از اواسط آبان ماه شاهد شکل گیری اعتراض گسترده ای در اصفهان بودیم. اعتراضی گسترده به بحران آبی و کم آبی که توسط کشاورزان اصفهانی آغاز شد و با پیوستن مردم به این اعتراضات، دامنه گسترده ای پیدا کرد. معترضان با نصب چادرهایی در بستر خشک زایندهرود، کمپینی گسترده و بی نظیر را رقم زدند. پیش از این هم در نقاط مختلف کشور شاهد اعتراضاتی گسترده نسبت به بحران آب بودیم مثلا اعتراض لرها و عربهای خوزستان به خشک شدن کارون و تالاب های خوزستان یا اعتراض ترکهای آذربایجان نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه! اما اعتراضات اصفهان، تفاوتی چشمگیر با تمامی اعتراضات شکل گرفته تو نقاط مختلف کشور داشت! در حالی که پیش از این هر اعتراضی به شدت سرکوب میشد و با کلی کشته و مجروح بازداشتی به انتها می رسید در تجمع اعتراضی مردم اصفهان نه تنها خبری از سرکوب و بازداشت نبود بلکه با پوشش خبری از سوی رسانه ملی همراه شد! واکنش متفاوت حکومت و مدارا با معترضان اصفهانی باعث طرح یک سوال بزرگ گردید: تفاوت ترک آذربایجانی و لر و عرب خوزستانی، با فارس اصفهانی در چیست؟ چرا اعتراض اصفهان با پخش مستقیم از تلویزیون همراه میشود و اعتراض آذربایجان و خوزستان با تیر مستقیم پاسخ داده میشود؟!
سوالی که غیرفارس ها فقط یک پاسخ منطقی برایش پیدا کردند! تفاوت در رانت فارس بودن زير سايه دولت – ملت فارس ايران است! گروه های اقتدارطلب تلاش کردند منطق عدم سرکوب اصفهان به واسطه فارس بودن را به حاشیه بکشند و دلیل یا دلایل دیگه ای را بر جای دلیل اصلی بنشانند! گفتند اصفهان سرکوب نشد چون: جمعیت معترضین خیلی زیاد بود! چون بر خلاف خوزستان و آذربایجان مردم شعار تجزیه طلبانه سر ندادند؟ چون اصفهان یک ابرشهر است! چون اعتراض اصفهانیها مسالمت امیز است! چون اصفهان بیشترین شهید را طی دوران جنگ تقدیم نظام کرده است و …! لازم به توضیح است که کسی از عدم سرکوب اصفهانیا ناراحت نبود و کسی هم از سرکوب اصفهانیا خوش حال نیست! موضوع بحث وجود تبعیض سیستماتیک است! تبعیضی که طی آن اعتراض فارسها با پخش مستقیم روبرو میشود و اعتراض غیرفارسها با تیر مستقیم!