ریشههای های دیرین و اساسی اختلاف بر سر نصب یک مجسمه در شهر سولدوز ( نقده) چیست؟
همانطور که مطلع هستید نصب یک مجسمه در سولدوز ( نقده) به مناقشه ای بین شورای شهر همین شهر و استانداری اذربایجان غربی تبدیل شده است.
جدا از زمینههای پیشین بروز این اختلاف که ما هنوز از جزییات ان به طور کامل اطلاع نداریم، دوست عزیز اقای کاوه آهنگری این حادثه را بهانهای قرار دادهند برای گفتگو در مدیا و تاکید کرده اند بر همبستگی و مودت دو خلق کورد و تورک که من واقعا این اقدام را شایسته و در خور توجه میبینم و اقای آهنگری از جمله کسانی است که در صدد ایجاد پل دوستی میان احزاب سیاسی کرد و احزاب سیاسی ترک هستند و حرکت ایشان قابل تقدیر است.
من خودم هم جزو آن بخش از فعالین ترک هستم که طرفدار همبستگی خلقها در مجموع در ایران ، و به ویژه طرفدار همبستگی و نزدیکی و اتحاد میان این دو خلق کرد و ترک ، در عین حال اتحاد جنبش ملی دمکراتیک خلقهای کرد و ترک در ایران هستم. حتا من این اتحاد جنبش ملی دمکراتیک ترک و کرد را پایه و اساس تغییر سیاسی در ایران میدانم که در جای دیگری مفصلا این را گفته ام و حتا این اتحاد عمل ، نه تنها در پرسه تغییر نظام از جمهوری اسلامی، بلکه بعد از تغییر نظام جمهوری اسلامی هم نقش بسیار حیاتی در شکل دادن نظام سیاسی دمکراتیک بعد از این نظام بازی خواهد کرد . به همین خاطر تاکید به همبستگی این دو ملت بسیات بسیار حیاتی است.
اما چیزی که من در اینجا میخواهم به آن در اینجا تاکید کنم نگاه به بخشی از سخنان دوستم اقای آهنگری است که در این ویدئو بیان کردهاند.
به نظر من صرف گفتن نزدیکی و دوستی دو خلق یا این که بگوییم ما همسایه هم هستیم و باید با دوستی کنار هم زندگی کنیم و یا این که نباید حوادث ناگواری در این منطقه رخ بدهد، کافی نیست.
به نظر من لازم است یک نگاه موشکافانه و دقیق به گذشته ، شرایط و عواملی که اختلاف برانگیز هستند ، بشود. از این رو من به فرازهایی از این ویدئو اقای آهنگری می پردازم و سعی میکنم طولانی نشود:
– یکی از موردهای اشاره شده که دقت من را جلب کرد این بود که ایشان مخالفت شورای شهر سولدوز ( نقده ) را با نسب مجسمه را مخالفت تمامی خالق ترک معرفی کردهاند. گویا آن نمایندگان شورای شهر واقعا نمایندگان برگزیده خلق ترک هستند . فراموش کردهاند که این یک ارگان دولتی است و نمایندگان و کارمندان به این نظام در آن شهر هستند. در اینجا اقای اهنگری به جای مطرح کردن تضاد درون رژیم یعنی شورای شهر با استانداری استان اذربایجان غربی ، این تضاد را، تضاد خلق ترک با خلق کرد معرفی میکنند که گویا اون نمایندگان شورای شهر همه خلق ترک هستند که با با نصب مجسمه یک کرد مخالف است. ( که در واقع اگر از دیدگاه مردسلارانه به مسئله نگاه نمیکردند ، از مادر ترک صاحب مجسمه محمد اوراز کوهنورد فقید نیز نام به میان میامد ). ایراد اصلی در به اصطلاح جایگاه آن تضادها است که بین بخشهای مختلف جناحهای جمهوری اسلامی است نه بین دو ملت ترک و کرد.
– اقای آهنگری از ” ورزشکار کرد” نام برده ، در واقع از مادری ترک و پدری کرد به دنیا آمده است . بسیار هم مناسب است و که اصلا فرقی نمیکند ورزشکاری در شهری که به دنیا آمده میخواهیم مجسمه اش را بگزاریم و حق طبیعی آن انسان است فارق از تعلق اتنیکی او . اما این ورزشکار را اگر از این زاویه نگاه کنیم فرزند مشترک خلق ترک و خلق کرد است که در صحبت های اقای آهنگری به آن اشاره به آن نشده است.
-سومین نقدی که بر دیدگاه آقای آهنگری باید داشت یک فراز از سخنان اوست که من اینجا نوشته ام که بتوانم عینا نقل کنم که میگوید : ” در چند دهه گذشته ترک ها یک نو ع همسویی سیاسی – مذهبی با جمهوری اسلامی در پایمال کردن حقوق خلق کرد داشته اند”. ( پایان نقل قول) . تورک ها؟ … یک نوع همسویی داشته اند ؟ منظورتان کدام ترکها است ؟ منظور خلق ترک است که با جمهوری اسلامی همسویی کرده است که حقوق کردها ضایع بشود ؟ یعنی حقوق تورکها در ایران ضایع نمیشود ؟ یعنی ترک ها کارشان این است که همکاری کنند که حقوق کردها ضایع شود ؟ آیا منظورتان تورک تبارانی از آذربایجان هستند که از مسئولین و مقامات جمهوری اسلامی هستند در مناطقی از بخشهای تورک نشین ؟ یعنی آنها نمایندگان خلق تورک هستند به نظر شما که در پایمال کردن حقوق خالق کرد نقش بازی کردهاند؟
این به نظر من ایراد اساسی است که تضاد خلق کرد و تورک را تشدید میکند چون نمایندگان جمهوری اسلامی و ارگانها و افرادی را که برای جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، چه در ارگانهای امنیتی آن چه در ارگانهای سیاسی ، چه در هر جا …آنها را خلق یا نمایندگان خلق ترک حساب میکند . خوب اگر اینطور باشد برگردیم به استان کردستان . در کردستان کی بخشای دولتی- سیاسی – نظامی این استان را اداره میکنند ؟ آیا غیر از آن افرادی از ملت کرد است که شما در کردی به وابستگان رژیم آنها “جاش” میگویید ؟ یا کل کردهایی که در خدمت نظام جمهوری اسلامی هستند ، اینها از این قماش نیستند و شما از این در بین خود ندارید ؟ ما ترک ها باید به اینها و عملکردهای فاسد آنها به عنوان اعمال خلق کرد نگاه کنیم ؟ میبینید چقدر نادرست است ؟
حتا اگر از همین زاویه برویم نگاه کنیم به مناطق فارس و نقش خلق فارس. این مناطق را کی اداره میکند ؟ بخشی از جمیعتی که آنجا زندگی میکنند و در خدمت نظام هستند و فارس تبارند . این شامل نیروهای امنیتی ، نظامی ، پلیس ، ارتش ،…میشود . آیا همه اینها را خلق فارس باید حساب کنیم ؟ یا بر این اساس بگوییم که خلق فارس در ضایع شدن حقوق خلقهای دیگر نقش بازی میکند ؟ همین مساله در مورد عربستان ایران و بلوچستان و …مطرح است به دلیل این که رژیم از طرفدارن و باورمندان به خود که بین همه خلقها بدون استثنا پیدا میشود که شاید هم سودجویان آن مناطق در لرستان، بلوچستان، کردستان و اذربایجان ، ..هستند بهره میگیرد و استفاده میکند. اینها همکاران جمهوری اسلامی هستند ، خلق نیستند ! این جمله دوست عزیز اقای اهنگری از این رو قابل نقد جدی میباشد. چون اگر این طور حساب کنیم باید تمام خلقها به جان هم بیفتند و همدیگر را متهم کنند که اینجا کی علیه کی همکاری کرده و الا اخر …در صورتی که خلقها هیچ اختلافی با هم ندراند ، بسیار هم خوب با هم زندگی کرده اند و حتا فرزندانی متعلق به هردو خلق چون این کوهنورد از ازدواج آنها به دنیا آمده است ! به نظر من تنش افرینان احزاب سیاسی هستند . جریانات و عناصر سیاسی که فکری را مطرح میکنند و با این فکر میتوانند فاجعه بیافرینند.
– در مورد سولدوز ( نقده ) مشکل دیگری هم هست بهتر بود آقای آهنگری به آن اشاره میکردند که نکردند .
آقای آهنگری در جریان سولدوز ( نقده ) به زمانی اشاره میکنند که نیروهای جمهوری اسلامی به رهبری ملاّ حسنی وارد سولدوز ( نقده ) میشوند . در حالی که اصل ماجرا از آنجا شروع نمیشود . اصل ماجرا به قلم شواهد ، و یکی از فعالان چپ که متولد سولدوز بوده ، آنجا بزرگ شده و هنگام زمینه سازی حوادث و رخداد این جنایات همانجا بوده و آن را در مقاله “اسیب شناسی جنگ نقده”، به روایت رفیق دنیز ایشچی به قلم آورده است . ( رجوع به لیک اول در پایان این نوشته) .
در این مقاله آمده است که هفتهها و شاید ماهها قبل کار میلیتاریزه کردن منطقه ، آمدن نیروهای نظامی حزب دمکرات کردستان ایران ، بعد یواش یواش به بهانه برگزاری میتینیگی در شهر سولدوز که منجر به تظاهرات مسلاحانه همین حزب میشود زیر کاری شده ، به طوری که بصورت متمادی از قبل با شلیک گلولهها در طول شب ها و ایجاد فضای رعب و وحشت بین ساکنان سولدوز و مشخصا ترک هاکه مسلح هم نبودند، اقدام شده است که در نتیجه آن بخشهای از جمعیت ترک برای رویارویی و مقابله به مثل، تحریک به مسلح شدن میشوند چون جمهوری اسلام تازه به قدرت رسیده بود و احتمال این که ممکن بود از عهده بازگردندان آرامش به منطقه بر نمی آمده، وجود داشت و مطرح بود.
در یک کلام فتیله جنگ در سولدوز هفتهها و شاید ماهها قبل از آمدن رژیم و نیروهای حسنی به منطقه شعله ور شده و جنگ آغاز شده و تهدیدات وجود داشت.
با شخصی بسیار محترم از سکنه شهر هم که مهمانمان بود گفتگو کرده ام از دوستان نزدیک است که بسیار هم تعریف میکرد که دو ملت چگونه به دوستی زندگی میکردند تأ قبل از این تحریکات حزب دمکرات کردستان ، که افراد مسلح کرد به منزل او ریخته و او را در حیاط خانه اش از پا زخمی کرده و تهدید کرده بودند که با خانواده خود هر چه زودتر سولدوز را ترک و از آن جا به همراه دیگر ترک ها شهر را ترک کند. این مرد محترم که نمیخواهد نامش به دلیل امنیتی فاش شود و هنوز شاهد زنده این وقایع است میگوید “نیروهای دولتی اگر نیامده بودند ، برنامه من این بود که اول افراد خانواده را بکشم بعد خود کشی کنم که خانواده ا م به دست دیگران نه افتند”!
بنا بر این نادرست است که ما چهره اصلی در تحریکات و تضاد اصلی و برانگیزان واقعی این تضاد را در جنگی که صورت گرفته نادیده بگیریم و همه چیز را از بعد از ورود نیروهای ملا حسنی برسی کنیم !
حتا باید با شفافیت اعلام کرد که مسولیت وارد شدن نیروهای حسنی به این منطقه در آن زمان ، حزب دمکرات کردستان ایران است چون تا ۴ یا ۵ روز قابل از ورود نیروهای دولتی جنگ علیه ملت تورک آغاز شده بود. باید نگاه نقادانه به سیاستهای گذشته حزب دمکرات کردستان ایران کنیم.
مورد دیگر که باز هم باید اشاره کنم که همین امروز به تضاد جنبش سیاسی خلق کرد و جنبش سیاسی خلق ترک دامن میزند تفکرات الحاق طلبانه است و آن ” استان اورمیه ” نامیدن شهر اورمیه با این هدف که گویا ” اورمیه” یک استان از استانهای “کردستان بزرگ” است ! این خیال پردازی از جمله این تحریکات جاری است . بارها و بارها مستقیما صحبت کرده با بیانیهای هم در کنگره ملییتهای ایران فدرال تصویب کرده ایم که ادعاهای ارضی جمهوری اسلامی را تقویت میکند و فقط فرصتی به جمهوری اسلامی میدهد که از این تضادها استفاده کند. بعد از تحقق و ایجاد دولتهای فدرال در مناطق، شاید دولتها بخواهند با هم گفتگو کنند آن هم از طریق مجلس ، اگر لازم شد . ما این بیانیه را تصویب کرده ایم اما با این وجود میبینیم در ارگان رسمی حزب دمکرات کردستان ( با و بدون ایران)ایران مدام از “استان اورمیه” سخن میگویند و به طوری که حتا همین رئیس جمهور روحانی هم با شیطنت تمام برای تشدید تضاد این دو ملت از همین اصطلاح استفاده کرده است . ما با دوستان در هر دو این حزب ها مستقیما صحبت کرده ایم و آنها را دعوت کرده ایم که در این مورد باز اندیشی جدی باید کنند و به کج روی خانمان سوزی نیفتند که به این قیمت گران برای مللتها تمام میشود.
آیا با ” استان ارمیه” خوندن شهر اورمیه ، اینجا کردستان میشود؟ آیا این نتیجه ای جز تنش و تهدید دارد ؟ این آیا تهدید نیست ؟ نمی تواند مسئله آفرین باشد ؟ البته که مسئله آفرین است.
این یعنی درگیر کردن دو جنبش بلقوه ملی- دمکراتیک تورک و کرد و به هدر دادن انرژی و نفرات آنها، که نفرات آنها را به جای مبارزه با جمهوری اسلامی، به جان هم میاندازد. من این مورد مهم را هم در سخنان اقای اهنگاری نیافتم.
این است که ما مودت و دوستی این دو خلق هم برای این دو خلق را ، هم برای کل ایران و هم منطقه بسیار حیاتی ارزیابی میکنیم . من فکر میکنم این دو خلق نیز مشکلی با هم ندارند اگر احزاب سیاسی مشکلاتی تراش نکنند. فعالین سیاسی و رادیکالیسم کور افراطی آنها است که هر روز برای خلقها مسئله ساز میشود .
این شیوه به جای این که این خلقها را علیه جمهوری اسلامی متحد کند تضاد تصنعی و وارداتی به آنها را تشدید میکند. انداختن علت این مناقشات تزریقی بر سر آن دیگری و حتا نیروهای جمهوری اسلامی هم، تا زمانی که این اعاهای تحریک کننده مرتب باز تولید شوند ، سودی ندارد .
ما جمهوری اسلامی را میشناسیم ، اما مسئله اصلی ما و تضاد اصلی ما مبارزه با جمهوری اسلامی است که لازمه آن باز اندیشی و بازنگری نقدانه به گذشته و سیاستهای کنونی شما است که شرایط دوستی و همبستگی جنبشهای ملی- دمکراتیک این دو خلق را به هم نزدیک می کند ، چون خلقها ذاتا به هم نزدیک هستند و با هم مشکلی ندارند .
تنها با این وسیله است که ما میتوانیم همکاری تنگاتنگی با دلگرمی لازم واعتماد به هم داشته باشیم که آینده ای بهتر، نه تنها برای این دو خلق، حتا برای تمام کشور ایران بسازیم.
1)
آسیب شناسی جنگ نقده و دیالوگ پیشنهادی حزب دموکرات کردستان
یکشنبه, آوریل 22, 2012 – 05:22
دنیز ایشچی
2)Kawa Ahangari
https://www.facebook.com/kawe.ahangari/videos/2867596273316331/