سعید مینایی: آذربایجان و سه بزنگاه تاریخی
در مسیر حیات سیاسی – اجتماعی هر ملتی مقاطعی وجود دارد که در آن عناصر زمان، مکان، تحولات سیاسی، شرایط اجتماعی و چالش های ملی دست به دست هم می‌دهند تا زمینه های یک شناخت و انتخاب مهم، راهبردی و بزرگ را رقم زنند.! این بزنگاه های تاریخی، نقش و کاربردهای کلیدی در شکست و موفقیت هر ملت در تحققِ منافع و مصالح خُرد و کلان را دارد. در داخل ملت، این بزنگاه های تاریخی موجب می‌شوند که ملت دوست را از دشمن، راه را از بی راه و خادم را از خائن بازشناسد. و در خارج از ملت، موجب می‌شوند تا ماسک های ریاکارانه منادیان و مدافعان دروغین عدالت، دموکراسی و حقوق بشر کناری زده شود و چهره واقعی آنان آشکار گردد.
مهم ترین نقش و کاربرد بزنگاه های تاریخی این است که انسان ها انتخاب می‌کنند تا در کدام سمت تاریخ، درست و یا غلط، قرار گیرند و ترسیم نقشه راه آینده بصورت اثربخش، کارآمدتر و ایمن تر امکان پذیرتر گردد. غبارهای ریا و فریب از چهره حقیقت زدوده شود. در طول چندین دهه‌ی اخیر و در جغرافیای سیاسی و اجتماعی ایران به جرات می‌توان گفت که آذربایجان ایران دو بزنگاه تاریخی مهم را که در شناخت راه سعادت آینده آن بسیار موثر بوده است را تجربه نموده و اینک در آستانه سومین بزنگاه تاریخی خود قرار دارد که می‌تواند در پی ریزی و ایجاد پایه‌های آینده‌ی منطقه و ترسیم نقشه راه پیش رو و پاسخ گویی به سوال استراتژیک و کلیدی چه باید کرد!؟، نقش مهمی داشته باشد.
1_اولین بزنگاه تاریخی آذربایجان در خرداد ۱۳۸۵ و به دنبال واقعه سیاه روزنامه دولتی ایران رخداد که موجب بیداری عمیقِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در توده های مردم آذربایجان شد که پس از گذشتِ بیش از پانزده سال، در موضع گیری‌های کلان و انتخاب های اساسی ملت تورک آذربایجان نقش و حضور موثر آن اتفاق به چشم می‌آید. در واقع کمک کرد تا راه از بی راه بازشناخته شود.
2_دومین بزنگاه تاریخی که آذربایجان آن را با موفقیت پشت سر گذاشته جنگ دوم آزادسازی اراضی قاراباغ اشغالی و برپایی عدالت تاریخی بود. این پیروزی چهره‌ی بزک شده و ژست ریاکارانه‌ی تمامی جریان‌های ضد تورک و ضد آذربایجان را به روشنی آشکار نمود و دوست را از دشمن باز شناساند.
3_سومین بزنگاه تاریخی که ملت ما در آستانه آن قرار دارد بر محور بحران، ساخته شده است. یعنی چالش مدیریتی و فاجعه تعمدی خشک شدن دریاچه اورمیه که حیات و ممات آذربایجان به آن وابسته است. مردم آذربایجان در کنار فریادهای اعتراض و تظلم خواهی، دست یاری و نیاز بسوی جهانیان دراز کرده اند تا از وقوع فاجعه ای عظیم که می‌تواند هست و نیست همه آن کسانی که ما با آنها در کشتی ایران نشسته ایم را نابود گرداند، پیشگیری و جلوگیری نماید.
ملت تورک آذربایجان در این بزنگاه تاریخی، خادم را از خائن بازخواهد شناخت و سنگ بنای آذربایجان آینده را با شور و شعوری خودآگاهانه، از نو و با نگاهی متفاوت خواهد گذاشت. سینه و جان آذربایجان در حال سوختن است و مردم ما اینک عملکرد همه آن کسانی که می‌تواند دستی بر آتش و یا آب داشته باشند را به نظاره ایستاده است؛ مقامات استانی، منطقه ای و کشوری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دولت مردان، امامان جمعه، کارشناسان و دانشگاهیان، احزاب و رسانه ها، شخصیت های شناخته شده اجتماعی با هر گرایش، تخصص و تفکر، همه و همه، امروز در برابر آزمون بزرگی قرار گرفته ایم که نتیجه آن کلید آینده است. در این بزنگاه تاریخی است که خادم از خائن شناخته خواهد شد! راه از بی راه و دوست از دشمن.
نویسنده: سعید مینایی
