زندانیان بند ۸: گزارش برنامه ۲۰:۳۰ مضحک و دروغ است؛
زندانیان بند ۸: گزارش برنامه ۲۰:۳۰ مضحک و دروغ است؛
نام فعالین مطالبه گر حق تدریس به زبان مادری در میان امضاکنندگان
علیرضا فرشی، بهنام شیخی و حمید منافی نادارلی فعالین ملی مدنی آذربایجانی به همراه ۱۲ فعال عقیدتی سیاسی بند ۸ زندان اوین با انتشار بیانیه، اعلام کردند که گزارش اخیر برنامه ۲۰:۳۰ مضحک و سرتاسر دروغ است امضا کنندگان این بیانیه وضعیت زندان اوین و دیگر زندانهای ایران را اسفناک گزارش کرده و خواستار توجه مردم به این مسئله شدند.
در پی انتشار یک گزارش سراسر دروغ دیگر از صداوسیمای جمهوری اسلامی که پر واضح است رسالتی جز دروغ ندارد، بر آن شدیم تا برای تنویر افکار عمومی و توجه دوباره آنها به وضعیت زندانها، نکاتی را در مورد گزارش مضحک اخبار ۲۰:۳۰، مورخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ به اطلاع مردمی که در پی حقیقت هستند (آنهم در ایران که پیگیری حقیقت جرم است)، برسانیم.
۱. تونل ضدعفونیکننده که در تصاویر ملاحظه کردید، اسباب خنده ما را فراهم کرد؛ چرا که اساسا هیچکدام از ما از وجودش مطلع نبودیم، چه برسد به این که در حین ورودمان به زندان از آن استفاده کرده باشیم.
۲. قرنطینه بند یک نه ۱۴ روز بلکه فقط چند ساعت یا نهایتا یک روز پذیرای زندانیان تازهوارد است و زندانیان تازهوارد در بندهای چهار، هفت و هشت به شکلی فرمالیته و در جوار دیگر زندانیان به اصطلاح قرنطینه میشوند که برای نمونه، شرح قرنطینهٔ یکی از بندها را در پی خواهیم آورد.
۳. گزارشی که از بند چهار پخش شد، مربوط به اتاقهایی میشد که افرادی مانند غارتگران «صندوق ذخیره فرهنگیان»، «بانک سرمایه»، «موسسه ثامن» و چندین اختلاسگر سرشناس دیگر و سلطانهای خودرو و چه و چه… به همراه برخی سرداران تاریخگذشته سپاه (که حتی از ترسشان از خشم زندانیان، اسامی مشخصی ندارند و برای نمونه، گویا نام یکیشان سردار «سیف» است) و دیگر اسلافشان در آنجا سکنی داشته و دارند و با اموال غارتشده مردم تحت ستم ایران و با خاصه خرجی، اتاقهای لوکس برای خود ترتیب داده و با این ولخرجیها، نظم و اتوریته مطلوب خود را در آن بند حاکم کردهاند.
اتاقهایی که افرادشان، «حسین فریدون» (برادر رییسجمهوری)، «محمدعلی نجفی»، شهردار سابق تهران (که با جرم قتل اساسا نباید در آن بند و این زندان باشد)، «حیدریفر» (قاضی جانی کهریزک) و «مهدی هاشمی» (که در بند هفت، در ایامی که مرخصی نیست، در اتاق ویژه به سر میبرد) در آنجا سکنی دارند؛ اتاقهایی که در آنها افرادی از اقشار فرودست جامعه همچون بیرون از زندان، از سر احتیاج ناچار به خدمترسانی در ازای گرفتن مبالغی ناچیزند.
بدین ترتیب، یک نظام کاملا طبقاتی و تبعیضآمیز را در زندان هم حکمفرما کردهاند و خب طبیعی است که مسوولان سازمان زندانها و قوه قضاییه از این شیک و لوکسسازی بخشی از زندان، ویترین (اوین) جهت نمایشهای اینچنینی بهره برده و استقبال کنند.
۴. اما داستان بند هشت متفاوت است؛ بندی که قرار است به تعبیر خود زندانبانان، نقش «تبعیدگاه» را داشته باشد. ابتدا این که بهداری که در تصاویر ملاحظه کردید، فاقد امکانات پزشکی لازم است و از فقر تجهیزات پزشکی و دارویی رنج میبرد و ناتوان از ارایه کوچکترین خدمات پزشکی برای بیماران است. این بهداری از تامین بخش اعظم داروهای تخصصی و گاه حتی غیر تخصصی بیماران ناتوان است. دوم این که سالنی که از بند هشت در تصاویر، آنهم نه به صورت واضح مشاهده کردید، سالن هفت بند هشت بود که سالن کارگری است؛ همان سالنی که کارگران زندانی را با روزانه بیش از شش ساعت کار با دستمزدی فوق ناچیز همچون بیرون از زندان، با دستمزدی بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان در ماه به استثمار میکشند. و در ساعاتی که اکثر آنها در محل کار خود، در کارگاهها حضور دارند، اقدام به تهیه این گزارش کردهاند. گویا حضور آنها مانع از ترسیم فضای سانتیمانتال از زندان میبود.
نکته بعدی اینکه زندانیان سیاسی و عقیدتی بند هشت در سالنهای هشت و ۹ هستند و با توجه به اینکه صداوسیما و مسوولانش به درستی میدانند که زندانیان سیاسی و عقیدتی، صداوسیما را به عنوان بخشی از دستگاه سرکوب و پروپاگاندای حاکم میشناسند و هرگز با این رسانه مصاحبه نمیکنند و با توجه به وضع اسفناک بهداشتی این دو سالن، به خصوص سالن ۹ که از تراکم بالای جمعیت برخوردار است، حتی جرات حضور در این دو سالن را که چند مورد مبتلا به کرونا (بر اساس اعلام مسوولان خود زندان) و مشکوک به کرونا را دارند، به خود ندادند.
موضوع در اینجا صرفا زندانیان عقیدتی و سیاسی یا صرفا زندان در معرض توجه اوین نیست بلکه ساختار فشل، تبعیضآمیز، ظالمانه و بر اساس اهمیت شرایط روز، غیر بهداشتی بودن فضاهای کل زندانها است که همگی به خوبی میدانیم شرایط در زندانهای دیگر شهرستانها و به خصوص شهرستانهای محروم، زندانهایی چون قرچک، قزلحصار، تهران بزرگ، رجاییشهر و غیره به مراتب بدتر هستند. زمانیکه ما در یک سالن کوچک بند هشت (سالن ۹) با جمعیتی بیش از ۱۳۰ نفر با امکان استفاده از تنها سه روشویی و پنج حمام و پنج توالت که از وضع بهداشتی نامناسبی برخوردارند، مواجهیم و زمانیکه در اتاقهای ۱۲، ۱۵ و ۱۷ کوچک، ۱۷، ۱۸ نفر انسان زندگی میکنند، میشود تصور کرد که در دیگر زندانها چه خبر است.
اساس ما در این نامه، نه پاسخ دادن به اراجیف نخنمای تکراری بنگاه دروغ و نفرتپراکنی «۲۰:۳۰» (که با گزارشهای سراسر دروغ و نفرتپراکنانهاش، دستش به خون صدها بیگناه آلوده است و در بین مردم از بیآبروترین رسانهها است) که یادآوری شرایط اسفناک بهداشتی و زیستی زندانهای کشور بود.
حالا در حالیکه در قرنطینههای مضحک بندهای زندان اوین، افراد تازهوارد با افرادی که در روز چندم (به عنوان مثال روز ۱۰ یا ۱۱) قرنطینه هستند، یکجا نگهداری میشوند و با دیگر زندانیان نیز در ارتباطند، گزارشگر دلقک مآب ۲۰:۳۰ میآید و از وجود امر خارقالعادهای چون دسترسی به مایع دستشویی گزارش تهیه میکند! یا در جاییکه پزشک معتمد زندان که در بند هشت مشغول به کار است، به جای اعزام افراد با علایم مشکوک به کرونا و افرادی که در مراوده مستقیم با مبتلایان به کرونا بودند، جهت انجام تست کرونا با گذاشتن دست روی پیشانی به سنجش تب میپردازد و بیهیچ معاینه دیگری، دست به نسخه میشود، باید هم جلوی دوربین رسوای صداوسیما خودشیرینی کند.
پایان این قصه هرچه قدر هم برای ما تلخ باشد، برای نظام حاکم صد چندان تلختر خواهد بود.
زندان اوین – بند هشت، ۲۳ مرداد ۱۳۹۹
اسامی امضاکنندگان:
بهنام موسیوند
بهنام محجوبی
روحالله (آرش) خضری
محمدهادی مهرانی
حسین محمودی
آتبین جعفریان
یاسین جمالی
علیرضا فرشی
حمید منافی
بهنام شیخی
سبحان ایمانی
مصیب رییسی یگانه (محسن رییسی)
اصغر شیری
احمد فارسی
محسن فرید
جمعیت حقوق بشر آذربایجان «ارک» –
جمعیت حقوق بشر آذربایجان «ارک» –