد ایرانی است که در زمان تحریمهای فراگیر امریکا علیه ایران، به نوعی در خنثی کردن تحریمها یا تامین مایحتاج ضروری ایران فعالیت دارند.
واکنش تند و غیر حساب شده جمهوری اسلامی میتوانست روابط دو کشور را که در حد کاردار پایین آمده است، به سطح پایینتری تنزل دهد و این وضعیتی نیست که ایران در زمان اوج فشارهای اقتصادی به آن علاقهمند باشد. با این همه، جمهوری اسلامی که تلاش میکند خود را پرچمدار حمایت از حقوق فلسطینیان نشان دهد، از ناحیه رهبران و شهروندان کشورهای اسلامی خود را زیر ذرهبین و ناچار از یک موضعگیری قاطعانه میبیند و به همین دلیل در بیانیه وزارت خارجه، با کلماتی غیر معمول در زبان دیپلماتیک هم به امارات و بیشتر از آن به اسرائیل تاخته است.
همانطور که پیشبینیپذیر بود، بر اساس رویه جمهوری اسلامی در دوره رهبری آیتالله خامنهای، ایران ثقل موضعگیری خود را به روی حملات لفظی شدید به اسرائیل قرار داد و همزمان از امارات بابت سیاست عادیسازی روابط با اسرائیل انتقاد و البته عنوان کرد که راه حل بحران خاورمیانه، تاکید بر حقوق فلسطینیان است، نه برقراری روابط سیاسی با اسرائیل. احتمالا هم خواهان «وحدت» اعراب و مسلمانان برای دفاع و حمایت از ملت فلسطین خواهد شد.
ایران در زمان صلح مصر و اسرائیل که آن هم با میانجیگری ایالات متحده به دست آمد، «سیاست مستقل ملی» را دنبال و ضمن شناسایی دفاکتوی (موقت) اسرائیل، از حقوق فلسطینیان در داشتن یک کشور مستقل قویا حمایت میکرد. در جریان صلح مصر و اسرائیل که به بازپس دادن بخشهای اشغال شده مصر توسط اسرائیل انجامید، ایران به هر دو طرف توافق تبریک گفت و از توافق حمایت کرد.
«اردشیر زاهدی» که در زمان صلح مصر و اسرائیل، سفیر ایران در واشنگتن بود، در خاطرات خود گفته است: «بدون مداخله ایران و اقدامات محرمانهای که کردیم (و خود من از واشنگتن در آنها بسیار موثر بودم)، صلح مصر و اسرائیل که پایه نوعی ثبات در خاورمیانه است، تحقق نمییافت.»
کمتر از شش ماه پس از صلح مصر و اسرائیل، با انقلاب بهمن ۱۳۵۷، «روحالله خمینی» توافق را خیانت به فلسطین خواند و شخصا رابطه سیاسی ایران با مصر را قطع کرد که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد.
۱۵سال پس از صلح مصر و اسرائیل، وقتی اردن توافق مشابهی با اسرائیل امضا کرد، علیرغم واکنش افراطی آیتالله خمینی به مصر، جانشین او، آیتالله خامنهای رابطه با اردن را قطع نکرد. او حتی ۱۰ سال بعد با «ملک عبدالله» دوم، پادشاه اردن که به تهران سفر کرده بود هم دیدار و ملاقات کرد. گرچه در آن دیدار، اسرائیل را در توافق با کشورهای مسلمان، «عهدشکن» خوانده بود.
مناقشه تاریخی اسرائیل و فلسطین در چهار دهه اخیر یکی از خیرخواهان خود را از دست داده است. راه حل دو کشوری که موضوعی ملی بود، به افراطیگری مذهبی سوق داده و بحران هر روز پیچیدهتر شد. ایران که مخالف تشکیل کشور اسرائیل و سپس عضویت آن در سازمان ملل متحد بود، این واقعیت را به شکل دوفاکتو پذیرفته بود و تلاش داشت تا با همکاری با هر دو طرف، اسرائیل و فلسطینیان را به راه حلی پایدار برساند.
اردشیر زاهدی گفته است: «تحولات این چند ده سال نشان دادهاند سیاستی که ما داشتیم، سیاست درستی بود؛ عادلانه، منصفانه و در ضمن، واقع بینانه بود. امروز هم مبنای صلح در خاورمیانه همان است.»
اساس و مبنای سیاست ایران قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، قبول دو واقعیت، یعنی وجود دولت اسرائیل و دفاع از حقوق اعراب فلسطین بود؛ راهی که امارات اینک در آن پا گذاشته و با برقراری رابطه با اسرائیل، موفق شده است این کشور را وادار کند تا طرح الحاق سرزمینهای مورد مناقشه با فلسطین را تعلیق کند.
سومین توافق صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی (پس از مصر و اردن)، با امارات متحده عربی به دست آمده است. اینک امارات متحده عربی در همسایگی ایران، اولین کشور حوزه خلیج فارس است که با اسرائیل رابطه سیاسی برقرار میکند. دو کشور به زودی بر اساس «توافق ابراهیم» سفارتخانههای خود را در شهرهای یکدیگر افتتاح خواهند کرد.
معنی این رابطه سیاسی این است که امارات به عنوان یک کشور مسلمان و عربی، موجودیت اسرائیل را به طور کامل به رسمیت شناخته است. اسرائیل همزمان با این گشایش مهم دیپلماتیک، طرح الحاق بخشهایی از زمینهای غرب رودخانه اردن به خاک خود را معلق کرده است.
وزیر خارجه امارات به تازگی یک تماس ویدیویی با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران داشت. با توجه به این که دو کشور رابطه گرمی ندارند و سطح روابط آنها در حد کاردار تنزل پیدا کرده است، این تماس ویدیوییِ کمسابقه سوالبرانگیز شده بود. تماس با ایران چند روز پیش از برقراری رابطه رسمی امارات با اسرائیل انجام شد.
احتمال دارد وزیر خارجه امارات موضوع را از این طریق به مقام های جمهوری اسلامی اطلاع داده باشد. ایران هنوز به برقراری رابطه سیاسی بین اسرائیل و امارات واکنش نشان نداده است. اگر امارات موضوع را از قبل به ایران اطلاع داده باشد، احتمال دارد که جمهوری اسلامی خود را برای اعلام موضع آماده کرده باشد. اما با توجه به تاخیر در واکنش، ممکن است که ایران از قبل در جریان این رویداد مهم منطقهای قرار نگرفته باشد.
واکنش نشان دادن ایران به عادیسازی روابط امارات و اسرائیل از عصر روز اعلام توافق تا صبح روز بعد طول کشید. تردیدی وجود نداشت که جمهوری اسلامی برقراری رابطه سیاسی بین دو کشور را سرانجام محکوم خواهد کرد. نحوه محکومیت با توجه به وضعیت شکنندهای که ایران در میان اغلب کشورهای خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی دارد و بنا بر رویهای که آیتالله «علی خامنهای» در ۳۰ سال گذشته داشته است، در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه مصوبات این شورا باید به تایید آیتالله خامنهای برسد اما تلاش میشود که مسئولیت موضعگیری، در وهله اول متوجه شخص رهبر نشود.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای که به مناسبت این توافق صادر کرده، آن را «حماقت راهبردی» خوانده، اسرائیل را «جعلی، نامشروع و جنایتپیشه» توصیف کرده و تصمیم امارات را «اقدام ننگین» و «خنجری به پشت مردم فلسطین و همه مسلمانان» دانسته است.
لحن بیانیه جمهوری اسلامی نسبتا شدید است، اما صرفا لفاظانه است و در آن خبری از کاهش روابط، فراخوانی احتمالی کاردار ایران در ابوظبی و اقدامات مشابه پیشبینی نشده است. هرچند که بروز تنش میان دو کشور در آینده منتفی نیست، اما جمهوری اسلامی ایران به استقبال آن نرفته است.
تحریمهای گسترده و بیسابقه ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، ایران را بیشتر از همیشه نیازمند همکاری تجاری و اقتصادی امارات متحده عربی کرده است. امارات میزبان بانکها و شرکتهای متعدد ایرانی است که در زمان تحریمهای فراگیر امریکا علیه ایران، به نوعی در خنثی کردن تحریمها یا تامین مایحتاج ضروری ایران فعالیت دارند.
واکنش تند و غیر حساب شده جمهوری اسلامی میتوانست روابط دو کشور را که در حد کاردار پایین آمده است، به سطح پایینتری تنزل دهد و این وضعیتی نیست که ایران در زمان اوج فشارهای اقتصادی به آن علاقهمند باشد. با این همه، جمهوری اسلامی که تلاش میکند خود را پرچمدار حمایت از حقوق فلسطینیان نشان دهد، از ناحیه رهبران و شهروندان کشورهای اسلامی خود را زیر ذرهبین و ناچار از یک موضعگیری قاطعانه میبیند و به همین دلیل در بیانیه وزارت خارجه، با کلماتی غیر معمول در زبان دیپلماتیک هم به امارات و بیشتر از آن به اسرائیل تاخته است.
همانطور که پیشبینیپذیر بود، بر اساس رویه جمهوری اسلامی در دوره رهبری آیتالله خامنهای، ایران ثقل موضعگیری خود را به روی حملات لفظی شدید به اسرائیل قرار داد و همزمان از امارات بابت سیاست عادیسازی روابط با اسرائیل انتقاد و البته عنوان کرد که راه حل بحران خاورمیانه، تاکید بر حقوق فلسطینیان است، نه برقراری روابط سیاسی با اسرائیل. احتمالا هم خواهان «وحدت» اعراب و مسلمانان برای دفاع و حمایت از ملت فلسطین خواهد شد.
ایران در زمان صلح مصر و اسرائیل که آن هم با میانجیگری ایالات متحده به دست آمد، «سیاست مستقل ملی» را دنبال و ضمن شناسایی دفاکتوی (موقت) اسرائیل، از حقوق فلسطینیان در داشتن یک کشور مستقل قویا حمایت میکرد. در جریان صلح مصر و اسرائیل که به بازپس دادن بخشهای اشغال شده مصر توسط اسرائیل انجامید، ایران به هر دو طرف توافق تبریک گفت و از توافق حمایت کرد.
«اردشیر زاهدی» که در زمان صلح مصر و اسرائیل، سفیر ایران در واشنگتن بود، در خاطرات خود گفته است: «بدون مداخله ایران و اقدامات محرمانهای که کردیم (و خود من از واشنگتن در آنها بسیار موثر بودم)، صلح مصر و اسرائیل که پایه نوعی ثبات در خاورمیانه است، تحقق نمییافت.»
کمتر از شش ماه پس از صلح مصر و اسرائیل، با انقلاب بهمن ۱۳۵۷، «روحالله خمینی» توافق را خیانت به فلسطین خواند و شخصا رابطه سیاسی ایران با مصر را قطع کرد که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد.
۱۵سال پس از صلح مصر و اسرائیل، وقتی اردن توافق مشابهی با اسرائیل امضا کرد، علیرغم واکنش افراطی آیتالله خمینی به مصر، جانشین او، آیتالله خامنهای رابطه با اردن را قطع نکرد. او حتی ۱۰ سال بعد با «ملک عبدالله» دوم، پادشاه اردن که به تهران سفر کرده بود هم دیدار و ملاقات کرد. گرچه در آن دیدار، اسرائیل را در توافق با کشورهای مسلمان، «عهدشکن» خوانده بود.
مناقشه تاریخی اسرائیل و فلسطین در چهار دهه اخیر یکی از خیرخواهان خود را از دست داده است. راه حل دو کشوری که موضوعی ملی بود، به افراطیگری مذهبی سوق داده و بحران هر روز پیچیدهتر شد. ایران که مخالف تشکیل کشور اسرائیل و سپس عضویت آن در سازمان ملل متحد بود، این واقعیت را به شکل دوفاکتو پذیرفته بود و تلاش داشت تا با همکاری با هر دو طرف، اسرائیل و فلسطینیان را به راه حلی پایدار برساند.
اردشیر زاهدی گفته است: «تحولات این چند ده سال نشان دادهاند سیاستی که ما داشتیم، سیاست درستی بود؛ عادلانه، منصفانه و در ضمن، واقع بینانه بود. امروز هم مبنای صلح در خاورمیانه همان است.»
اساس و مبنای سیاست ایران قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، قبول دو واقعیت، یعنی وجود دولت اسرائیل و دفاع از حقوق اعراب فلسطین بود؛ راهی که امارات اینک در آن پا گذاشته و با برقراری رابطه با اسرائیل، موفق شده است این کشور را وادار کند تا طرح الحاق سرزمینهای مورد مناقشه با فلسطین را تعلیق کند.
سومین توافق صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی (پس از مصر و اردن)، با امارات متحده عربی به دست آمده است. اینک امارات متحده عربی در همسایگی ایران، اولین کشور حوزه خلیج فارس است که با اسرائیل رابطه سیاسی برقرار میکند. دو کشور به زودی بر اساس «توافق ابراهیم» سفارتخانههای خود را در شهرهای یکدیگر افتتاح خواهند کرد.
معنی این رابطه سیاسی این است که امارات به عنوان یک کشور مسلمان و عربی، موجودیت اسرائیل را به طور کامل به رسمیت شناخته است. اسرائیل همزمان با این گشایش مهم دیپلماتیک، طرح الحاق بخشهایی از زمینهای غرب رودخانه اردن به خاک خود را معلق کرده است.
وزیر خارجه امارات به تازگی یک تماس ویدیویی با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران داشت. با توجه به این که دو کشور رابطه گرمی ندارند و سطح روابط آنها در حد کاردار تنزل پیدا کرده است، این تماس ویدیوییِ کمسابقه سوالبرانگیز شده بود. تماس با ایران چند روز پیش از برقراری رابطه رسمی امارات با اسرائیل انجام شد.
احتمال دارد وزیر خارجه امارات موضوع را از این طریق به مقام های جمهوری اسلامی اطلاع داده باشد. ایران هنوز به برقراری رابطه سیاسی بین اسرائیل و امارات واکنش نشان نداده است. اگر امارات موضوع را از قبل به ایران اطلاع داده باشد، احتمال دارد که جمهوری اسلامی خود را برای اعلام موضع آماده کرده باشد. اما با توجه به تاخیر در واکنش، ممکن است که ایران از قبل در جریان این رویداد مهم منطقهای قرار نگرفته باشد.
واکنش نشان دادن ایران به عادیسازی روابط امارات و اسرائیل از عصر روز اعلام توافق تا صبح روز بعد طول کشید. تردیدی وجود نداشت که جمهوری اسلامی برقراری رابطه سیاسی بین دو کشور را سرانجام محکوم خواهد کرد. نحوه محکومیت با توجه به وضعیت شکنندهای که ایران در میان اغلب کشورهای خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی دارد و بنا بر رویهای که آیتالله «علی خامنهای» در ۳۰ سال گذشته داشته است، در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه مصوبات این شورا باید به تایید آیتالله خامنهای برسد اما تلاش میشود که مسئولیت موضعگیری، در وهله اول متوجه شخص رهبر نشود.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای که به مناسبت این توافق صادر کرده، آن را «حماقت راهبردی» خوانده، اسرائیل را «جعلی، نامشروع و جنایتپیشه» توصیف کرده و تصمیم امارات را «اقدام ننگین» و «خنجری به پشت مردم فلسطین و همه مسلمانان» دانسته است.
لحن بیانیه جمهوری اسلامی نسبتا شدید است، اما صرفا لفاظانه است و در آن خبری از کاهش روابط، فراخوانی احتمالی کاردار ایران در ابوظبی و اقدامات مشابه پیشبینی نشده است. هرچند که بروز تنش میان دو کشور در آینده منتفی نیست، اما جمهوری اسلامی ایران به استقبال آن نرفته است.
تحریمهای گسترده و بیسابقه ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، ایران را بیشتر از همیشه نیازمند همکاری تجاری و اقتصادی امارات متحده عربی کرده است. امارات میزبان بانکها و شرکتهای متعدد ایرانی است که در زمان تحریمهای فراگیر امریکا علیه ایران، به نوعی در خنثی کردن تحریمها یا تامین مایحتاج ضروری ایران فعالیت دارند.
واکنش تند و غیر حساب شده جمهوری اسلامی میتوانست روابط دو کشور را که در حد کاردار پایین آمده است، به سطح پایینتری تنزل دهد و این وضعیتی نیست که ایران در زمان اوج فشارهای اقتصادی به آن علاقهمند باشد. با این همه، جمهوری اسلامی که تلاش میکند خود را پرچمدار حمایت از حقوق فلسطینیان نشان دهد، از ناحیه رهبران و شهروندان کشورهای اسلامی خود را زیر ذرهبین و ناچار از یک موضعگیری قاطعانه میبیند و به همین دلیل در بیانیه وزارت خارجه، با کلماتی غیر معمول در زبان دیپلماتیک هم به امارات و بیشتر از آن به اسرائیل تاخته است.
همانطور که پیشبینیپذیر بود، بر اساس رویه جمهوری اسلامی در دوره رهبری آیتالله خامنهای، ایران ثقل موضعگیری خود را به روی حملات لفظی شدید به اسرائیل قرار داد و همزمان از امارات بابت سیاست عادیسازی روابط با اسرائیل انتقاد و البته عنوان کرد که راه حل بحران خاورمیانه، تاکید بر حقوق فلسطینیان است، نه برقراری روابط سیاسی با اسرائیل. احتمالا هم خواهان «وحدت» اعراب و مسلمانان برای دفاع و حمایت از ملت فلسطین خواهد شد.
ایران در زمان صلح مصر و اسرائیل که آن هم با میانجیگری ایالات متحده به دست آمد، «سیاست مستقل ملی» را دنبال و ضمن شناسایی دفاکتوی (موقت) اسرائیل، از حقوق فلسطینیان در داشتن یک کشور مستقل قویا حمایت میکرد. در جریان صلح مصر و اسرائیل که به بازپس دادن بخشهای اشغال شده مصر توسط اسرائیل انجامید، ایران به هر دو طرف توافق تبریک گفت و از توافق حمایت کرد.
«اردشیر زاهدی» که در زمان صلح مصر و اسرائیل، سفیر ایران در واشنگتن بود، در خاطرات خود گفته است: «بدون مداخله ایران و اقدامات محرمانهای که کردیم (و خود من از واشنگتن در آنها بسیار موثر بودم)، صلح مصر و اسرائیل که پایه نوعی ثبات در خاورمیانه است، تحقق نمییافت.»
کمتر از شش ماه پس از صلح مصر و اسرائیل، با انقلاب بهمن ۱۳۵۷، «روحالله خمینی» توافق را خیانت به فلسطین خواند و شخصا رابطه سیاسی ایران با مصر را قطع کرد که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد.
۱۵سال پس از صلح مصر و اسرائیل، وقتی اردن توافق مشابهی با اسرائیل امضا کرد، علیرغم واکنش افراطی آیتالله خمینی به مصر، جانشین او، آیتالله خامنهای رابطه با اردن را قطع نکرد. او حتی ۱۰ سال بعد با «ملک عبدالله» دوم، پادشاه اردن که به تهران سفر کرده بود هم دیدار و ملاقات کرد. گرچه در آن دیدار، اسرائیل را در توافق با کشورهای مسلمان، «عهدشکن» خوانده بود.
مناقشه تاریخی اسرائیل و فلسطین در چهار دهه اخیر یکی از خیرخواهان خود را از دست داده است. راه حل دو کشوری که موضوعی ملی بود، به افراطیگری مذهبی سوق داده و بحران هر روز پیچیدهتر شد. ایران که مخالف تشکیل کشور اسرائیل و سپس عضویت آن در سازمان ملل متحد بود، این واقعیت را به شکل دوفاکتو پذیرفته بود و تلاش داشت تا با همکاری با هر دو طرف، اسرائیل و فلسطینیان را به راه حلی پایدار برساند.
اردشیر زاهدی گفته است: «تحولات این چند ده سال نشان دادهاند سیاستی که ما داشتیم، سیاست درستی بود؛ عادلانه، منصفانه و در ضمن، واقع بینانه بود. امروز هم مبنای صلح در خاورمیانه همان است.»
اساس و مبنای سیاست ایران قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، قبول دو واقعیت، یعنی وجود دولت اسرائیل و دفاع از حقوق اعراب فلسطین بود؛ راهی که امارات اینک در آن پا گذاشته و با برقراری رابطه با اسرائیل، موفق شده است این کشور را وادار کند تا طرح الحاق سرزمینهای مورد مناقشه با فلسطین را تعلیق کند.فرامرز داور Iranwire