ریشه های فرهنگ حذف مخالف در ایران از کجا نشات می گیرد ؟
دکتر ضیا صدرلاشرافی
چرا در جوامع ما برای کنار زدن مخالفین از ابزار حذف استفاده می شود؟ در حالی که راههای بهتری است، در جوامع مترقی بروش قبولاندن و اقناع تفکر مفید و همه جانبه در رقابت با افکار کمتر مفید، مخالفان را در جوی صلح جویانه و بدون وارد کردنِ آسیب شخصیتی و حیثیتی به مخالفانِ حقانیت، تفکر خود را به ثبوت می رسانند تا نظرآنها را به تقبل واقعیات معطوف سازند.
کلاً جوامعی که با دین وعلی الخصوص مذهب شیعه و ذهیت کافر ومسلمان و (فَاقْتُلُوا الْكَافِرُونَ و الْمُشْرِکینَ) و یا با ایدئولوژی کمونیسم پرولتاریا و کاپیتالیسم و دیکتاتوری پرولتاریا، همه چیزرا سبک سنگین می کنند عملا جامعه را به دو دسته آشتی ناپذیر تقسیم می شوند، نتیجه آموزه های اینگونه تفکر تقسیم و دو دسته کردن جامعه، باعث رشد و شکل گیری فرهنگِ حذفِ مخالف می گردد
درجوامع مترقی، قبولاندنِ مدلل افکارصحیح و مفید به جامعه و به جناحهایِ مخالف و متقابلا تقبل جناههای مخالف در مقابل منطق و دلیل صحیح و برخورد صحیح، با تدقیق درروابط آنها، می توان متوجه شد که: درجوامعِ مترقی، تنهاچیزی که برایشان بیشتر ازهمه چیزاهمیت دارد، حفظ منافع وامنیت جامعه وخواست و نیاز انبوه مردم می باشد ومردم منافع رفاهی خود را خیلی خوب می شناسند
درصورتی که در جوامع اسلامی مثل ایران وسوسیالیستی مثل شوروی سابق و یا کره شمالی دردنیای امروز زندگی نمی کنند، تمام وعده ها (( اگرچشم و گوش بسته از رهبران اطاعت کنید )) موکول به آینده موهوم و مبهم است، خوشبختی دربهشت و یا درجامعه بی طبقه نصیبتان خواهد شد، و چون افکارشان براساس ایده آلیسم و فانتزی و وعده های سرخرمن و موهوم بنا نهاده شده، بدانجهت مبارزات اجتماعی و سیاسی آنها برای کسب قدرتِ مجانی، با حذف رقبا میسرمی گردد که البته بتدریج، حذف حیثیتی و یا فیزیکی تبدیل به فرهنگ می شود و وارد فرهنگِ آموزشی جامعه می گرد که نمودارِآنرا درتقابلِ حذفیِ احزاب و حتی در برخورد هایِ سادۀ اجتماعی، براحتی می شود مشاهده کرد، با توسل به تهمت وافترا، رقبایِ خود را حذف می کنند، چون قرارنیست دراین دنیا چیزی نصیب مردم گردد، حال هرکس سمج-تر و بی رحم-تر بتواند مخالفین خود را قلع و قمع کند بر مسند قدرت می نشیند،
در تمام کتابهای لنین مثل کائوتسکی مرتد، هرکسی که کوچکترین مخالفتی با او داشت مثل پلخانف مرتد محسوب می شود و استالین یکشبه دهها هزارنفر ازمخالفین خود ازجمله تروتسکی را قتل عام می کند،
جمهوری اسلامی و یا مجاهدین با انفجارحزب جمهوری اسلامی، مخالفین درون دولتی را حذف و با بهانه قراردادن آن، کلیه گروههای خارج ازدولت را چه چپی و مذهبی و راست و لیبرال جارو می کنند
آری ما هم در این فرهنگ حذفی اسلامی علی الخصوص شیعه ، که به خاطر سیاست حذفی بین دومسلمان امام حسین و امام یزید که همدیگر را کافر می نامند و هرسال درروزعاشورا سرامام حسین را در وسط میادین شهرها می برند، بزرگ شدیم، تا هرگز تئوریِ حذفی و ترویج فرهنگ حذفی را از یاد نبریم، ( کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا )، یعنی اگر متن فوق خوب ترجمه و تفسیر شود شیعیان هرگزنباید فرهنگ حذفی را فراموش کنند و هرروز با رویای صحرای کربلا و حذف همدیگراز خواب بیدارشوند
دقیقا براساسِ همین ذهنیت وفرهنگ حذفی شیعه، از بدو تولد، وقتی جامعه فارس در ۹۵ ساله گذشته درایران حاکم می شود بجززبان فارسی همه زبانها را از آموزش حذف می کند وملتهای غیر فارس را از آموزش بزبان مادری محروم می سازد، و حتی ایرانی هائی که سالیان سال درکشورهای مترقی و دمکراتیک زندگی کردند با گذشت چهل پنجاه سال و با ادعای اینکه خود را صاحب ۲۵۰۰ سال تمدن پرشکوه تصورمی کنند، اگر یک آزربایجانی بخواهد درمورد زبان مادریش حرف بزند طبق فرهنگ پرورش یافته ( کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا ) او را بلافاصه با کلمه تجزیه طلب و پانترکیست حذفش می کنند ، آنها با ذهنیت حذفی، شرایطی فراهم می آورند تا مخالفین صلح طلب را هم به سوی خشونت و دیدگاههای حذفی سوق دهند،
سیاست دولتهای اسلامی وکمونیست برای به بردگی کشیدن مردم درجامعه استفاده از ابزارحذف می باشد و با بالا نگه داشتن تصنعی درصد بیکاری و کارتون خوابی و گورخوابی و وجود میلیونها بیکاربرای جایگزینی افراد معترض، شاغلین بکار را، از وجود نیروهای جایگزین به وحشت می اندازند تا بدینوسیله آنها را همیشه در زیر سیطره خود برای اجرای اوامرشان مطیع نگهدارند، و اگرمثلا یک ژنرال در سخنرانی رهبرکره خمیازه بکشد با خمپاره تیربارانش می کنند
و اگر دهانی در ایران بگوید مرگ برخامنه ای با گلوله آتشین گلویش را داغ می کنند تا بدینوسیله هیچ کس امنیت شغلی نداشته باشد و تسلیم مطلق در برابر اوامر رهبر و دولت باشد.
البته ناگفته نماند که کمونیستهای ایران واقعا باید خوشحال باشند که در سال ۱۳۵۷ به حاکمیت نرسیدند، چون بجای ساختمان حزب جمهوراسلامی، ساختمان حزب کمونیست منفجرمی شد، و در این رابطه کمونیستها بقیه گروهها را قلع و قمع می کردند، و امروزهم بجای خامنه ای، رهبران حزب کمونیست رو در روی مردم ایستاده بودند و ترامپ همۀ شان را تحریم کرده بود، و در فردای آزادی هم بجای خامنه ای و روحانی، رهبران آنها باید محاکمه می شدند و یا به سرنوشت صدام و قذافی دچار می شدند.