محمدرضا انتظاری ;شوشا هویت و تاریخ آذربایجان است
تاریخ پر افت و خیز شوشا به این شهر بار معنوی خاصی داده است شوشا تنها یک شهر نیست به نوعی هویت و تاریخ آذربایجان است این شهر نظر کرده است و در طول تاریخ از انواع و اقسام بلایا سربلند و بی گزند بیرون آمده است شاید وقتی “ملا پناه واقف” شعر معروف:
گر نگهدار من آنست که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
(منظور از شیشه در این بیت همان شوشا است)
در جواب آقا محمدخان:
(زمنجنیق فلک سنگ فتنه می بارد
تو ابلهانه گریزی به آبگینه حصار؟)
که شهر شوشا را محاصره کرده و سر سوزنی به سقوط شهر شک نمیکرد، را سرود هیچ فکرش را نمیکرد که این شعر به مثلی جاودانه تبدیل شود که اراده ی خداوند را مافوق هر اراده ای به بشر گوشزد کند.
آقا محمد خان با آنهمه فتوحاتش در شرق و غرب و حتی تعنه های تحقیر آمیز به روسها در برخی نبردها مثل ماجرای گرجستان ، عاقبت در همین شهر بدست دو نفر از خدمتکارانش کشته شد تا این شهر همچنان نظر کرده ی خدا لقب بگیرد نمادی از بهشت در زمین که همواره چشم طمع حریصان را به خود جلب میکند.
تاریخ بسیار پر بار و پر افت و خیز شوشا نشانگر مالک اصلی آنست و حتی سر سوزنی نباید به آذربایجان بودن آن شک کرد جنایاتی که ارمنی ها حدود سی سال پیش در آن مرتکب شدند و در آن قتل عام کرده خانه های مسلمانان را ویران و اهالی آنرا مجبور به کوچ اجباری کردند، شکی نبود که روزی تاوانش را خواهند داد شوشا به مام میهن باز خواهد گشت و ورقی دیگر در تاریخ این شهر رقم خواهد خورد و بر همگان ثابت خواهد شد که شوشا دژی تسخیر ناپذیر است و هیچگاه بدست اجنبی نخواهد افتاد.
پ.ن: لازم به ذکر است این شهر بدست خان آن منطقه پناه خان ساخته شده و پناه آباد نام گرفت و آنقدر رونق و قدرت یافت که حتی برای این شهر سکه ای اختصاصی بنام شهر یعنی پناه آباد ضرب شد این سکه به مرور به پناباد تغییر کرد و از مشهورترین سکه های آذربایجان و حتی ایران دوره قاجار بود.در مورد این سکه مثلهای زیادی بین قدیمی ترها رایج بوده و هست.این شهر بعدها شوشا نام گرفت و در برخی متون شیشه هم نوشته شده است.