یادداشتهای آنتی کرونایی
یادداشتهای آنتی کرونایی- 1
به سبب سن و سالم و ابتلا به دیابت و فشارخون بالا در لیست افرادی قرار میگیرم که ریسک ابتلا به کرونا در آنها زیاد است اما نمیشود زندگی را به خاطر واهمه از کرونا تعطیل کرد. علاوه بر آن نسل ما سالهاست با ترسهایی بدتر از کرونا زیستهاند. به همین سبب تنها ماسک موجود در خانه را به صورتم زدم و از خانه خارج شدم.
چهارراه آبرسانی مثل همیشه غلغله بود. انگار کسی کرونا را جدی نگرفته. تنها تعداد انگشتشماری ماسک به صورت داشتند. دستفروشان اعم از زن و کودک …مثل همیشه پایین پلههای بانک سپه روی زمین خیس نشسته و بیاعنتا به کرونا و هر درد و مرض دیگری با التماس از رهگذران تقاضا میکردند تا خودکار و جوراب و بستههای دستمال کاغذی جیبیشان را بخرند. دستفروشی زخمی غیر قابل التیام در بیشتر شهرهاست اما دستفروشی مقابل بانک پارادوکسی است بسیار دردناک که سرمایه و بیمایگی مادی را در یک قاب به نمایش میگذارد. معمولا نمیتوانم در برابر التماس زنان و کودکان بیتفاوت بمانم اما پیشزمینهی ذهنیام در بارهی کرونا مانع شد تا چیزی بخرم.
در مرکز چاپ و تکثیر اطلس که برای پرینت گرفتن از پیدیاف یولیسیز با ترجمهی اکرم پدرامنیا به آنجا رفته بودم تمام صحبتها و شوخیها بین مشتریان و کارکنان در بارهی کرونا بود. کرونا تفریح و سرگرمی کلامی جدیدی بود که داشت دهن به دهن میچرخید. مردم تبریز در این شوخیها و بدیههگوییها بینظیرند.
هنگام برگشت به خانه باز هم از مقابل دستفروشها عبور کردم. باز هم دستهاشان به سوی مردم رهگذر بود و دهانهاشان پر از التماس. من اما باز هم چیزی نخریدم و سوار تاکسی شدم.
«آیا واهمه از کرونا دارد در ذهن من نیز جا خوش میکند؟!»
آنتی کرونا گوندهلیکلری-2
خبر قیسسا ایدی: «گیلاندا یئنی سئچیلمیش ایکی ملت وکیلی کرونایا یاخالاندیرلار.»
خبری اوخویورکن اؤزلویومده دئدیم: «اولمایا بو خبر رقیب حزبین دئدی قودوسودور!»
یازیلاریم آنتی کرونا هاواسیندا اولدوغونا گؤره خبرین أتهیینده یازیلمیش قایناغا شوبههلهنیب، یئنیدن سایتلاردا خبرین قایناغینی آختاردیم. انتخاب سایتندان علاوه رکنا، بولتن نیوز، اعتدال و بیر نئچه سایت دا خبری یایمیشدیرلار. …
دییهسن نظام سلامت کشوریدن نئچه آددیم اؤنجه سرعت ایله قاچان کرونا دا سیاست کیمی نه آتا- آنا تانیییر نه اصلاحطلب، نه اصولگرا، نه ساغ، نه ده سول…
گؤرهسن اؤلکهنین نظام سلامتی نه زامان کرونایا یئتیشیب، اونو دری بوغاز ائدهجک!
یادداشتهای آنتیکرونایی- 3
چند روزی است مردم بعضی از شهرهای آذربایجان غربی واهمهی ابتلا به کرونا و زلزله را همزمان تجربه میکنند. مصیبتهایی مثل زلزله انسانها را به هم نزدیک میکند، عواطف انسانی را به جوش میآورد و در آغوش کشیدن و بوسیدن و سر بر شانهی دیگری گذاشتن و گریستن و تماس جسمانی اجتنابناپذیر است. از طرفی کرونا مثل تمام بیماریهای واگیردار بر عشق جسمانی لطمه میزند. واهمهی ابتلا به کرونا حتی در شرایط عادی نیز لذت در آغوش گرفتن و بوسه را خدشهدار میکند. نیاز به …بوسه و آغوش حیاتیترین، ضروریترین و انسانیترین نیاز بشری در هنگام بروز مصیب است.
زلزله و کرونا دو مصیبت متفاوتی هستند که این روزها اتفاقی به هم برخوردهاند. در شرایط زلزله ذهن انسان درگیر گریز از ترس خود و آوار و بدبختی و خانهخرابی است و به تنها چیزی که نمیاندیشد عواقب تماس جسمانی است.
رقیه کبیری