محسن ساوالان: دایی قلب جامعه مدنی و سیاسی آذربایجان را نشانه گرفته
بعد از نتایج رفراندوم تعیین سرنوشت کاتالانها در اسپانیا که حکومت مرکزی با دستگیری رهبران محلی کاتالانها و سرکوب فعالان با قضیه برخورد کرد، پپ گواردیولا سرمربی نامدار کاتالان در یک سخنرانی در جریان تظاهرات ژوئن سال ۲۰۱۷ از مردم خواست در مقابل دولت مرکزی نافرمانی کنند. او گفت:«هرچقدر هم که خوشایند دولت مرکزی نیست، اما ما روز اول اکتبر در مورد آینده خودمان تصمیم خواهیم گرفت.»
او در آن سخنرانی گفت که دمکراسی در اسپانیا در خطر است و از اروپا و جهان برای یاری به کاتالانها در مقابل یک دولت مستبد درخواست کمک کرد.
یا جرارد پیکه مدافع نام آشنای کاتالان که پیراهن تیم ملی اسپانیا را به تن میکند با چشمانی گریان گفت: اگر اسپانیا با من کاتالان مشکل دارد، از تیم ملی خداحافظی می کنم، من نمیتوانم با تبعیض هایی که بر علیه کاتالانها در اسپانیا اعمال میشود و سرکوب های سیاسی هفته های اخیر را با بیخیالی ازش رد بشوم…!
ما آذربایجانیان از علی دایی بعنوان اسطوره فوتبالی ایران که از محروم ترین استان آذربایجانی یعنی اردبیل با تلاش های مثمرثمرش تا قله موفقیت در عرصه فوتبال رسیده است، انتظاری به مثابه پپ گواردیولا یا جرارد پیکه نداشته و نداریم…
سال ۸۸ تراختور به لیگ برتر صعود کرد و اولین بازی که علی دایی بعنوان سرمربی وارد استادیوم سهند تبریز شد تا در مقابل تراختور قرار بگیرد چیزی حدود ۷۰ هزار نفر به احترامش از جای برخواسته و یکدست به تشویقش پرداختند، علی دایی هم در احترامی متقابل دور تا دور استادیوم چرخید و به ابراز احساسات آذربایجانیان حاضر در استادیوم پاسخ در خوری از خود نشان داد…
به قول عادل فردوسی پور، علی دایی وقتی جوگیر و عصبانی میشود غیر منطقی ترین آدم روی زمین میشود…
سال بعد وقتی دایی دوباره گذرش به تبریز افتاد و بازی را باخت، بعد از بازی بر علیه طرفداران تراختور و شعار “یاشاسین آذربایجان ” موضع منفی گرفت و تا میتوانست تاخت و کوبید.
و در مقابل این موضع منفی، سه ماه بعد در بازی برگشت تراختور میهمان پیروزی تهران در استادیوم آزادی بود و علی دایی سکاندار تیم تهرانی…
وقتی شعار “صدای عرعر نمیاد، ” در استادیوم آزادی توسط طرفداران فاشیست محور تیم پیروزی آب سردی بر پیکره ی هر آذربایجانی میریخت، علی دایی و کریم باقری در نیمکت پیروزی ککشان هم نمیگزید…
حتی بعد از پایان بازی نیز دایی و باقری هیچگونه واکنشی نسبت به موضوع مطروحه نشان ندادند…
موضوعی که در جای جای جهان فوتبال با آن مبارزه میشود، موضوعی بنام “نژادپرستی “!
مبارزه با نژادپرستی در جهان فوتبال، خودی و غیرخودی، هم تیمی و رقیب، نمیشناسد…
نژاد پرستی یک محکوم مطلق در زمین فوتبال است.
بازی دو سال پیش باشاکشهیر و پاریسن ژرمن در لیگ قهرمانان اروپا که داور چهارم به بازیکن سیاه پوست باشاکشهیر در نیمکت تکه ای پراند، با واکنش امباپه ستاره فرانسوی پاریسن ژرمن و بیرون کشیدن هم تیمی های خود از زمین فوتبال منجر شد…
دایی میگوید من سیاسی نیستم، اما تصمیمش در خصوص سکوت در مقابل توهین طرفداران پیروزی به جامعه تورک و آذربایجانی نوعی سیاست بود…
تجزیه طلب خطاب قرار دادن طرفداران تیم تراختور نیز یک مصاحبه کاملا سیاسی بود…
واقعیتش را بخواهید بدانید، دایی یک سیاستمدار هست، یک سیاستمداری قمار باز که با مصاحبه ها و کارهای کوچک، عوام الناس جامعه آذربایجانی را میفریبد و با خشاب پری که ایرانشهریها در اختیارش میگذارند، قلب جامعه مدنی و سیاسی آذربایجان را نشانه میرود…!
اذعان میکنند که خانه مادری علی دایی در اردبیل مامن فقرا و نیازمندان اردبیل شده هست در حالی که سکوت دایی در مقابل بانیان چنین شرایطی در اردبیل رنج آور هست و رنج آورتر کارخانجات ایشان است که بجای زادگاه خود از تهران و شمال سر بر آورده اند…!
نویسنده: محسن ساوالان