جواد مرند : ج.ا. بر روی ناسیونالیسم افراطی و باستانگرای مرکزگرا مانور میدهد
پر واضح بود که بعد از اعتراضات تحسین برانگیز چند ماه گذشته ج.ا. بر روی ناسیونالیسم افراطی و باستانگرای مرکزگرا مانور دهد. طبیعتا ج.ا. هم مثل هر ناظری می داند که افراطیگری آریایی ضعیفترین حلقه زنجیر اتحاد اپوزیسیون است چون اصولش با مبانی دموکراتیک دنیای حاضر همخوانی ندارد ولی در عین حال طرفداران دو آتیشه ای دارد که برای حفظ برتری قومیشان حاضرند خون هر برابری خواهی را بریزند.
بر همین اساس است که ج.ا. که چند وقت قبلتر در بالاترین سطح نظام برای جواد طباطبایی ترحیم گرفت، امروز هم برای پاسداشت فردوسی به ائمه جمعه همه شهرها بخشنامه داده. طبیعتا فردا هم سربازان گردانهای کاوه و جمشیدش غسل تعمید اهورامزدایی در مزار مادر سلیمان (یا قبر کوروش، هر کدام که باشد) را چنان تبلیغ خواهند کرد که هر محمد نامی در موقع برگشت از زیارت آن قبر مطهر خودش را کوروش بنامد تا که به گمان خودش مشتی بر دهان ج.ا. زده باشد.
نمی دانم آیا واقعا فردوسی شاعر جنسیت زده ایست که در شاهنامه اش زنها را ناپاک و همردیف اژدها جلوه داده و حکم خاک کردنشان را می دهد یا این که افراطی ها با اشعار انتسابی او را قربانی برتری جویی جنسیتی خودشان کرده اند. نمی دانم آیا او حقیقتا از همسایگان سرزمینش در حدی متنفر بوده که در نازیسم از هاینریک هیملر هم جلوتر زده یا صرفا شاعری بی سواد ولو خوش ذوق بوده که اشعارش افتاده دست عده ای نازیست و برتریجوی نژادی. جواب آنها را نمی دانم، اما با قاطعیت می دانم در دوران اقتدار حکومتی که به فاشیسم دینی معروف است این شاعر دهها برابر امام اول شیعیان و پیامبر اسلام خیابان به نامش دارد. حتی اسمش بعد از اسم «امام خمینی» کاندیدای نامگذاری هر خیابانی ست که قرار است آسفالت بشود.
در این دوران افول، برای ج.ا. چه چاهی بهتر از چاه ناسیونالیسم افراطی باستانگرای کوروش-محور و فردوسی-محور؟ بعد از رنگ باختن دین در جامعه، این چاه عمیقتر و عریضتر از چاه جمکرانشان است. اصلا چه کسی بهتر از فردوسی که دوستان پان آریایی می ستایندش و در مقابل دموکراسی خواهان غیرفارس دل پری از او دارند. ج.ا. که با اتلاف بیت المال دو میلیون نفر را به کربلا می کشاند تا برای عربستان و امریکا و دولت عراق و حتی مناسک حج و مسجدالنبی رجز بخواند آیا نمی تواند احساسات ناسیونالیستی افراطی پان پرشین را برای جلوگیری از تکرار اعتراضات گسترده زن، زندگی، آزادی پرستوی خودش بکند؟ برای ج.ا. ای که اقتصاد و بهداشت و آموزش و آینده فرزندان ایران را هم فدای ایدئولوژی می کند چه چیزی بهتر از ناسیونالیسم افراطی آریا/پرشیا محور و چه چیزی بهتر از ناسیونالیسم افراطی آریا/پرشیا محور و چه پرچمی بهتر از پرچم شیروخورشید یا درفش کاویانی؟ اتفاقا در پنجاه درصد مسیر با آن افراطیون مشترکند. مگر نه این است که حدیث نبوی جعلی بر روی پول ملی چاپ می کنند که بگویند نژاد پارس برتر از هموطنان ترک و عرب و … هستند؟ گیرم که این وسط در برهه ای هم آش آنقدر شور بشود که تابلوی سوپرمارکت روح الله بشود سوپرمارکت آریا. مگر چه می شود؟
ج.ا. برای بابا طاهر و عارف قزوینی و بولوت قاراچورلو خیابان و تمثال نمی سازد. اما برای فردوسی خیابان و بخشنامه نماز جمعه که سهل است برایش حدیث رضوی و دعایی بلندتر از دعای ابوحمزه ثمالی اختراع می کند. این وسط باید بدانیم که اگر قبلتر برخی واکنشگران مدنی که بر روی مجسمه این شاعر رنگ پاشیده اند نه با فردوسیِ شاعر مشکلی دارند نه با شعر و نه با زبان فارسی، تا زمانی که عدالت زبانی حفظ شود، و شاعر و شعر توسط فاشیستها استفاده ابزاری نشوند. در حقیقت رنگ پاشی و نفرت دوستان فعال مدنی ما در این مورد از جنس اعتراض مدنی همراستا با اعتراضات زن، زندگی، عدالت و برابری ست.
با توجه به مانورهای غیر اخلاقی آتی ج.ا. در این خصوص، امیدوارم دوستان دموکراسی خواه فارسی زبان واکنشهای فعالین اتنیکهای غیرفارس را وندالیسم و یا آنتی ایرانیسم و یا تجزیه طلبی تلقی نکنند.
پ.ن: برای شناخت جواد طباطبایی و چرایی تنفر ما از تفکرات او لطفا مقاله حیدر شادی در مجله تریبون را بشنوید. آن مقاله عالی ست.