زینت پیرزاده، کمدین ایرانی ساکن سوئد: طنز سلاحی علیه دیکتاتور است
در ماههای اخیر با شدت گرفتن اعتراضات مردمی نسبت به شرایط وخیم ایران از وجوه مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، هرگونه نقدی منکوب شده است. در این میان، طنزپردازان و کمدینها نیز در امان نبودهاند.
«زینب موسوی» معروف به امپراطور کوزکو و بعدتر «شاکر بویری» مشهور به «شاکر بوری»، طنزپرداز و بلاگر اهل آبادان، جزو آخرین طنزپردازانی هستند که بازداشت و مدتی را در زندان گذراندهاند.
در اکثر جوامع، منتقدان با دستمایه طنز و کاریکاتور به نقد حکومت میپردازند، ولی در ایران شرایط دیگری حاکم است. «زینت پیرزاده»، کمدین مشهور و نویسنده ایرانی ساکن سوئد که نقد سیاستهای جمهوری اسلامی همواره در آثار او گرداننده اصلی بوده است، در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید در کمدی و طنز، حقیقت نهفته است. خانم پیرزاده بارها توسط نیروهای حکومت ایران مورد تهدید قرار گرفته است.
***
در سال ۱۹۹۱ در ۲۱ سالگی با یک فرزند پسر به سوئد پناه برد و نامش شد پناهنده. خیلی زود تحصیل را آغاز کرد و چون امکانات مالی خوبی نداشت بسیار لاغر شده بود، ولی همین محرومیت موجب شد بهعنوان مدل برای یک کمپانی مد ایتالیایی انتخاب شود.
زینت پیرزاده موفق به دریافت جایزه بهترین کمدین زن تلویزیون در سال ۲۰۱۰ شد. فعالیتها حقوقبشری او یکی دیگر از ویژگیهای اصلی این زن ایرانی کمدین است؛ او سالها علیه ازدواج کودکان مبارزه کرده است تا اینکه از سوی سازمان ملل متحد در سوئد، مورد تقدیر قرار گرفت.
عاشق درست کردن کلاه بوده است، ولی اتفاقی در کلاسی که شرکتکنندگان در آن فقط برای حرف زدن ثبتنام میکردند، شرکت کرد. استاد دوره به او گفت تو کمدین به دنیا آمدهای و فهمید باید کمدین شود. او نویسندگی، بازی در تئاتر و تلویزیون، تدریس در مدرسه و مددکار اجتماعی بودن را تجربه کرده است و سخنران و فعال شناخته شده حقوقبشر در سوئد است. زینت پیرزاده تحصیلات خود را در رشته روانشناسی با اخذ فوق لیسانس علوم تربیتی اجتماعی به پایان رساند.
طنز سلاحی علیه دیکتاتور و زورگویی است
تحت فشار قرار گرفتن کمدینها در ایران بهدلیل انتقاد به وضع موجود، از نظر خانم پیرزاده نشان از قدرتمند بودن این افراد دارد. او میگوید طنز سلاح مثبتی علیه دیکتاتور و زورگویی است، با زبان طنز میتوان مشکلات بزرگی را مطرح کرد و به آنها پاسخ داد. مشکلات مردم را میتوان بازگو کرد. او اضافه میکند: «مثلا من از طریق کمدی شرایط بسیار سخت پناهندگان را بازگو میکنم. هربار که میکروفون به دست میگیرم، برای من مهم است که بدانم روی انسانها تاثیر گذاشتهام.»
این کمدین ایرانی توضیح میدهد که یک بار در یک برنامه طنز با عنوان «حواست باشه پناهندهها آمدند»، برای شهروندان سوئدی که از مهاجران و پناهندهها خوششان نمیآید هنرنمایی کرده است. میگوید: «تلاش کردم مردم سوئد متوجه دلیل حضور پناهندهها شوند. در این برنامه یک زن مسن پیش من آمد که در حزبی فعالیت میکرد که ضد مهاجران و پناهندهها بود و به من گفت برنامه تو باعث شد من از فعالیت در این حزب استعفا بدهم. این بزرگترین جایزهای بود که میتوانستم از کارم بگیرم.»
خانم پیرزاده اضافه میکند: «برای من بسیار مهم است که کار کمدی من تنها خنداندن مردم نباشد، بلکه تاثیر گذاشتن بر جامعه سیاسی و اجتماعی باشد.»
ضحاک پیش رژیم ایران رو سفید است
خانم پیرزاده در حمایت از اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی»، بسیار فعال بوده است و در خلال سالهای فعالیت خود، سخنرانیهای بسیاری در نقد سیاستهای علیه پناهندگان و همچنین شرایط ایران داشته است. میگوید اگر تمام عمرم را هم خارج از ایران باشم، ایران از قلب من خارج نیست. او زنان ایرانی را سرشار از درد و رنج توصیف میکند: «هر زن ایرانی کتاب قصهای است پر از درد و شادی توامان، سرشار از خاطرات خوب و خاطرات دردآور.» میگوید که همه ما ایرانیان داغدیده هستیم و ضحاک پیش رژیم جمهوری اسلامی روسفید است: «جمهوری اسلامی در حال نابود کردن همه جوانان ایران است. اگر سکوت کنیم، خون این جوانان روی دست ما هم هست.»
طنزپردازی که نه در وطن امن است نه در غربت
زینت پیرزاده میگوید: «در کشور سوئد هم طنز گفتن کار راحتی نیست. برخی شهروندان سوئدی از خارجیها بدشان میآید و آنها را تهدید میکنند. در کار کمدی تلاش کردم بتوانم از درد و رنج موجود در جامعه ایران و حتی در اروپا و کشور سوئد، کمدی درست کنم.»
همواره تلاش کرده است مردم سوئد را نسبت به مساله موی زنان و حجاب اجباری در ایران آگاه کند. یک خاطره از دوران تحصیل نقش پررنگی در شکلگیری مسیر زندگی او داشته است: «در مدرسه یکی از معلمان ما میگفت اگر موی خود را نشان دهید و یک مردی احساساتی شود و به جهنم برود، تقصیر شما است؛ شما هم در گناه او شریک هستید. من در همان سن بچگی با خودم فکر کردم ما چه قدرت بزرگی داریم که با یک موی خود میتوانیم مردان را به جهنم ببریم. در همین مورد هم اینجا یک برنامه کمدی و طنز نوشتم. حتی یک برنامه زنده خیلی بزرگ دارم به نام “بعد مستی زیر حجاب”، که در تمام سوئد اجرا کردم و همیشه هم بلیطهای فروش آن سریع تمام میشود. این برنامه طنز فقط به این میپردازد که نگاه به زن در ایران چگونه است.»
او میگوید همه ما ایرانیان زخمها و بحرانهای عمیق روحی داریم که همواره همراه ما است، ولی من همیشه فکر میکنم کار من شاد کردن مردم است. این کار بسیار مقدس است، چون همه انسانها به خندیدن و به یکدیگر نیازمند هستند.»
زینت پیرزاده میگوید صرف آزاد کردن هنرمندان و بهخصوص طنزپردازان در ایران، نمیتوانیم به قطعیت بگوییم دیگر تحت فشار قرار ندارند.
مردم صدای طنز انتقادی را چگونه بشنوند؟
خانم پیرزاده با ابراز نگرانی از سرکوب بیشتر کمدینها و طنزپردازان در ایران میگوید: «طنز یک سلاح بسیار قوی است. به طنز بسیار ایمان دارم، جوانان ایرانی میتوانند از طریق طنز و کمدی به هدف خود برسند و پیام خود را به سایرین برسانند و مبارزه خود را از طریق کار طنز و کمدی ادامه دهند.»
او با عنوان اینکه شرایط دختران طنزپرداز او را بسیار نگران کرده است، تاکید میکند: «چون رژیم ایران از هرچه زیبایی بیزار است، دختران جوان و زیبای طنزپرداز، خاری در چشم رژيم هستند. وقتی این بچهها را میبینم خیلی افتخار میکنم و همزمان چون خودم مادر هستم، نگران آنها هم میشوم.»
این کمدین و نویسنده میگوید: «کار طنزپردازان جوان ایرانی بهعنوان منتقدین حکومت بسیار تاثیرگذار است، چون خیلی خلاق هستند. هرکدام مثل یک فیلسوف هستند که حرف تازه دارند.»
تهدید شدم، ولی باز هم در تظاهرات شرکت کردم
خانم پیرزاده در اعتراضات اخیر شهروندان ایران علیه جمهوری اسلامی بارها مورد تهدید افراد ناشناس و بعضا از عوامل حکومت قرار گرفته است. به گفته او، جان طنزپردازان همیشه در خطر بوده است.
او میگوید: «به من چندباری اطلاع دادند که از طرف سفارت جمهوری اسلامی تحتنظر هستم و زیاد در مورد فعالیتهای من صحبت میکنند و باید حواسام جمع باشد. گفتند با همه صفحاتی [شبکههای مجازی] که داری خیلی ترکاندی، حواسات باشد که سفارت جمهوری اسلامی حواسشان به تو هست. خیلی در تظاهرات شرکت میکنی و خیلی همه [مردم] را برای شرکت در تظاهرات جمع میکنی. من هم این موارد را بهعنوان چیزی میان تهدید و تذکر تلقی کردم. ولی باز هم در تظاهرات شرکت کردم.»
او بهدلیل تهدیدهای بسیار، بادیگارد در اختیار دارد. خودش میگوید: «طنزهای من همه مبارزه است. زندگی برای ما طنزنویسان هم راحت نیست. برای ما که هم میخواهیم مبارز باشیم، هم طنز بگوییم.»
قربانی و مبارز علیه کودک همسری
زینت پیرزاده خود قربانی ازدواج در کودکی است و مجبور شده با فرزند خود از ایران فرار کند و به سوئد پناهنده شود. همین تجربه تلخ زندگی موجب شد او نسبت به زندگی کودکان و بهویژه دختربچهها، دقت بیشتری داشته باشد. فعالیتهای او منجر به تصویب قانون علیه ازدواج کودکان دختر در این کشور شد.
به گفته این کمدین و نویسنده، با اینکه ازدواج در کودکی در سوئد مجاز نیست، ولی دولت سوئد چشم خود را بر معضل ازدواج در کودکی میان پناهندهها بسته است.
خانم پیرزاده میگوید: «این مساله برای من سوالبرانگیز شد و نتوانستم این تبعیض و بیعدالتی بسیار بزرگ را بپذیرم، ولی ۱۵ سال طول کشید تا دولت سوئد به حرف من گوش کرد. در مجلس سوئد سخنرانی داشتم، با نمایندگان مجلس دیدار کردم و به دولت سوئد گفتم اگر قانونی علیه ازدواج کودکان غیرسوئدی در سوئد تصویب نکنید، من شما را به دادگاه بینالمللی میکشانم.» به گفته او، برخی روحانیان مساجد کوچک مسلمانان، کشیشها و رهبران مذهبی سایر مذاهب هم که با این وضعیت مخالف بودند، با این بازیگر و کمدین همراه شدند.
هرکس میکروفون به دستی، صدا دارد
شاید بسیاری فکر کنند طنز و کمدی نمیتواند صدای منتقدان و راهی برای مبارزه باشد، درحالیکه خانم پیرزاده میگوید هرکسی که میکروفون به دست دارد، قدرت دارد. او سکوت را معادل خیانت به بشریت عنوان کرده و میگوید تمام هنرمندان ایرانی در همه کشورها باید تاجایی که میتوانند، به مردم ایران کمک کنند.
خانم پیرزاده تاکنون دو کتاب با نامهای «پروانه در زنجیر»، «پروانه در زمستان» منتشر کرده است و تازهترین کتاب او با نام «پرنده ققنوس»، در دست انتشار است.