چارشی برای تراکتور! – مهدی حمیدی شفق, جامعه شناس تورک
در طی چند روز اخیر بحث پردامنهای بین هواداران تراکتور، پیرامون اتفاقات و حواشی زشت بازی پرسپولیس و تراکتور در جریان بود/ هست. عموماً موضوع بحث این است که حالا چه کنیم؟! بگذارید صراحتاً بگویم من هیچ امیدی ندارم که هواداران پرسپولیس یا استقلال متوجه رفتارهای نژادپرستانهشان شوند و در این مورد تجدیدنظر کنند، اما به دلایلی به هواداران تراکتور امیدوارم. البته هواداران تراکتور هم در خیلی از مواقع در واکنش به شعارهای نژادپرستانه یا توهینهای جنسیتی و خشونت متوسل شدهاند که قابل توجیه و پذیرفتنی نیست.
اما این که به آنها امیدوارم بهخاطر ایناست که جنس آنها متفاوت است. آنها برای چیزی فراتر و والاتر از خود فوتبال گردهم آمدهاند. ما از طرفدارانی صحبت میکنیم که برای نجات دریاچه ارومیه کمپین اعتراضی و نمادین راه انداختهاند، برای حق تحصیل به زبان مادری، برای اعتراض به وضعیت زلزلهزدگان ورزقان، کمپین کمک به سیلزدگان ترکمنصحرا و حتی کمپین اعتراض به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه. یعنی آنها حداقل به چیزی بیش از خود فوتبال و کریخوانیهای معمول هم اهمیت میدهند. اما نقدی که به آنها دارم این است که نتواستهاند تا این گفتمان هواداری متفاوت خودشان بعضاً به دور از سویههای اقتداگرایانه نگه دارند.
وقتی ما داعیهی مبارزه با نژادپرستی در فوتبال و فضاهای فوتبالی را داریم؛ نمیشود خودمان مروج ادبیات نژادپرستانه باشیم چیزی که در ادبیات علمی نژادپرستی معکوس خوانده میشود. یا وقتی هواداران تراکتور برای اولین بار در راستای رفع ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه شعار میدهند، هرچند که شعارشان فقط شامل حال زنان ترک و آذربایجان بود که ای کاش با متحوایی بهتر و سراسری سر داده میشد، انتظار میرود که دیگر آنها مروج ادبیات زنستیزانه، جنسیزده و مردسالارانه نباشند، اما در عمل میبینیم که خیلی اوقات اینها در حد شعار میماند و واقعاً جنبهی نمادین مییابد و به نظر میرسد به شعارهایی که میدهیم قلباً باور نداریم!
حالا هم در تقابل با این شعارهای نژادپرستانه یک رویکرد این است که به سیاست دلمان خنک شد متوسل شویم یعنی چون آنها فحش دادند ما هم متقابلاً به آنها فحش دهیم، چون توهین نژادی سر دادهاند ما هم متوسل به توهین نژادی شویم. این رویکرد هم اشتباه است و هم خطرناک! رویکرد دیگر این است که به جای تقابل و تضاد، که به نظرم بازی در میدان دلخواه رقباست که جریان اصلی رسانهای هم حامی آنهاست، تمایزمان را با آنها به نمایش بگذاریم و پایبندیمان را در عمل به یک گفتمان هواداری مترقی هواداری نشان دهیم.
میگویید چطور؟! بگذارید چند نمونه از این قسم گفتمان هواداری را معرفی کنم. در آلمان ما دورتموندیهای دوستداشتنی را داریم که هرسال در صدر پرتماشاگرترین تیمهای آلمان هستند و با دیوار معروف زردشان در وستفالن رویایی چندسال پیش به ترامپ کنایه زدند که تنها دیوار واقعی از آن ماست! دورتموندیهایی که مبارزه علیه راست افراطی را در آلمان رهبری میکنند و امسال هم بنری برای یادبود سارینا اسماعیلزاده به ورزشگاه بردند با هشتگ مهسا امینی. حالا بماند داستان تیم فوتبال سن پائولی و هواداران چپگرا و آنارشیست این تیم که هماکنون در بوندس لیگای دو بسر میبرد و آخرین خبری که از این تیم منتشر شد تحریم شبکهی X (توییتر) بعد از پیروزی ترامپ در اعتراض به سیاستهای نژادپرستانهی و نفرتپراکنانه ایلان ماسک بود.
شاید حتی لازم نباشد این قدر راه دور برویم اگر دنبال الگوی مناسب هواداری هستیم یکی از بهترین نمونههای آن هواداران بشکیتاش هستند که معروفترین گروه هواداری آنها چارشی نام دارد. قبلاً داستان اعتراض این هواداران به قتل ناموسی امینه بولوت را در این کانال نوشته بودم. از مشارکت آنها در اعتراضات پارک گزی ترکیه هم مقالات زیادی نوشته شده است. آنها هوادارانی هستند که با هر اقتدار ظالمانهای سر ستیز دارند و علیه خشونت علیه زنان، خشونت علیه کودکان، تبعیض و نژادپرستی علیه کردهای ترکیه، جنگ و کشتار شعار سر دادهاند.
حال سئوال این است که آیا تراکتوریها میتوانند چنین گفتمانی را در فوتبال ایران رقم بزنند؟!
کانال رسمی مهدی حمیدی شفق_ جامعه شناس تورک