یوسف عزیزی بنی طرف : به دوستان و همرزمان ترک، فعالان و رهبران سازمان های سیاسی آزربایجان
اژدر تقی زاده؛ اتحادیه دموکراتیک ترک های آزربایجان
احمد اوبالی؛ جبهه آزادی (گاماج)
امیر مردانی؛ جنبش دانشجویی آزربایجان (آذوح)
بابک چلبیانی، مجید جوادی؛ تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش)
سیمین صبری – سعید عزیزی؛ اتحادیه دموکراتیک آزربایجان (بیرلیک)
صالح ایلدیریم؛ حزب استقلال آزربایجان جنوبی
صالح کامرانی؛ حزب مرکزی آزربایجان
محمود بیلگین؛ حزب دموکرات آزربایجان جنوبی
محمود علی چهرگانی؛ حرکت بیداری ملی آزربایجان جنوبی (گاموح)
هاشم بیلگین؛ حزب لیبرال دموکرات آزربایجان جنوبی
نمایش تاریخی مردم تبریز در دوم مرداد ۱۴۰۰ وهمنوایی مردم ترک تهران، قزوین، اردبیل، اورمیه، زنجان و دیگر شهرهای آزربایجان با مردم عرب اهواز، نقطه عطفی است در تاریخ مبارزات ملت های دربندمان. حنجره هایی که در آن روز، زیر صفیر گلوله ستمگران تهران، شعار ‘آزربایجان – الاحواز اتحاد اتحاد’ سر دادند، زاده و پرورده زنان و مردان دلیری هستند که در همین تبریز گرسنگی کشیدند تا مشروطیت و آزادی فارس و عرب و کرد و بلوچ و ترکمن را به ارمغان آورند. و من مفتخرم که نیاکانم در محمره به رغم دوری راه، کمک های نقدی خودرا تقدیم محاصره شدگان تبریز کرد، آن هم در لحظات حساسی که نه اصفهان به یاری تبریز آمد و نه کرمان یا هیچ نقطه دیگر ایران. ونیز بر خود می بالم که طی پنج دهه گذشته سهمی در فرآیند همبستگی دو ملت داشته ام. هدف نیاکان ما و شما این بود تا همگام با مشروطیت، شکل و شمایل نوینی به نظام پانصد ساله مملکت های محروسه ببخشند. اما رندان مرکز نشین با اتکا به حمایت اجنبی از حسن نیت و جانفشانی ترک ها و دیگر ملیت های شرکت کننده در انقلاب سوء استفاده کردند و آنها را به بردگی زبانی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشاندند و این کار را در انقلاب بهمن نیز تکرار کردند و با بی تفاوتی به دغدغه های ملت آزربایجان طی دهه های گذشته ادامه اش دادند.
همرزمان آذربایجانی
فراخوان شما در همبستگی با قیام توده های عرب و حرکت های همنوایی در شهرها، و از همه مهمتر تظاهرات مردم تبریز نشانگر کنش و واکنش مثبت شما با توده های ملت آزربایجان است. پس از تظاهرات همدردی با هم تبارانتان در قره باغ در سال گذشته، این دومین موفقیت شماست. تبریک به این پیوند.
تظاهرات ۲ مرداد مرهمی بود بر زخم ناسور ملت اهواز که خون جوانانش هنوز زیر آفتاب داغ می جوشد. سپاس از شما که – بر خلاف مغرضان و ناآگاهان و نژادپرستان – ما را به همان نامی نامیدید که خود می نامیم: الاحواز. شما با بریدن از مرکز خود خواه و خودمداری که جز نوک دماغ کویرش را نمی بیند و با پیوستن به پایمال شدگان عرب، دست به گزینشی زده اید که در یکصد سال گذشته بی نظیر بوده است. این حرکت مهم، با پیوستن عملی دیگر ملیت های ستمدیده می تواند تاریخ نوینی را بیافریند و نه تنها ملیت های دربند بلکه ملیت مسلط را نیز از اوهام مالیخولیایی اش رها سازد. ما با همبستگی فزون تر و هماهنگی بیشتر، می توانیم زبان، فرهنگ، ادبیات، هویت و تاریخ لگدمال شده خودرا دوباره احیا کنیم. تاریخ مشترک سده های گذشته ما و شما فراز و فرود فراوان داشته است اما فرازهایش بیش از فرودهایش بوده است. از ذکر رویدادهای دور تاریخ می گذرم و به حضور احمد شاه مشروطه خواه در کاخ فیلیه امیر خزعل در محمره بسنده می کنم که یکی از انگیزه های پهلوی اول در ژنوساید سال ۱۳۰۴ و ترانسفر سال ۱۳۰۷ مردم عرب به شمار می رود. هم پیوندی تاریخی و از آن مهمتر هم پیوندی مبارزاتی علیه غاصبان حقوق تاریخی مان می تواند بنیاد ایده آل نوینی باشد برای همه ملل ستمزده ایران ویرانه کنونی.
نام شما و سازمان های شما در حافظه تاریخی مردم عرب ما نقش خواهد بست.
ملت ما نیز مثل شما ‘به شووینیسم استبدادی شیخ و شاه’ نه می گوید: (لا للمُله ولا للشاه). بی گمان نبرد مشترک ما، نقشه های اهریمنی دشمنان خلق هایمان را نقش بر آب می سازد و راه را به سوی شکل نوینی از مملکت های محروسه هموار می کند.
یوسف عزیزی بنی طرف، دبیر کانون مبارزه با نژاد پرستی در ایران
۱۳/۸/۲۰۲۱