صد سالگی روابط ایران و سوئیس، محرم اسرار ایران و آمریکا
در میان کشورهای اروپایی، روابط ایران و سوییس ویژگیهای خاصی دارد. هم املاک «محمدرضا شاه» را پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، زیر فشار شدید حکومت جدید پس نداده است، هم میزبان «مهدی بازرگان»، اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی، در آخرینروزهای حیاتش بوده است. «اردشیر زاهدی»، آخرین سفیر شاهنشاهی ایران در آمریکا، هم که برای پنج سال وزیر خارجه ایران بود، پس از انقلاب و تبعید اجباری، در این کشور زندگی میکند.
در سال ۱۳۶۷ وقتی سفیر ایالات متحده «محمدحسین ملائک»، سفیر جمهوری اسلامی در برن، را یک تروریست خواند که در گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران شرکت داشته است و خواهان اخراج او شد، دولت سوییس در برابر این درخواست مقاومت کرد. اما حالا در صد سالگی روابط دو کشور، ترور «کاظم رجوی»، اولین سفیر جمهوری اسلامی در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو را تحت عنوان «جنایت علیه بشریت» تحت بررسی دارد.
صدسالگی روابط ایران و سوییس بدون جشنهای مرسوم، در شهریور ۱۳۹۹، با سه سال تاخیر و در جریان سفر وزیر خارجه آن کشور به تهران برگزار شده است. شاید اگر سفر وزیر خارجه سوییس به تهران با مناسبت ۴۰ ساله شدن حفاظت از منافع آمریکا در تهرانبود، بهروزتر در نظر میآمد. فقط چند ماه پیش از این، سفیر سوییس در تهران نامههای تاریخیای را بین ایران و آمریکا در یکی از مقاطع خطرناک دو کشور رد و بدل کرده است. تعداد این نامهها و اهمیت تبادل آن در حدی بوده است که برخی روزنامههای سوییسی، به سفیر این کشور در تهران صفت پستچی آمریکا در تهران را اطلاق کردند.
پس از ترور «قاسم سلیمانی»، فرمانده «نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، در عملیات هوایی آمریکا در حومه بغداد که به کشته شدن او انجامید، سفیر سوییس در تهران به طور مداوم در وزارت خارجه ایران مشغول انتقال پیام آمریکا به جمهوری اسلامی و فرستادن پاسخ آنها به واشنگتن بود. در یکی از این پیامها مقامهای ایرانی گفتند که آمریکاییها در پیام خود به آیتالله «علی خامنهای» جسارت کردند و «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه، که این پیام را دریافت کرده، به شدت عصبانی شده است. متن این نامه منتشر نشده است، اما مدتی بعد «امیرعلی حاجیزاده»، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، گفت که آمریکاییها میخواستند در صورت عمل متقابل ایران در برابر ترور سلیمانی، بیت رهبری را هدف قرار دهند.
علیرغم رد و بدل شدن پیامهای بیسابقه در سایه یک درگیری نظامی، مقامهای جمهوری اسلامی قدردان سوییس بودند که کانال امن انتقال پیامها میان دو کشوری است که هیچ رابطه سیاسی با یکدیگر ندارند. با این که حافظ منافع جمهوری اسلامی در آمریکا کشور پاکستان است، ایران پاسخ به نامه مقامهای آمریکایی را هم از طریق سفارت سوییس به واشنگتن میفرستاد.
روایت شده است که در سفارت سوییس در تهران اتاقی قرنطینه وجود دارد که در آن یکدستگاه رمزنگاریشده برای دریافت پیامهای ایالات متحده به جمهوری اسلامی وجود دارد. به جز ۲۲ ماه مذاکرات اتمی ایران و آمریکا که در آن وزرای خارجه مستقیما با هم صحبت میکردند، این دستگاه رمزگذاریشده، پایدارترین راه تماس ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته بوده است که به کمک سوییس حفظ شده و هیچگاه هم محتوای آن به بیرون درز نکرده است؛ به جز یک مورد که متن نامه از سوی جمهوری اسلامی منتشر شد.
نهم شهریور ۱۳۵۹، «ادموند ماسکی»، وزیر خارجه وقت آمریکا، در نامهای که از طریق کاردار سفارت سوییس در تهران برای «محمدعلی رجایی»، نخستوزیر وقت، ارسال کرده بود، قید کرد که با درگذشت محمدرضا شاه در مرداد آن سال، «فصلی از تاریخ ایران بسته شده… و زمان آن رسیده است که نگاه تازهای به مسائل ایران و آمریکا افکنده شود. ایالات متحده واقعیت انقلاب ایران و قانونی بودن جمهوری اسلامی را درک میکند.» رجایی وعدهای را که برای افشای این نامه داده بود، یازده روز بعد عملی کرد و متن پیام وزیر خارجه آمریکا در روزنامه اطلاعات تهران چاپ شد.
به جز انتقال پیام، تلاش سوییس برای جلوگیری از یک درگیری نظامی میان ایران و آمریکا در ماههای گذشته، از موفقیتهای این کشور بوده است. در زمانی که «دونالد ترامپ»، رییسجمهور آمریکا، تهدید کرده بود که ۵۲ نقطه ایران را هدف حمله قرار میدهد، مقامهای سوییسی برای فرو نشاندن آتش خشم مقامات در تهران و واشنگتن، دست به کار شده بودند.
در جریان حمله نیروی ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق تحت رهبری «صدام حسین» هم این کانال ارتباطی، دو کشور را از تنشهایی که میتوانستند به جنگ منجر شوند در امان نگه داشت. در دورهای که «جورج بوش»، رییسجمهور آمریکا، جمهوری اسلامی، کره شمالی و عراق را «محور شرارت» خوانده بود و چند هفته بعد به عراق حمله کرد، «حسن روحانی» که دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی بود، گفته بود ارزیابی در داخل این بود که پس از سقوط سریع بغداد، نوبت بعدی، ایران است.
سوییس در زمان جنگ ایران و عراق هم دست به میانجیگریهایی برای آتشبس و خاتمه جنگ زد که ناکام ماند، اما سرانجام در شهر ژنو میزبان مذاکرات صلح ایران و عراق با وساطت سازمان ملل شد. هر چند این مذاکرات به عقد پیمان صلح نینجامید، اما موقعیت سیاسی سوییس را نزد جمهوری اسلامی تقویت کرد. ۲۵ سال بعد در جریان مذاکرات اتمی ایران و آمریکا، سوییس برای ماهها میزبان وزرای خارجه این دو کشور شد. توافق موقت اتمی بین جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی که برای اولین بار به توقف صدور تحریمهای جدید علیه ایران انجامید، در سوییس اتفاق افتاد.
وزیر خارجه سوییس به بهانه صدمین سال برقراری روابط دو کشور، اخیرا دیداری از اصفهان و تهران داشته و قبل از دیدار با مقامهای رسمی، گفته است که در تلاش است تا حداقلی از تماسهای مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود، اما مقامهای جمهوری اسلامی این تلاش را هم رد کردند و شرط تماس بیواسطه را رفع تحریمهای ایالات متحده خواندند.
سوییس در تمام چهل سال گذشته، جای خالی سفارت آمریکا در تهران را جهت تماس ایران و ایالات متحده پر کرده است. این کشور به عنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی سلاح در جهان، قصد داشت نقش ایالات متحده پیش از انقلاب بهمن ۵۷ را با سیاست «بیطرفی» پر کند. آیا احتمال دارد که پس از پایان تحریمهای تسلیحاتی «شورای امنیت سازمان ملل متحد»، مذاکرهای در این باره با جمهوری اسلامی انجام دهد؟ جواب ممکن است منفی نباشد؛ همچنان که چنین گفتوگوهایی به روایت «اکبر هاشمی رفسنجانی» پس از انقلاب جریان داشته است. اما شگفتی این روابط در این است که همزمان، پرونده «جنایت علیه بشریت» بابت ترور کاظم رجوی هم در سوییس مطرح است.
با نقش میانهای که سوییس در این مدت بازی کرده است، هم ایران و هم آمریکا کماکان به این کشور در مواقع حساس نیاز دارند.