فیسبوک هم محمدامین رسول زاده را دوست دارد
فیسبوک هم محمدامین رسول زاده را دوست دارد و از دیروز چند بار پیشنهاد کرده تا من این نوشته قدیمیام را بازنشر کنم.
با وجود آنکه حضور رسول زاده در ایران در 25 سالگی او و تنها به مدت کوتاه دو سال بود اما تاثیر شگرف او، باعث شده همه اندیشمندان آن دوره به احترام او کلاه از سر برداشته و زبان به تحسین او بگشایند. رسولزاده در تهران سردبیری روزنامه ایران نو را به عهده گرفت که بنا به نوشته ادوارد براون «بزرگترین، مهمترین و مشهورترین نشریه یومیه ایران بود که سبک روزنامهنگاری اورپایی را وارد ایران کرد و سرمشق مطبوعات دیگر شد».
فریدون آدمیت در کتاب «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» مینویسد: متفکر برجسته دموکرات ایران محمدامین رسولزاده بود، او اندیشهگری بود بامایه، با ذهنی فرهیخته و فکری منظم و منطقی، به علاوه در فضیلت اخلاقی از بافضیلتترین مردان بود (ص 95-98).
دکتر عبدالحسین نوایی؛ دانشآموخته حقوق در دانشگاه سوربن فرانسه مینویسد: انسان مؤثر در تاریخ انقلاب ایران و از عوامل بیداری و توجه ایرانیان به مظاهر مشروطیت و حریت محمدامین رسولزاده است. محمدامین از مردان فکور و خردمند شرق است. وسعت اطلاع و حجت قوی و خونسردی فراوان، او را در میان کلیه احرار زمان خود مشخص نموده و انصاف عجیب وی در انتقاد قضایا و جریانات وجهه خاصی برای او فراهم نموده بود (مجله یادگار، سال 5؛ ص 58-59).
سیدحسن تقیزاده که مدتها وزیر مختار ایران در بریتانیا و فرانسه، سفیرکبیر ایران در بریتانیا، نماینده مجلس و برای مدتی رئیس مجلس سنای ایران بود و در طول حیات خود تقریبا با همه اندیشمندان و چهرههای سیاسی ایران، قفقاز، عثمانی، لبنان، سوریه و مصر از نزدیک آشنایی داشت در مورد رسولزاده مینویسد: رسولزاده یکی از مردان نامدار فوقالعاده بود که اگر بگویم من در تمام عمر خود نظیر او را در مشرق ندیدهام هیچ نوع مبالغه نکردهام. او از جریان امور عالم بااطلاع و نویسنده زبردستی بود. قوت ایمان و قدرت بیان او حیرتانگیز بود و من خوشبختم که او را شناختم. هر ملتی که چنین رجالی دارد خوشبخت است. او پیشوای کاملالعیاری بود و به پیروان خود القای شور و ایمان میکرد (مجله سخن، سال1334، شماره6).
تقیزاده در جای دیگری در خصوص محمدامین مینویسد: او پیامبر آذربایجانی بود. صد سال دیگر مثل گاندی برای آذربایجان شوروی است (زندگی طوفانی، ص355).
تولدت مبارک
نویسنده: ابراهیم ساوالان