سوأل اول : موقعی کە این اتفاق افتاد، یعنی در آغاز انقلاب زن زندگی آزادی ، من در کشور نروژ بودم. کشوری کە در اونجا پناهندەی سیاسی هستم و بیش از ٢٣ سال [است کەدر آن] زندگی میکنم. من از طریق سوشیال – میدیا اینو شنیدم، یعنی متوجە شدم و اخبارشو تعقیب کردم و همینطور وقتی کە بعد از سر کار بە خونە رسیدم، از طریق میدیای اپوزیسیون و همینطوراز تلویزیونهای دیگر کشورها مثل: بی بی سی فارسی و صدای آمریکا، بعدها شنیدم بە شکل بسیار گستردەتر، با فیلمهایی کە مرتب نشان دادە میشد. از لحظەای کە ژینا امینی بە اصطلاح وارد اون محوطەای میشد کە آوردنش برای اینکە ارشادش بکنند، یهو حالش خراب میشە و میافتە و از اونجا راهی بیمارستان میشە کە دیگر جسدش رو با هزار مصیبت تحویل پدر و مادرش میدهند. اولین رآکسیون من صد البتە بەخاطر زن بودنم عصبانیت بسیار، دومین صد البتە تأسف بسیار [به دلیل اینکه] شهروندی دوبارە در ایران معصوما” بە قتل رسیدە، واقعا” بدون اینکە جرمی داشتە باشە، بخاطر پوششی کە مناسب توصیفات رژیم نبود . بەخاطر اینکە تبار من کورد نیست، خوب من تورک ایران هستم، میتوانستم حدس بزنم کە شهروندان تورک در کوردستان، ساکت نخواهند نشست و حتما” رآکسیونی علیە این قتل دولتی [حاکمیتی] ژینا خواهد بود. میتونستم بهرحال حدس بزنم کە در کوردستان این اتفاق خواهد افتاد. یعنی اعتراضها، اعتصابها و یا چنین رآکسیونهایی و اما اینکە واقعا” اینقدرهمەگیرباشە و اینقدر دلها رو بیازارە، قتل معصومانە و “قتل دولتی” یک دختر معصوم، اعتراف کنم کە تا این حد دراون اوایل نمیتونستم حدس بزنم.
سوأل دوم : از نظر تجربەی شخصی من و یا اینکە من از کجا میام و این چە جوری بە اصطلاح منو متأثر کرد، همینطور کە من گفتم: من تورک ایران هستم. از آذربایجان و اینطور کە گفتە میشە، هرگز البتە آماری درایران در این ١٠٠ سال اخیردادە نشدە برای برآورد جمعیتی در فضای چند ملیتی یا ملتها در این کشور کثرالمللە، ولی میگن تورکها بعد از فارسها، پرجمعیت ترین اهالی این کشور هستند. میتونستم حدس بزنم کە الآن هموطنان خودمون بسیار بسیار رآکسیونشون قویتر و بسیار مصمم تر هستند کە علیە این قتل دولتی، یک اعتراضاتی بکنند کە منعکس بشە بخصوص در دنیا، و اینرو انتظار داشتم واقعا” و همینطور هم شد، و بە نظرمن این استارتش کە این دفعە هم مثل دفعات بسیار زیادی در تاریخ کشورکە جنبشهای رهایبخش ملی و حتی جنبشهایی کە خود کشوررو دگرگون کردە ازجنبش مشروطیت بگیر کە از آذربایجان شروع شد و ازجنبش خودمختاری خواهانەی حکومتهای ملی آذربایجان و کوردستان بعد از جنگ جهانی دوم تا اگە بگیم الان کردها، بازهم از پیرامون شروع شدە بود، و این بار هم دوبارە انقلاب زن زندگی آزادی از پیرامون شروع شد، بە نظرمن قابل انتظار بود و قابل پیشبینی.
سوال سوم : مردمی کە الآن در کشور هستند، بعد از این انقلاب (کە حالا میشە صحبتشو کرد کە این انقلاب تا کجا بە نتیجە رسیدە و دستاوردهای کنونیش چی هست)، منتظر چە دستاوردهایی دیگرای هست و افت و خیزهاش چرا هست : بە هر حال انقلابی است کە آغاز شدە و ضرورتا” هم همە انقلابها یک شبە یا چند ماهە بە موفقیت نمیرسند، ولی دستاوردهای بسیار بسیار زیادی داشتە برای مردم کە در داخل زندگی میکنند. اولا” رژیم مشروعیتش رو کلا” از دست داد. الآن ازاساتید دانشگاە بگیرید حتی از امام جمعەها بگیرید، حتی از مجریهای تلویزیونهای دولتی ایران بگیرید همە شون بە راحتی علیە حکومت شروع کردند، صحبت کردن بە خاطر اینکە حکومت دیگە نمیتونە اینهارو جمع کنە برای اینکە این تیری است کە از کمان در رفتە، و مردم دیگە ترسشون ریختە تجربە کردەاند کە این حاکمیت احتمالش هست کە از بین برە، نزدیک بود در واقع در پرتگاە سقوط پیش رفت، کە حتی وابستگان رژیم هم درحال فرار و بستن چمدانهاشون بودند. این دستاورد بسیار بسیارمهمی هست کە، مردمی کە مثل ما که الآن ما در تبعید هستیم، مردمی کە الآن در کشور هستند میتوانند اینو لمس کنند کە بە اصطلاح اون رژیم اوتوریتەاش، اون رژیم قدار بسیارقدرقدرتش شکستە شدە است. هرچند پیشترها شدە و بیشتر میکشە و اعدامها را بردە بالا، دستگیریها را بردە بالا، در همین اواخر مردم را [بیشتر] سرکوب میکنە بە عناوین مختلف ولی دیگە این همینطورکە گفتیم: “این آب رفتە بە جوی باز نمیگردە.” بە نظرمن این یک حادثە نبود، این یک انقلاب بود. اگر تعریف انقلاب را از جامعە شناسان بە خاطر بیاوریم، و همون طوری کە گفتم [پیروزی] دیر و زود دارە ولی سوخت و سوز ندارە و من امیدوار هستم کە مردمان کشورمون بتونن این انقلاب را بزودی بە ثمر برسونند.