ویروس کرونا و نئولیبرالیسم, نوام چامسکی/ ترجمه: ن. نوری زاده
زمانی که ما بر این بحران جهانی غلبه کنیم، دو گزینه محتمل فردای سرنوشت بشریت را تعیین خواهد کرد. نخست، بعد از بحران، یا بر تعداد نظامهای فرا اقتدارگرا، مستبد و بی رحم تر از گذشته نسبت به جان و مال انسانها افزوده می گردد و یا با همت و مقاومت توده مردم در سراسر جهان، بازسازی بنیادین نظام های حاکم در جهت بهتر شدن شرایط زندگی انسان آغاز می گردد
نوام چامسکی زبان شناس و تحلیلگر سیاسی ۹۱ ساله از ایالت آریزونای آمریکا، جایی که او به دلیل ویروس فراگیر کرونا در قرنطینه ی داوطلبانه- خودانزوا (self isolation) بسر می برد، روز شنبۀ گذشته با شبکه ی تلویزیون “دمکراسی در جنبش اروپا ۲۰۲۵ (DiEM25) در باره موضوع کرونا به گفتگو پرداخت. اینجا سخنان چامسکی را می خوانید.
…. بحران سلامتی که ویروس کرونا برای بشر امروزایجاد کرده است، بسیار خطرناک و جدی می باشد و ممکن است عواقب وخیم تری در آینده به بار بیاورد. اما این بحران موقتی است و در نهایت بر طرف خواهد شد. در حالی که ما با دو بحران دائمی بسیار خطرناکتر و جدی تر که هستی بشر را به یکباره ازمیان برمی دارد، روبرو هستیم. این دو بحران یکی جنگ هسته ای است و دیگری گرم شدن کرۀ زمین. باید اذعان نمود که این تهدیدات اعم از بحران کرونا و جنگ هسته ای و گرم شدن کره زمین تهدیداتی است که به دلیل اِعمال سیاست های نئولیبرالیسم ایجاد شده است و روز به روز نیز شدت خواهد گرفت. بدیهی است بعد از پایان گرفتن بحران کرونا جهان با دو گزینه محتمل روبرو خواهد شد، یا بر تعداد نظام های تمامیت خواه و مستبد بمراتب ددمنش تر افزوده می گردد و یا یک بازسازی بنیادین با شرایط انسانی تر در جوامع ایجاد خواهد شد. اما در حال حاضر سرنوشت ما در دستان دلقک های بیمار گونه اجتماعی مانند ترامپ و متحدان همفکرش در جهان قراردارد. برای مثال، قدرت آمریکا بسیار فراگیر است زیرا آمریکا تنها کشوری است که حداکثر فشارهای روانی و تحریم های اقتصادی را بر سایر کشورها مانند ایران و کوبا اِعمال کرده است و دیگر کشورها (بویژه کشور های اروپائی) را مجبور ساخته تا از سیاست های غیر انسانی آن پیروی کنند. همانطور که ما شاهد آن هستیم این کشورها در پیروی از استاد خود اقدام کرده اند. بدون تردید فقط مردم این کشوها هستند که از تحریم های اعمال شده رنج بسیار می برند. اما این روزها در رابطه با بحران کرونا از سوی یکی از این کشورهای تحریم شده اتفاق جالبی افتاده است. ۵۲ پزشک کوبایی برای کمک به پرسنل پزشکی ایتالیا که در زیر فشار شدید و خستگی مستمر به کار مشغولند، در منطقه لومباردی مستقر شده اند. در حالی که آلمان با سیستم پیشرفته پزشکی خود حتی نتوانسته است به یونان کمک کند.
بدون تردید با وجود فجایعی که سراسر جهان را فرا گرفته است (مانند غرق شدن هزاران مهاجر و پناهنده در دریای مدیترانه، اعمال تحریم های غیر انسانی گسترده، جنگ های خانمانسو، حمایت از رژیم های فرا مرتجع و مستبد و…) در این مقطع تمدن غرب برای بشریت ویران کننده می باشد.
حال اگر می خواهیم امروز با بحران کرونا مقابله کنیم باید رفتار زمان جنگ را پیشۀ خود کنیم. باید کلیه نیروها را برای از میان بردن دشمن نامرئی بشریت بسیج کنیم. بسیج مالی آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم مثال خوبی در این مورد است. بنابراین کشور های ثروتمند مانند آمریکا به جای اینکه به دیگر کشورها مستقیم و غیر مستقیم لشگر کشی کنند و یا با دیگر متحدان خود در هر گوشه از جهان بلوا به راه اندازند (جنگ یمن، سوریه و لیبی) بهتر آن است که از نیرو و پتانسیل خود در راه بهبود زندگی انسانها استفاده کنند.
با پایان گرفتن بحران کرونا مردم جهان باید تصمیم بگیرند که بر اساس چه الگو و عقیده ای میخواهند آینده خود را بنا سازند. زیرا می دانیم که منشاء همه نابسامانی ها و مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بخاطر اِعمال سیاست های نئولیبرالیسم و بازار جهانی است. برای مثال، ازمدتها پیش نئولیبرالیسم می دانست که یک بیماری فراگیر و کمی متفاوت با بیماری سارس(SARSr-CoV) که گونه ای از کرونا ویروس است، از راه خواهد رسید و جهان را مبتلا خواهد کرد. سیاست نئولیبرالیسم می توانست برای پیشگیری از این بیماری دست به کار شود و واکسن آنرا تهیه کند. اما کمپانیهای خصوصی دارو سازی (Big Pharma) همراه با لابی های وابسته، برایشان ساختن انواع کرم پودرهای جدید سودآورتر از ساختن واکسن کرونا می باشد. ویروسی که جان مردم را به خطر انداخته است و هر روز پشته ای از کشته ها در سراسر جهان بجای می گذارد. توجه داشته باشید که تهدید فلج اطفال با واکسن سالک (SALK) پایان یافت واکسنی که توسط یک نهاد دولتی ساخته شده بود و بدون ثبت اختراع در دسترس همگان قرار گرفت. همین اقدام می توانست در مورد ویروس کرونا انجام گیرد اما طاعون نئولیبرالیسم مانع از آن شد.
در مورد ویروس کرونا همه اطلاعات در دسترس ما بود اما به همان دلایلی که پیش تر ذکر شد به آن توجهی نشد. برای مثال، در اکتبر سال ۲۰۱۹ یک شبیه سازی از یک ویروس فرا گیر جهانی در ایالات متحده آمریکا به عمل آمد، اما این اقدام در همان سطح شبیه سازی باقی ماند و اعتنائی به آن نکردند. در تاریخ ۳۱ دسامبر چین سازمان بهداشت جهانی را از وجود یک ویروس آگاه ساخت و یک هفته بعد دانشمندان چینی ویروس کرونا را شناسائی کردند و اطلاعات لازم را در اختیار جهان قرار دادند. کشورهای منطقه مانند چین، کره جنوبی و تایوان بی درنگ دست به اقدام زدند. در اروپا نیز تا حدودی در این مورد اقدام شد. آلمان که دارای سیستم بیمارستانی پیشرفته و قابل اطمینانی است بدون کمک دیگران به موقع وارد عمل شد و تا حدودی بحران را مهار نمود. اما دیگر کشورهای اروپائی کم کاری کردند و حتی بعضی از آنها بحران را نادیده گرفتند. بدترین این کشورها انگلستان در اروپا بود و ایالات متحده در آمریکای شمالی.
دگر بار باید خاطر نشان کرد زمانی که ما بر این بحران جهانی غلبه کنیم، دو گزینه محتمل فردای سرنوشت بشریت را تعیین خواهد کرد. نخست، بعد از بحران، یا بر تعداد نظامهای فرا اقتدارگرا، مستبد و بی رحم تر از گذشته نسبت به جان و مال انسانها افزوده می گردد و یا با همت و مقاومت توده مردم در سراسر جهان، بازسازی بنیادین نظام های حاکم در جهت بهتر شدن شرایط زندگی انسان آغاز می گردد.
اما هنوز امروز بشریت با وقوع یک جنگ هسته ای از طرفی و فاجعه تخریب محیط زیست از طرف دیگر که هستی و نسل انسان را برای همیشه نابود خواهد ساخت، دست به گریبان است. بنابراین لحظات کنونی یکی از مهم ترین لحظات تاریخ بشر است. این لحظات نه فقط به دلیل مقابله با ویروس کرونا است بلکه آگاهی از نقص و عیوب نظام های جهانی و نارسائی عملکرد سیستم اقتصادی آنها می باشد که می باید برای بهبود آینده بشریت تغییر کنند. بنابراین ویروس کرونا یک هشدار و زنگ خطر برای جلوگیری از فجایع آینده است. به عبارت دیگر بی توجهی به این هشدار و عدم واکاوی و جستجو به ریشه های چنین بحران های فرا گیر، بدون شک آینده وخیم تری را برای ما رقم خواهد زد.
اما باید اذعان کرد قرنطینه ای که بیش از دو میلیارد نفر را در کره زمین به انزوا کشانده فقط مختص به امروز نیست بلکه بشریت سالها است که به نوعی از انزوای مخرب اجتماعی گرفتار شده است و امروز آن را در واقع حس می کند.
باید با بازآفرینی اوراق قرضه اجتماعی به هر روشی که ممکن است به کمک نیازمندان در سراسر جهان بشتابیم. اما آنچه از دست ما در عصری که از تشکل و تجمع رو در رو تا مدتی محروم کرده است، بر می آید، ارتباط اینترنتی جهت سازماندهی، ایجاد و گسترش سازمان های مردم نهاد، بسط تحلیل مسائل مبتلا به جوامع امروزی و مشورت جهت حل مشکلات و معضلات آنها می باشد.
بشر در گذشته نیز با چنین مشکلاتی بسی سخت تر از امروزی روبرو بود که با درایت، سخت کوشی و اتحاد بر همه آنها فائق آمده است.
منبع: