سیامین سفر ظریف به روسیه
فرامرز داور
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در سیامین سفر خود به روسیه، در توییتر خود خبر داده است که دو کشور بر سر یک توافق بلندمدت همکاریهای جامع به تفاهم رسیدهاند.
ظریف در توییتی به زبان انگلیسی نوشته است: «در مسکو پیام مهمی را به رییسجمهور پوتین ارائه کردم. گفتگوهای مفصلی با وزیر خارجه سرگئی لاوروف درباره همکاری دوجانبه و هماهنگی منطقهای و جهانی داشتیم. درباره برجام و نیاز به پایبندی به حقوق بینالملل دیدگاه یکسانی داریم. توافق کردیم که توافقنامه بلندمدت همکاری جامع راهبردی را نهایی کنیم.»
پس از آمادگی ایران و چین بر سر امضای توافق ۲۵ ساله همکاری، توافق جامع راهبردی ایران و روسیه، دومین تفاهم از این دست است. هر چند جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، بیست سال پیش، در زمان ریاستجمهوری «محمد خاتمی» توافق همکاری جامع امضا کردند و این توافق پس از پایان دوره ده ساله، دو دوره پنج ساله دیگر هم تمدید شده است، اما اینک دو کشور تفاهم کردهاند که روابط را فراتر از این توافق گسترش دهند.
توافقات ایران با چین و روسیه در شرایطی در حال شتاب گرفتن است که خروج ایالات متحده آمریکا از «برجام» و سپس خروج از «پیمان مودت و همکاری با ایران»، عملا مشوق جمهوری اسلامی برای نزدیکی به روسیه و چین و وابستگی شدید اقتصادی ایران به این دو کشور شده است.
ایالات متحده با اعمال تحریمهای بیسابقه علیه جمهوری اسلامی، درآمدهای نظام حاکم بر ایران را به شکل محسوسی کاهش داده است تا این کشور را وادار به «تغییر رفتار» و یک عملکرد «عادی» در سطح جهانی کند. ممکن است به دلیل کاهش شدید درآمدها، جمهوری اسلامی برخی از فعالیتهای منطقهای خود را کاهش دهد یا از شدت آن کاسته باشد÷ اما این به معنی تغییر رفتار واقعی نخواهد بود.
در کنار تحریمهای بسیار سختگیرانه آمریکا علیه ایران، مشخص نیست که ایالات متحده عملا به دنبال سیاست مشخص و نتیجهگیری دقیقی باشد. تحریمهای شدید بینالمللی که در دوره ریاستجمهوری «باراک اوباما» تنظیم شد، یک هدف مشخص را دنبال میکرد که آن سوق دادن ایران به کاهش برنامه غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصدی و آمدن به پای میز مذاکره برای ایجاد وقفه در برنامه هستهای بود.
این هدف ظرف کمتر از ۵ سال پس از شدت گرفتن تحریمها به دست آمد، اما ایالات متحده پیشنهاد پذیرش حق غنیسازی اورانیوم را به جمهوری اسلامی داد تا مشوقی برای آمدن سریعتر به پای میز مذاکره باشد. جدای از موضوع خودداری مقامهای جمهوری اسلامی از مذاکره با ایالات متحده و تحمیل رنج و مرارت به شهروندانی ایرانی که خلاف یک حکمرانی منصفانه است و چشمانداز رفع فشارها را تیره و نامعلوم کرده است، در آمریکا هم معلوم نیست چه مشوقی برای کشاندن مقام های جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره وجود دارد.
دولت فعلی آمریکا صرفا با فرسایشی کردن فشارها، در حال وابسته کردن جمهوری اسلامی به چین و روسیه، از بین بردن عوامل رشد و توسعه و تحلیل بردن هر چه بیشتر طبقه متوسط ایران است که از تحریمها بیش از حاکمان جمهوری اسلامی لطمه دیده و توان آن برای اثرگذاری سیاسی و اجتماعی روز به روز محدودتر شده است.