شکرپوش کردن جنگ؟ (نگاهی به رویکرد ایران اینترنشنال به وقایع اخیر خاورمیانه) – مزدک دانشور
چندی پیش یادداشتی می خواندم در رابطه با اینکه نئولیبرالیسم چگونه با استفاده از اصطلاحات پزشکی استفاده می کند تا سنگینی لغتهایی چون اخراج دسته جمعی کارگران، گران کردن اقلام ضروری، گرمایش جهانی و …را بگیرد. به این روش اصطلاحا sugar coating می گویند. من با نویسنده آن یادداشت در ترجمه این اصطلاح به “شکرپوش کردن” موافقم. مثل قرصهای تلخ که با روکشی از شکر پوشانده شده است تا واقعیت ها را از واقعیت بیندازد و به چیزهای قابل تحمل تبدیل کند. این یکی از شگردهای رسانه های جریان اصلی است که با کمک آن اعمال زشت طبقه حاکم و دیگر گروههای فرادست را توجیه می کنند. البته نباید فراموش کرد که این یک توجیه رسانه ای است. یعنی شما نمی توانید به راحتی آنها را متهم به طرفداری از یک طرف ماجرا کنید، چون آنها این توجیه را دارند که به موضوع اشاره کرده اند و آنگاه می توانند شما را به جانبداری متهم کنند! که این به واقع ریاکاری سیاسی است.
اما آنچه رسانه های ایران اینترنشنال و برخی دیگر از رسانه های فارسی زبان به خصوص در یک سال گذشته انجام داده اند، چیزی فراتر از شکرپوشی است. در مسیر توجیه عملکرد اسرائیل در جنگ غزه و الان لبنان به شدت شبیه برنامه های رسانه ملی-وطنی شده اند و همانند رسانه ملی خودمان، یک سری توضیحات همیشگی به اسامی گروهها چسبانده اند: مثلا نام گروه حماس را با صفتهای “گروه افراطی” یا “گروه تروریستی حماس” ترکیب می کنند. وقتی آمار کشته های غیرنظامیان اعلام می شود، آن را زبان “وزارت بهداشت تحت کنترل حماس” اعلام می کنند، تا مبادا شنوندگان فکر کنند این میزان کشته غیرنظامی واقعی است. در گام بعدی نیز این توضیح را اضافه می کنند که حماس از نظر آمریکا و اروپا گروهی تروریستی است تا مبادا که کشته های یک گروه تروریستی همدردی برانگیزد. البته به راحتی فراموش می کنند که مدام ذکر کنند نتانیاهو و برخی وزاری کابینه اش برای جنایت علیه بشریت تحت تعقیب دادگاههای کیفری بین المللی قرار دارند.
قدم دوم توجیه کشتن افراد است. در زبان انگلیسی واژه شکرپوشی که برای کشتن تروریست ها به کار می رود، “خنثی کردن” neutralizing تروریست هاست. انگار که تروریست یک بمب یا نارنجک آماده انفجار باشند و مسوولان نظامی اسرائیل لطف کرده و آن را خنثی کرده است. یک شومن از همین شبکه که تا پیش از این از “کتلت کردن” رهبران حماس و حزب الله و سرداران سپاه صحبت می کرد، به تازگی لغت خنثی سازی را یاد گرفته است و البته با کمی دلخوری آن را به کار می برد. انگار که کتلت کردن و کوکو ساختن از آدمها بیشتر به مذاقش خوش می آید. در استفاده از این لغت است که انسان، شی ءواره ای فرض می شود که می توان آن را خنثی کرد. انگار نه انگار که یک انسان کشته شده است.
قدم سوم، طبیعی جلوه دادن کشتار غیرنظامیان است. در زبان انگلیسی به کشتار غیرنظامیان در اثر حملات جنگی، صدمات جانبی یا خسارات جانبی collateral damage می گویند. حال فرق ایران اینترنشنال با رسانه های غربی این است که آنها کمی از این خسارتهای جانبی شرمگین هستند. اما مجریان ایران اینترنشنال پس از اعلام خونسردانه آمار کشتگان غیرنظامی، سریعا به سراغ خبرنگار خود در تل آویو می روند و او که با نهایت همدلی- البته با نظامیان اسرائیل- سخن می گوید و بیانیه های ارتش اسرائیل را برای ما تکرار می کند که تروریست ها زیر بیمارستان یا مدرسه پنهان شده بودند و فقط با منفجر کردن این بیمارستان می شد که این دیوها را کشت. اما کسی نمی پرسد که کشتن ۱۲۰۰۰ هزار کودک بیگناه، آیا فقط خسارت جانبی است یا جنایت علیه بشریت؟ اگر “جان جهادی” ۱۲۰۰۰ کودک را جلوی دوربین سرمی برید، دنیا کن فیکون می شد و همه دنیا به جنگ داعش می رفت تا مگر آثاری از این بربریت بر روی زمین نماند. موزه ها و دانشگاههای سراسر جهان به این دهشت و هراس می پرداختند و برای آنکه هرگز چنین واقعه ای تکرار نشود، در رابطه با آن فیلمها ساخته و کتابها نوشته می شد. چه فرقی است میان کشتن ۱۲۰۰۰ کودک با بمب یا با چاقو؟ هزاران کودک فردا را نخواهند دید. هزاران کودک با رویاهایشان خاک می شوند، هزاران کودک دیگر در آن سرزمین تفته بازی نخواهند کرد…اشکهای آنها جاری است، اما برای خبرنگاران ایران اینترنشنال همه اینها فقط یک آمار و عدد است، که باید از آن گذشت تا تروریست های دیو صفت را به خاک افکند…ای دریغ از شرم…