سعید مینائی: به گذشته برنمیگردیم
اگر اختراع صنعت چاپ و گسترش نشر در اثر انقلاب صنعتی، از ارکان و دلایل موفقیت #دوران_رنسانس در اروپا و غرب است، توسعه فناوری های الکترونیکی و فضای مجازی نیز نقطه عطفی در بیداری و بهار فکری مشرق زمین است. اگر دوران رنسانس به حیات اسم های بزرگ(حقیقی و حقوقی)در عالم غرب پایان داد و زمینههای توسعه پایدار را در آن فراهم نمود، بدون شک سهولت دسترسی به آرا و اندیشه های روشنگرانه، نقادانه و نو، به عصر حاکمیت پدرخوانده های خودخوانده در مشرق زمین که قرن ها کوشیده اند تا انحصار فکری ملت ها را در اختیار داشته باشند، پایان خواهد داد و نیم نگاهی حتی گذرا به متن و حاشیه جامعه نشان میدهد که با موفقیت به این امر پایان میدهد.
مشرق زمین که سرزمین سیاسی ما ایران و سرزمین فرهنگی ما آذربایجان نیز بخشی از این ژئوپولیتیک بزرگ است، در طول تاریخ همواره در سایه اسم های بزرگ، رهبران کاریزماتیک و پدرخوانده های خودخوانده به سربرده که با افکار ارتجاعی، سنتی و مذهبیِ دگم، حرکت قطار توسعه را در آن زمین گیر و متوقف کرده اند.
این کوتولههای سایه بلند سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با وجود تفاوت های بسیار در شکل ولی از محتوای یکسانی در سیاست های انحصارگرایانه، شعارهای پوپولیستی، اندیشه ارتجاعی، ساختارهای فرقه گرایانه، نظام تصمیم گیری محفلی، بهره گیری از متدهای احساسی و هیجانی برای تغییرات اجتماعی، محدودسازی فکری و منع آزاداندیشی، تکفیر خردورزی نقادانه، پرداختن به گذشته ها و افسانه ها و سکوت در برابر چگونگی ترسیم نقشه راه آینده، ترویج خرافه پرستی تقلیدی و موج سواری سیاسی، برخوردار هستند.!
نسل های جوان امروز ما با تجربه اندوزی ارزشمند از دویست سال نوسانات فرهنگی و اجتماعی و تغییرات سیاسی در این سرزمین، به استقبال آیندهی پیش رو رفته و پای در عصر رنسانس مشرق زمین و خاورمیانه گذارده است. تغییرات شگرف فکری – اجتماعی در خاورمیانه، و سیاسی – جغرافیایی در قفقاز بدون شک بر نگاه فرهنگی، شیوه حرکت اجتماعی و چارچوب سلوک سیاسی حلقه واسطه قفقاز و خاورمیانه یعنی ایران سیاسی و آذربایجان فرهنگی تاثیرگذار خواهد بود.
اگر زمانی فعالین جنبش های مردمی به دنبال ایجاد امواج بیداری و زبانه های روشنگری در جغرافیای محدود احزاب، رسانه ها و میتینگ ها بودند، اکنون به کمک فضای لایتناهی مجازی و ساختارهای گسترده اینترنتی این مقصود به سهولت ممکن شده است.! سرعت چرخش اطلاعات، بسط و نشر تحلیل ها و تولید محتوا بیش از پیش در حال رشد و گسترش است و دیگر داستان سراییهای پیشین، کام تشنه نسل امروز را سیراب نمیکند و نسل امروز عطش دانستن، پرسیدن و اندیشیدن دارد. امروز نسلی را که ناف آن را به #تیغ_نقد و به چاقوی سوال بریده اند را نمی توان به بی راهه های آلودگی، سرگردانی و بی سرانجامی سوق داد.
اگر امروز هستند پدرخوانده های خودخوانده ای که همچان در حال و هوای دهه های قبل به سر میبرند و فکر میکنند که آنقدر خوشبخت و خوش شانس هستند که بار دیگر بادهای سرگردان و چرخ روزگار، شاهین اقبال، سعادت و حکومت را بر شانه های کوچک و نحیف آنها خواهد نشاند، بهتر است که از خواب غفلت و توهم بیدار شوند و چشم بر حقایق و واقعیت های جهان باز کنند. نسل پرسش گر امروز به گذشته باز نخواهد گشت و عصر پدرخوانده های خودخوانده، به پایان رسیده است.!
نویسنده: سعید مینائی