آراز نیوز : نظرسنجی گمان؛ یک جانبه و غیر دمکراتیک
نظر سنجی اخیر (فروردین 1401 ) «موسسه گمان» در رسانه های فارسی انعکاس گسترده ای یافته است. اصولاً موسسه گمان در سالهای اخیر جز مراکزی است که مورد توجه رسانه های فارسی است. این رسانه ها نظر سنجی گمان را با چنین تیترهایی خبررسانی کرده اند: « ۶۷ درصد در ایران مخالف اداره کشور با قوانین دینی، ۵۲ درصد موافق نافرمانی مدنی»، «۴۱ درصد براندازی را شرط تغییر میدانند، شاهزاده رضا پهلوی محبوبترین شخصیت»، «خامنهای منفورترین، شاهزاده رضا پهلوی محبوبترین چهره نزد ایرانیان» و یا « ۸۸درصد ایرانیان طرفدار نظام دموکراتیک، ۶۷درصد مخالف اداره کشور طبق قوانین دینی».
ولی با نگاه دقیق به محتوی این نظر سنجی می توان دید که فارغ از میزان دقت وعلمی بودن آن، انجام دهندگان نظرسنجی به طرز آشکاری یک جانبه و غیر دمکراتیک و مشخصاً به نفع جریان ملی گرایی فارسی و جریان تمرکزگرا عمل کرده اند.
در خصوص این نظر سنجی دو مشکل اساسی مطرح است: اول حوزه طرح سوالات و دوم شیوه طرح سؤالات.
مورد اول و اساسی حوزه طرح سوالات است. در حالی که نظر سنجی تفکیک استانی دارد و استان و زبان نظر دهندگان پرسیده می شود ولی هیچ سوالی در بازه استانی مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. در حالی که به راحتی می توان استخراج کرد در مورد هر سوالی در کدام استان میزان رای چیست. این مورد حداقل در مورد برخی سوالات خاص می توانست انجام بگیرد. اساساً تفکیک استانی و یا منطقه ای یک امر رایج و مهم در نظر سنجی هاست که موسسه گمان از آن اجتناب کرده است. سوال در مورد زبان مادری و یا آموزشی، رهبران سیاسی و یا سیستم سیاسی/حاکمیتی مطلوب مادامی که در حوزه منطقه ای و یا استانی پرسیده نشود ارزش علمی و میدانی ندارد و غیر قابل استناد است.
این شیوه نگاه کاملاً غیر دمکراتیک بوده و اساساً تفاوتی با ذهنیت رضا خانی و خمینی ندارد. مادامی که در مورد زبان آموزشی بلوچستان و آزربایجان و کردستان مردم تهران و اصفهان و مشهد تصمیم خواهند گرفت این نظرسنجی از زاویه ارزشهای دمکراتیک فاقد اعتبار است.
در وحله دوم شیوه طرح سوالات به صورت محسوسی غیر دمکراتیک و به نفع جریان ملی گرایی فارسی می باشد. به عنوان مثال بارز در مورد سیاست زبانی در ایران نه «آموزش به زبانی» و نه حتی «آموزش زبان مادری» مطرح می شود و سوالی گمراه کننده و هدف دار مانند «من ترجیح می دهم فرزندم در دانشگاه به جای زبان فارسی به زبان مادریم درس بخواند» به طرز زیرکانه ای مطرح می شود تا درصد تمایل به آموزش به زبان مادری پایین نگاه داشته شود. این که چرا در شرایط فعلی یک ولیِ غیر فارس نخواهد خواست و یا اساساً نمی تواند بخواهد فرزندش در دانشگاه به زبان مادریش درس بخواند یک مسئله فنی است که نیاز به بحث مجزا دارد.
در نمونه ای دیگر به جای سوال زبان مادری شما چیست پرسیده می شود «معمولاً در خانه به چه زبانی صحبت می کنید؟» مطمئناً طرح کننده گان این نیز سوال نیز می دانند بین این دو فرق جدی وجود دارد. زیرا کم نیستند خانواده هایی که تحت تأثیر و فشار سیسم آموزشی و بمباران رسانه ای و اکثراً به دلیل نجات خود و فرزندانشان از تبعات سیستم ناعادلانه در خانه به زبان غیر مادری با فرزند صحبت می کنند.
یک نمونه دیگر آن انتخاب اسامی رهبران سیاسی و شخصیت های تأثیر گذار است و البته از این دست سوالات یک جانبه و دو پهلو بسیار است.
به طور کلی نظر سنجی اخیر موسسه گمان را نمی توان دمکراتیک و بی طرفانه ارزیابی کرد.
منبع: آراز نیوز