رویاهای قالیباف در ورزش؛ قسمت دوم، مهرپیشانیها رییس فدراسیون فوتبال میشوند
«محمدباقر قالیباف» تحرکات اولیهاش را در ورزش ایران آغاز کرده است؛ بخش اول، یک فعالیت به ظاهر تبلیغاتی ولی پوپولیستی برای بازگرداندن «عادل فردوسیپور» و «برنامه ۹۰» و بخش دوم، در دست گرفتن کلیت فوتبال کشور.
نزدیکان رییس مجلس شورای اسلامی از آغاز رایزنیهای مدیران نزدیک به او برای در دست گرفتن مهمترین پست ریاست فوتبال خبر میدهند. قالیباف قرار است مهندسی انتخابات فدراسیون فوتبال ایران را برعهده داشته باشد.
*********
یک فدراسیون ورشکسته با حدود سه میلیون دلار بدهی انباشته و درآمدهای ناچیز بینالمللی که قرار نیست فعلا به دلیل تحریمهای امریکا مبلغی از آن به ایران برسد، چه جذابیتی برای یک چهره سیاسی دارد؟
این سوال را اگر پیش روی محمدباقر قالیباف، رییس کنونی مجلس شورای اسلامی قرار دهید، با پاسخهایی قاطع روبهرو خواهید شد.
او از زمانی که فرماندهی نیروی انتظامی را در دست گرفت، فوتبال را به چشم ابزاری برای ارضای شهوت شهرتش دید. همین رفتار را در شهرداری تهران هم داشت. پس عجیب نیست که امروز میشنویم کسی جز محمدباقر قالیباف، از میان کاندیداهای کنونی ریاست فدراسیون فوتبال ایران، اتاق ریاست را مهندسی نخواهد نکرد.
گزینه اول، یک سردار نامآشنا است؛ «مصطفی آجرلو».
مصطفی آجرلو تندروترین مدیر تاریخ فوتبال ایران با گرایشهایی کاملا مختص به نیروی زمینی سپاه پاسداران است. او فرماندهی لشکر ۲۷ «محمد رسولالله» را در کنار جانشینی معاونت تربیتبدنی سپاه پاسداران و تاسیس «باشگاه فجر» تهران در کارنامهاش داشت. اما وقتی محمدباقر قالیباف به فرماندهی نیروی انتظامی رسید، خودش را از سپاه به نیروی انتظامی منتقل کرد.
وقتی به نیروی انتظامی رفت، مدیریت «باشگاه پاس» تهران را در دست گرفت. این، نقطه آغاز پایان دادن به یک باشگاه باشکوه در تاریخ فوتبال ایران بود.
فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور از سردار مصطفی آجرلو چیزی جز قهرمانی یک تیم نظامی در لیگ فوتبال ایران را نمیخواست. پس پاس در سالهای آغازین دهه ۸۰ خورشیدی، به متمولترین باشگاه فوتبال ایران بدل شد.
ادعاهایی شفاهی (مثلا از سوی «محمد مایلیکهن») در مورد جذب اجباری ستارههایی که به دلایل اخلاقی در میهمانیها بازداشت میشدند، وجود داشت؛ بازیکنانی که نیروی انتظامی بازداشت میکرد، باید تعهد میدادند و با پاس قرارداد داخلی امضا میکردند.
اما در این که سردار آجرلو با بودجه نیروی انتظامی، گرانقیمتترین باشگاه فوتبال ایران تا آن زمان را اداره میکرد، شکی نیست.
سردار محمدباقر قالیباف، سهمیه یک درصدی تخصیص بودجه کل کشور به امور فرهنگی و مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی را بهصورت مستقیم به باشگاه پاس هدیه میداد. او خبرگزاری «ایپنا» و روزنامه «پاس جوان» را هم تاسیس کرد. همه این هزینهها که البته در دایره بسته نزدیکان شخص محمدباقر قالیباف و مصطفی آجرلو میگنجید، سرانجام به یک قهرمانی باشگاه پاس در فصل ۱۳۸۳ – ۱۳۸۲ انجامید.
سال ۱۳۸۴ در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی با رهبر جمهوری اسلامی، گلایهای به گوش آیتالله علی خامنهای رسید مبنی بر این که سربازهای نیروی انتظامی در مرزها و پاسگاههای دور افتاده از کمترین امکانات ممکن برخوردار نیستند ولی قرارداد کاپیتان تیم پاس (جواد نکونام) ۲۲۰ میلیون تومان در سال است. البته دریافتی نکونام با متممهای قراردادش به ۳۱۰ میلیون تومان خالص دریافتی در سال میرسید.
این قرارداد متعلق به سالی است که قیمت دلار در ایران کمتر از هزار تومان بود. داستان پاس همانجا به پایان رسید؛ از توقیف بودجه تا کوچ این تیم به دستور «محمود احمدینژاد» به همدان و سپس انحلال باشگاه.
هیچ کس مانند محمدباقر قالیباف و سردار آجرلو نمیتوانستند آن تیم باشکوهی که هنوز هم آخرین تیم ایرانی قهرمان در رقابتهای آسیایی است را این گونه نابود کنند.
اما این پایان همکاری آنها نبود. وقتی محمدباقر قالیباف شهردار تهران شد، مصطفی آجرلو بلافاصله به ریاست «سازمان ورزش شهرداری» تهران رسید.
نام سردار آجرلو در فهرست مشهور «املاک نجومی» که مبتنی بر گزارش سازمان بازرسی کل کشور از واگذاری چند هزارمیلیاردی املاک به بعضی مدیران ارشد شهری و برخی اعضای شورای شهر تهران در زمان محمدباقر قالیباف بود نیز به چشم میخورد.
همزمان با حضور سردار قالیباف در شهرداری تهران و سردار آجرلو در سازمان ورزش این شهرداری، «روزنامه همشهری» بهعنوان رسانه شهرداری تهران، برای نخستین بار میان روزنامههای غیرورزشی، اقدام به انتشار ضمیمهای به نام «همشهری ورزشی» کرد. در مورد مفاسد اقتصادی این روزنامه و ضمیمههایش نیز پروندههایی باز وجود داشت که هنوز بسته نشدهاند.
بهمن ۱۳۸۸، سردار «محمد حاج آقامیر»، دیگر فرمانده اطلاعات سپاه از سوی قالیباف جانشین آجرلو شد. ادعا میشد که رابطه دو سردار از این نقطه به کدورت کشیده شده است. اما اینگونه نبود. حتی حضور سردار آجرلو در «باشگاه تراکتور»، با نظر و توصیه دوستانه محمدباقر قالیباف به فرماندهی «لشکر عاشورا» تبریز انجام شد. هواداران تراکتور برای نخستین بار در ورزشگاههای ایران در زمان مدیریت سردار آجرلو علیه سپاه شعارداده بودند.
از هفته آغازین اسفند ۱۳۹۸ و با قطعی شدن پیروزی محمدباقر قالیباف در انتخابات مجلس، فعالیتهای سردار آجرلو هم برای بازگشت به فوتبال آغاز شد.
اولین برنامهاش، یک مصاحبه رپورتاژ آگهی تصویری بود؛ نمایشی از یک مدیر آگاه که میخواهد از «فساد»، «تبانی»، «دلالی» و دلایل افت فنی فوتبال کشور صحبت کند. روز ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، مصاحبهای از سردار آجرلو با تیتر «از احمدینژاد و قالیباف تا دنیزلی و علی کریمی» منتشر شد. همین مصاحبه ویدیویی در روزهای اول فروردین بارها در صفحات مجازی نزدیک به سردار آجرلو و تیم رسانهای او باز نشر شد.
روز ۲۱ اردیبهشت، باز هم در مصاحبهای که دقیقا شبیه به یک رپورتاژ آگهی بود، در واکنش به اصلاحات اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران گفت: «مگر میشود مسلمان و روزه باشیم و به فیفا گزارش غلط بدهیم؟»
از او خواسته بودند از نظر فنی، دو مربی در سطح «کارلوس کیروش» و «مارک ویلموتس» را با هم قیاس کند. او هم کم نگذاشته و مربیانی که هر یک در کلاس خود صاحب سبک هستند را براساس آموختههایش در تربیت بدنی سپاه، نقد کرده بود.
مصطفی آجرلو که خود یکی از پدیدآورندگان دلالی مدرن در فوتبال ایران است، باز هم در گفتوگویی تازهتر، در خردادماه امسال از نقش دلالان در فوتبال ایران و راههای مقابله با آنها گفته بود.
در مورد پاس، وقتی با مدیریت مصطفی آجرلو قهرمان لیگ شد، شایعات و مباحثی در مورد استفاده از جادو و جادوگران به گوش میرسید. ادعای برخی از بازیکنان وقت باشگاه به حدی جدی شد که حتی «مجید جلالی»، سرمربی پیشین پاس واکنش نشان داد و آن را تکذیب کرد. اما سردار آجرلو میتواند در ادامه شوی رسانهای خود، حتی در مورد قبح نفوذ جادوگران در فوتبال ایران هم صحبت کند: «رمال در فوتبال ما جدی است، همانطور که شرطبندی جدی است. به این موضوع چه کسی میتواند رسیدگی کند؟ کسی که خودش گیر نباشد! من به کمیته اخلاق رفتم و گفتم شما اینجا هستید تا کار را دنبال کنید. آن رمال به مربی میگوید این نخود و سنجد را بخور و بو کن و شماره شناسنامه و نام مادر را بده و … این شد فوتبال؟»
سردار آجرلو از دو جبهه برای فدراسیون فوتبال ایران تلاش میکند؛ یک سو پاتوقی است به نام «کافه فوتبال» که متعلق است به «محمدعلی آجرلو»، آقازاده این سردار و دیگری محمدباقر قالیباف که فعلا پرنفوذترین شخصیت روی فدراسیون فوتبال ایران به حساب میآید.
کافه فوتبال تنها کافهای است که موفق شد از نیروی انتظامی مجوز پخش مستقیم رقابتهای لیگ داخل و خارج از کشور را بگیرد. از بهمن ۱۳۹۸، پنجشنبه شبها و به ندرت شبهای میانی هفته، فرصتی است برای همنشینی آقازاده و برادرزاده سردار آجرلو با برخی از اصحاب رسانه. نتیجه این جلسات را هم از آخرین روزهای اسفند میتوان در وبسایتهای خبری ایران دید.
حمایت رسانهای از سردار آجرلو برای رسیدن به فدراسیون ورشکسته، بخشی از خواستههای محمدباقر قالیباف هم هست. رییس مجلس ایران منتظر است اولین بازخوردها از بازگشت احتمالی دوست و شریک قدیمی خود را در جامعه فوتبال ایران ببیند.
محمدباقر قالیباف تا امروز برای سردار آجرلو کم هزینه نداده است؛ از باشگاه پاس که با شکل مدیریت این دو منحل شد تا سازمان ورزش شهرداری و حتی باشگاه تراکتور. در این میان، درگیری مصطفی آجرلو با «علی کریمی» هم یک نقطه تاریک در کارنامه این سردار تندروی سپاه پاسداران به حساب میآید.
مرداد ۱۳۸۹، سردار آجرلو که مدیرعامل «باشگاه استیل آذین» (باشگاه شخصی «حسین هدایتی») شده بود، «علی کریمی» را به دلیل روزهخواری، از تمرینات اخراج کرد. مصطفی آجرلو البته هفتم فروردینماه امسال در بخشی از همین پروسه قهرمان پروری رسانهای گفت: «اشتباه کردم، باید نرمش قهرمانانه نشان میدادم!»
مدیریت و نوع هزینههای سردار آجرلو در فوتبال و ورزش ایران نشان میدهند که او بیش از آنکه بر میلیارد تومانهای هزینه شده حساس باشد، بر سر زمان اقامه نماز یا روزهداری بازیکنان و مربیانش حساس است.
محمدباقر قالیباف البته یک گزینه دیگر هم روی نیمکت مدیران خود برای فدراسیون فوتبال ایران آماده نگه داشته است؛ «حبیب کاشانی». روی پیشانی او جای مهری است که شاید ساعات عبادات مکررش را نشان میدهد اما چه در فوتبال و چه در شورای شهر، پروندههای مالی مشکوکی در موردش وجود داشته است و دارد.
حبیب کاشانی سال ۱۳۸۶ به عنوان مدیرعامل «باشگاه پرسپولیس»، جای «انصاری فرد» نشست. او در ظاهر، یک عضو تندرو شورای شهر و نزدیک به دولت محمود احمدینژاد بود. اما در حقیقت، از فرماندهان قدیمی بسیج تهران محسوب میشد.
حضورش در پرسپولیس توام با یک قهرمانی و بعد بلندپروازی برای رسیدن به پستی مانند ریاست فدراسیون فوتبال بود. اما در هیچ دورهای موفق نشد آرای لازم برای حضور در انتخابات از اعضای مجمع را به دست آورد.
شاید یکی از دلایل موفقیتش این بار، چرخش سیاسی او باشد. کاشانی در سالهایی که محمدباقر قالیباف شهردار تهران بود، به شدت به او نزدیک شد. حمایتهای قوی حبیب کاشانی از محمدباقر قالیباف فقط در حوزه سیاست نبود و گاهی به مسایل خانوادگی هم میکشید.
او فعلا نیمکتنشین سردار مصطفی آجرلو است. باید بماند تا اگر آجرلو و تیم رسانهای منتسب به او نتوانستند مقبولیت از دست رفتهاش را باز گردانند، به زمین بازی قالیباف و فدراسیون فوتبال بیاید.
قدرت گرفتن محمدباقر قالیباف در زمین فدراسیون فوتبال هم اتفاقی نیست. فسادهای مکرر «مهدی تاج» و ناتوانی وزارت ورزش و جوانان در تامین بودجههای برباد رفته، مجلس و سازمان بازرسی کل کشور را وارد زمین فدراسیون فوتبال ایران کرده است. پس قالیباف دست پیش را دارد. مگر اینکه گزینهای مانند «رضا صالحیامیری»، رییس کنونی کمیته ملی المپیک ایران وارد گود انتخابات شود.