مهرعلیزاده مصداق جمله «راه که بیفتیم ترسمان میریزد» صمد بهرنگی، کمی به جلو رفت
نوشته بودم که مهرعلیزاده 24 سال با فضای آذربایجان فاصله دارد و باید خودش را کمی به جلو شیفت دهد. همچنین نوشتم که مهرعلیزاده دو بیت شعر ترکی را با ترس و کسب اجازه از حضار جلسه و ذهن سرکوب شدهاش خواند. حال مهرعلیزاده مصداق جمله «راه که بیفتیم ترسمان میریزد» صمد بهرنگی، کمی به جلو رفت.
شاید مهرعلیزاده پاکتر از بقیه بوده و ظلم و جنایت چندانی در کارنامه ندارد که چنین اولدُرم بُلدُرم میکند و گرنه اگر مانند قالیباف ننگی در کارنامه داشت رقیبش حتما تذکر میداد که بهتر است حواست به کارنامه خودت باشد.
هیچ وقت کارهای احمدینژاد و روحانی به حساب سمنانیها یا عموم فارسها گذاشته نشد ولی همه اعمال قاضیپور، ملکوتی و ملاحسنی مستقیم به حساب همه ترکها گذاشته میشود. این نوعی نژادپرستی است که میخواهد گروه زیردست را در گوشه رینگ گیر انداخته تا سرحد تسلیم بزند و اتفاقا موفق هم بوده و ناخودآگاه اکثر ماها دوست ندارد رئیسجمهوری از میان ترکها انتخاب شود تا مبادا کارهای او به حساب ماها گذاشته شود.
رئیسی نیز از همین زاویه خروج کرده و گفت که بخاطر حرفهای مهرعلیزاده آذریزبانهای زیادی از من دلجویی کردند. ایشان به عنوان یک قاضی متوجه نشدند که از زمان کتیبه قانون حمورابی، جرم امری شخصی است و ترکها نمیتوانند بجای مهرعلیزاده از کسی عذرخواهی کنند. شاید از این منظر بالانشین شدن ترکهای دارای هویت ترکی در بیداری ملی ترکها مفید خواهد بود و با هر حرف و عمل وی فارسهای زیادی به ترک بودن و هویت جمعی وی خواهند تاخت و این در تمایزیابی ما مفید است.
مهرعلیزاده از این فرصت استفاده کرده و با اشاره به گستره وسیع ترکهای ایران گفت که آذریزبان درست نیست و ترکزبان درست است. سالها پیش پیشهوری با گفتن شاهکار «من شاید ترک و شاید آذری باشم ولی فارس نیستم و فارسی نباید به من تحمیل شود و درست به آن زبانی که بدان سخن میگویم و شما به آن ترکی یا آذری میگوید باید تحصیل کنم» قال این قضیه را کنده است و نیازی به پرداخت دوباره آن نمیبینم ولی مهرعلیزاده با تاکید بر این نکته به ماها گفت که «ما پیام انقلاب شما را شنیدهایم» و شاید جلوتر هم برود.