رویا حشمتی و شلاق؛ آنچه از شکنجه مرسوم جمهوری اسلامی باید دانست
روایت دردناک و تکاندهنده، اما مقاوم و شجاعانه «رویا حشمتی» از شلاق زدنش بابت عدم رعایت حجاب اجباری، واکنشهای گستردهای را بهدنبال داشته است. شلاق در قوانین جمهوری اسلامی چه نقشی دارد و چرا جمهوری اسلامی با خونسردی در قرن بیست و یکم، شهروندان را با شلاق مجازات میکنند؟
***
«مردک شروع کرد به زدن شانههام، کتفم، پشتم، باسنم، رانم، ساق پام. باز از نو تعداد ضربهها رو نشمردم. زیر لب میخوندم بهنام زن بهنام زندگی، دریده شد لباس بردگی، شب سیاه ما سحر شود تمام تازیانهها تبر شود.»
این بخشی از روایت «رویا حشمتی»، فعال مدنی و مخالف حجاب اجباری است که روز ۱۳دی۱۴۰۲ در شعبه اول اجرای احکام تهران، حکم ۷۴ ضربه شلاق علیه او اجرا شده است؛ روایتی مملو از درد که با مقاومت خانم حشمتی، دل هر خوانندهای را به درد میآورد.
در جایجای روایت رویا حشمتی، رد پای مقاومت او برای سر نکردن حجاب اجباری و اصرار، تهدید و حتی التماس مامورانی که آنجا بودند تا او را شلاق بزنند، دیده میشود. حتی دو زنی که در زمان اجرای حکم هم حضور داشتند، چند بار روسری را بدون رضایتاش روی سر او میکشند.
رویا حشمتی در این یادداشت کوتاه، همزمان شهادت داده که در طبقه زیر همکف ساختمان شعبه یک اجرای احکام، چند جوان را دیده که بابت نوشیدن مشروبات الکلی آنجا بودند تا شلاق بخورند.
او از اجرای این حکم در پستوهای یک ساختمان اداری خبر داده و از دمودستگاه شکنجهای قرون وسطایی که او را در آنجا شلاق زدند و نوشته است: «در آهنی رو باز کردند. دیوارهای اتاق سیمانی بود. یک تخت ته اتاقک بود که جای دستبند و پابند آهنی دو طرف تخت بود. یک وسیله آهنی شبیه پایه بوم نقاشی کمی این طرفتر بود. یه اتاق شکنجه قرون وسطایی بود.»
حدی یا تعزیری؟ بستگی به مامور شلاقزن دارد
این نخستین بار نیست که حکم شلاق که در قوانین بینالمللی بهعنوان یکی از مجازاتهای بیرحمانه شناخته میشود، در زیرزمین یا یک اتاق مخصوص در ساختمانی دولتی در ایران، اجرا میشود.
«علی»، یک فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق است که در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ بابت اتهام «اخلال در نظم عمومی»، به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری قابل خریدن و مجازاتهای دیگر محکوم شده است. او به «ایرانوایر» میگوید که وقتی برای پرداخت جریمه نقدی به دادسرا رفته بوده، به او گفتند که چون شلاق را نخریدی و از تاریخ آن گذشته، باید شلاق بخوری.
به گفته این فعال مدنی، رییس اجرای احکام و کارکنان آن واحد البته بسیار همدل بودند و با احترام برخورد میکردند، چون دورهای بوده که بخش عمدهای از حاکمیت به این نتیجه رسیده بود که رییسجمهور شدن «محمود احمدینژاد» و سرکوب مردم معترض، اشتباه بوده است.
«در پهلوی اتاقی که رییس اجرای احکام نشسته بود، اتاقی بود که در آن تختی گذاشته بودند شبیه تختهای اورژانس. من روی تخت دراز کشیدم و خود رییس اجرای احکام آمد و سربازی که حکم را اجرا میکرد ایستاد و رییس اجرای احکام مدام میگفت آرام بزن. سرباز هم گفت آقا این شلاق اصلا باید بلند شود یا نه؟ ۷۴ ضربه زدند. طبیعی است که دردی نداشت، چون اصرار داشتند که فقط اجرا شود. من هم شلاق را خوردم و پاشدم آمدم. کلا در شلاق تعزیری سیستم آن همین است. فقط شلاق حدی است که طوری میزنند تا طرف دردش بیاید. در شلاق تعزیری حتی سرپا هم میزنند و میگویند خودت بشمار.»
اشاره این فعال مدنی به دو نوع حکم شلاق است. یک نوع شلاق حدی، بابت اتهاماتی که سیستم حقوقی جمهوری اسلامی میگوید که چون در قرآن و شریعت اسلام آمده، از «حدود» محسوب میشود، مانند نوشیدن مشروبات الکلی یا «شرب خمر»، رابطه جنسی خارج از چارچوب ازدواج یا آنچه «زنا» محسوب میشود و رابطه جنسی همجنسگرایانه که از آن، به «لواط» یاد میکنند.
اما شلاقهای تعزیری، نوعی از مجازاتهای بدنی هستند که دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی بابت اتهاماتی که در قرآن و شریعت به آنها اشارهای نشده، این حکم را صادر میکند و میتوانند در کنار سایر مجازاتها مانند حبس و مجازاتهای تکمیلی ازجمله ممنوعالخروجی، ممنوعیت از فعالیت حرفهای و فعالیت در شبکههای اجتماعی صادر شوند.
شلاقهای تعزیری برخلاف شلاقهای حدی تعداد مشخص و از پیش تعیین شدهای ندارد و قاضی بنا به «علم» خود، تعداد آن را تعیین میکند.
«محمد»، جوان ۳۰ ساله و اهل تهران است که به ایرانوایر میگوید تاکنون دو بار بابت نوشیدن مشروبات الکلی ۷۴ ضربه شلاق به او زده شده، یعنی شلاق حدی.
او توضیح میدهد: «هر دو بار مست بودم که دستگیر شدم. کیت الکل زدند، ۲۶۰ بود درصد الکلم. همان شب بازداشت شدم، فردایش دادگاهی شدم و با قرار وثیقه آزاد شدم. ۴۰ روز بعدش حکم ۸۴ ضربه شلاق آمد. وقت دادند که بروم شلاقم را بخورم. تو زیر زمین همان دادسرا ارشادی تهران، خیابان وزرا بود.»
او توضیح میدهد: «میخواهم بگویم خیلی جدی هستند و برایش کاملا سازوکار تعریف کردهاند. خیلی هم منظم هستند، نه مثل بقیه کارهایشان.»
او درباره رفتار افرادی که حکم شلاق را علیه او اجرا کردهاند نیز میگوید: «آدمهای عادی بودند. انگار دارند نامه اداری مینویسند و یک کار فرهنگی میکنند. یکیشان گفت که دوست ندارد این حکم را اجرا کند، اما مامور است و این هم قانون است و باید اجرا شود. به من گفت دیگر قانونشکنی نکن که شلاق نخوری.»
محمد در ادامه نیز میگوید: «سری اول من تجربه نداشتم، خیلی التماس کردم که آرام بزنند ولی آنها لج کردند کل ۷۴ ضربه را جوری زدند که پوستم کنده شده بود. ولی سری دوم که رفتم شلاق بخورم، اصلا التماسشان نکردم و برای همین یک کمی آرامتر زدند.»
این جوان ۳۰ ساله در پاسخ به این سوال که آیا شخصی آنجا مراقب او بوده یا خیر، میگوید: «حقیقتا مراقب ما کسی نبود، فقط یک آخوند بود و با تسبیح میشمارد که چند تا آن جلاد زده و چک میکرد که پارتیبازی نشود.»
حکم شلاق و قوه قضاییهای جمهوری اسلامی
«قاسم بُعِدی»، حقوقدان و وکیل حقوقبشری، درباره اجرای حکم شلاق در ایران به ایرانوایر میگوید: «ازنظر قوانین حقوقبشری، تمام مجازاتهای بدنی از مصادیق شکنجه محسوب میشوند، ولی متاسفانه در قوانین جمهوری اسلامی، با این توجیه که مبنای فقه و شریعت دارد، بهوفور و بهصورت گسترده مجازاتهای بدنی، ازجمله شلاق و قطع عضو را داریم.»
به گفته این وکیل دادگستری، اجرای حکم بیرحمانه شلاق بهرغم مخالفتهای سازمانهای بینالمللی در این مورد و باوجود پذیرفتن منشور سازمان ملل و اعلامیه جهانی حقوقبشر توسط سیستم قضایی جمهوری اسلامی صورت میگیرد.
به گفته این حقوقدان ایرانی، «آقایان مدعی هستند که با مقررات فقه دارند این مجازات را اجرا میکنند. بحث حقوقبشر اسلامی را مطرح میکنند و میگویند براساس مقررات فقه که بهترین مقررات دنیا است این احکام را اجرا میکنیم و هیچ ابایی هم از اجرای آن ندارند و خیلی راحت اجرایش میکنند.»
او با تاکید بر نقش «ارعابکننده» مجازات شلاق، درباره دورویی و ریاکاری حاکمیت در داخل و در فضای بینالمللی نیز میگوید: «وقتی میخواهند ارعاب در جامعه ایجاد کنند، متوسل میشوند به مجازاتهای بدنی. اما وقتی در مقابل جوامع بینالمللی میخواهند قانون مجازات خود را منطبق با اصول حقوقبشری جلوه دهد، متوسل میشوند به مجازاتهای جایگزین و حبس.»
قاسم بعدی ادامه میدهد: «شلاق مشخصا بیشتر جنبه ارعاب جمعی دارد. هرچند، فلسفه مجازات بهطور کلی ترساندن جامعه از عواقب ارتکاب جرم و در نتیجه بازدارندگی است، ولی هدف از مجازاتهایی نظیر شلاق، ارعاب است. واقعا در جمهوری اسلامی نه ارعاب برای پیشگیری از جرم، که بیشتر برای سرکوب بخش مدنی جامعه و برای سرکوب فعالین و دگراندیشان است.»
این وکیل حقوقبشری که بابت دفاع از موکلانش خود مدتی را در زندان تبریز به سر برده، درباره اجرای حکم شلاق یکی از همبندیهای خود به ایرانوایر میگوید: «یکی از هم بندیهایم ظاهرا از قبل یک حکم شلاق داشت که اجرا نشده بود. وقتی مسوولان زندان برای سرکشی آمدند، این جوان اعتراض کرد و او را بردند مجازات شلاق قبلیاش را اجرا کردند. جوان ورزشکار و تنومندی بود، بهحدی محکم او را شلاق زده بودند که نمیتوانست تکان بخورد. آنقدر حالش بد بود که ما اعتراض کردیم و سرانجام او را بردند بیمارستان.»
او همچنین میگوید: «در بیمارستان گفته بودند اگر نمیآوردید، میمرد. آنقدر از پشت او را شلاق زده بودند، خون در رگهایش لخته شده بود.»
این وکیل حقوقبشری درباره نحوه اجرای مجازات شلاق و احتمال کینهتوزیهای فردی شخصی که مجازات را اجرا میکند نیز به ایرانوایر میگوید: «ما قانون اجرای نحوه مجازاتها را داریم که درباره اجرای شلاق هم مفصل توضیح داده است. در قانون اجرای مجازات شلاق آمده که نباید به سر و اندامهای حساس زده شود. شلاق از پشت زده میشود، بهصورت خوابیده یا در شلاقهای تعزیری، سر پا. این شلاق باید پخش شود در کل بدن از زیر گردن تا قسمتهای پایین بدن.»
اما به گفته این حقوقدان اهل تبریز، «ولی وقتی میخواهند اذیت کنند، تمام شلاقها را در نقطه خاصی، مثلا پشت سینه و قلب میزنند و این حتی ممکن است جان فرد را بگیرد.»
نحوه اجرای حکم شلاق و اعدام پیش از این نیز انتقادات بسیاری را در پی داشته است.
پیشتر، «محمود امیریمقدم»، مدیر سازمان حقوقبشر ایران، درباره دشمنیهای فردی مسوولان زندان با زندانیان محکوم به اعدام، به ایرانوایر گفته بود که طوری گره طناب دار را میبندند که فرد مدت طولانیتری را بالای دار زنده باشد و بیشتر عذاب بکشد.
حقوق شما
«موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان و مشاور حقوقی ایرانوایر، با تاکید بر اینکه مجازات «کشف حجاب» در قوانین، شلاق نیست، درباره اجرای حکم شلاق برای رویا حشمتی، میگوید: «شاید اتهام دیگری در پرونده ایشان بوده، مثلا اخلال در نظم.»
او با تاکید بر اینکه مجازات شلاق، بههیچوجه توجیه منطقی و جرمشناسی ندارد، توضیح میدهد: «در قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین کیفری، یکی از مجازاتهای اصلی، شلاق است. در حقوق ایران، مجازات حبس، جزای نقدی و شلاق خیلی زیاد است. این هم برگرفته از شرع اسلام است و آقایان آن را وارد قوانین کردند.»
به گفته این وکیل حقوقبشری، «شلاق، بهعنوان یک مجازات شناخته نمیشود» و جمهوری اسلامی نیز در اوایل دهه ۱۳۸۰، قصد پیوستن به کنوانسیون منع شکنجه و مجازاتهای ترذیلی را داشته و باوجود رای موافق مجلس در آن زمان، شورای نگهبان از تصویب و اجرایی شدن آن خودداری کرده است.
آقای برزین تاکید میکند: «شورای نگهبان به بهانههای اینکه زمینه آن فراهم نیست و هزینهبر است، آن را رد کرد. اما دلیل اصلی همین شلاق بود، چون شلاق یک مجازات ترذیلی است و اگر عضویت در آن کنوانسیون تصویب میشد، باید شلاق را از قوانین ایران بر میداشتند.»
به گفته موسی برزین خلیفهلو، ایران از معدود کشورهایی است که باوجود اینکه هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد و مصداق بارز شکنجه است، مجازات شلاق در آن اجرا میشود.