سی سال اشغالگری ارمنستان- ابراهیم ساوالان
احمد زیدآبادی بعد از پایان جنگ دوم قاراباغ مطلبی با عنوان «آتشبس در قرهباغ و موقعیت ایران در قفقاز» نوشت که تنها یکپنجم آن متن به موضوع آتشبس و موقعیت ایران ارتباط داشت و آن هم در اصل تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت از احتمال حضور نیروهای ترکیه در منطقه بود.
او در آن متن گفته بود که ترجیحم در قبال این موضوع سکوت بود، ولی علاقه به افشای این مهم «که تاریخ رابطۀ ارمنیان با ترکهای آناتولی با خون نوشته شده و کینههای به جا مانده از آن فجایع هنوز از دل مردم منطقه زدوده نشده» مرا بر این نوشته واداشت. امثال زیدآبادی خوب میدانند که قاراباغ ربطی به رابطه ارمنیان و ترکهای آناتولی ندارد، ولی مجبورند برای توجیه حمایت سی ساله خودشان از اشغالگری چیزهایی ببافند. زیدآبادی در آن نوشته حتی زمانی که از فصل الخطاب بودن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل سخن گفت، به محتوای آن قطعنامهها که همگی دال بر حقانیت آذربایجان و محکومیت ارمنستان بود، اشاره نکرد.
حالا که باز تنش قفقاز سر خط خبرها شده، زیدآبادی متنی با عنوان «بوی توطئه خطرناک در مرزهای شمالغربی ایران» نوشته و همچنان که از تیتر نوشته معلوم است و در جمله آخر نیز به وضوح بیان شده، احتمال تحرک قومی در شمالغرب ایران تنها دغدغه امثال زیدآبادی است که در فرصتی آن را بیان کرده و نشان میدهند که از کجا میسوزند.
زیدآبادی در قسمتی از این مقاله چنین میگوید: اگر جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و تحریک اسرائیل، در صدد قطع راه زمینی ایران به ارمنستان برآید و آمریکا نیز به عنوان متحد جدید ارمنستان، چشم بر این ماجرا ببندد، ایران چارهای جز توسل به زور در پیش روی خود نخواهد دید.
واقعا مشتاقم بدانیم که این ایران در صورت توسل به زور چه کاری میتواند بکند که در طول سی سال اشغالگری ارمنستان نکرده و امثال زیدآبادی میخواهند با این مشاورههایشان این مملکت فلکزده را تا کجا وارد باتلاق کنند که نکردهاند؟