رضا معینی: خون روزنامهنگاران سرختر از دیگران نیست
«رضا معینی»، مسوول میز ایران و افغانستان در «سازمان گزارشگران بدون مرز» به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید درست یک هفته پس از انتشار گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران، جمهوری اسلامی در یک اقدام «تحریکآمیز»، به سرکوب و محکوم کردن روزنامهنگاران پرداخته و این رویه در حال شدت گرفتن است.
معینی میگوید ترس جمهوری اسلامی از اطلاعرسانی و در نتیجه، روشن شدن حقیقت و مطلع شدن مردم است و به همین دلیل سرکوب روزنامهنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی را در هر جا که صدای اعتراض بلند یا خبر مستقلی منتشر شود، سریع و ترسناک انجام میدهد.
سازمان گزارشگران بدون مرز در تازهترین بیانیه خود که در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ منتشر شده، با اشاره به آخرین گزارش «جاوید رحمان» درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، نوشته است از تیرماه ۱۳۹۹ تاکنون دستکم پنج روزنامهنگار به نامهای«محمد مساعد»، «کوثر کریمی»، «بابک طهماسبی»، «امیرضا امیر تیموری» و «امان محمد خوجملی» در تهران و شهرهای دیگر بازداشت، احضار و یا با حکم زندان مواجه شدهاند.
جاوید رحمان در گزارش خود که در تیرماه امسال منتشر شده، به مواردی مانند سرکوب شهروندان در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، سرکوب روزنامهنگاران و اقلیتهای مذهبی و قومی، نقض آزادی بیان و بیاعتنایی به شیوع کرونا در زندانها پرداخته است.
گفتوگو با رضا معینی درباره موج تازه سرکوب روزنامهنگاران در ایران را بخوانید:
در بیانیه روز ۱۸ شهریور گزارشگران بدون مرز آمده است که پنج روزنامهنگار پس از انتشار گزارش جاوید رحمان، با سرکوب مواجه شدهاند؛ میتوانید درباره این اتفاقات بیشتر توضیح دهید؟
- از سال ۱۳۶۲ جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده که به تعهدات دولت پیشین نسبت به جهان وفادار است و سازمان ملل متحد و کنوانسیونهایی که دولت پیشین امضا کرده، از جمله «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و «میثاق جهانی حقوق مدنی و سیاسی» را قبول دارد و به آنها متعهد است. اما از همان تاریخ، یعنی بیش از ۳۷ سال هیچ وقت به آنها پایبند نبوده است. گامهایی نیز که در این زمینه گهگاه برداشته است، بیشتر زیر فشارهای جامعه بینالمللی و جامعه مدنی داخل ایران بودهاند. ولی همواره با در برخورد با گزارشهای گزارشگران ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، با بیاعتنایی برخورد کرده است. از سال ۲۰۱۱ که از سوی سازمان ملل متحد گزارشگر ویژهای برای امور حقوق بشر ایران تعیین شده است تا امروز، هیچ کدام از این این گزارشگران ویژه اجازه ورود به ایران را نداشتهاند.
درست یک هفته پس از انتشار گزارش گزارشگر ویژه، جمهوری اسلامی در یک اقدام تحریکآمیز، به محکوم کردن روزنامهنگاران پرداخت. اول هم حکم زندان «کیوان صمیمی» تایید شد. عملا سرکوبهای جمهوری اسلامی، پاسخ مستقیم و غیرمستقیم به شمار میروند به درخواستهای جامعه جهانی که خواستار محترم شمردن حقوق بشر و حقوق شهروندان در ایران هستند.
باتوجه به بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز، از میان پنج روزنامهنگاری که طی دو ماه اخیر با سرکوب مواجه شدهاند، یک نفر آنها به نام «محمد مساعد»، در رسانههای تهران فعالیت میکرده است اما بقیه در رسانههای محلی و شهرستانها فعال هستند. آیا این بار حکومت میخواهد بگوید دیگر فقط خبرنگاران پایتخت در خطر نیستند و این تهدید شامل همه خبرنگاران در سراسر ایران میشود؟
- بله؛ این یک نوع سرکوب سراسری را نشان میدهد. اما نکته دیگر، نوع گزارشگری این روزنامهنگاران است و آن گزارشگری از اعتراضات است؛ یعنی هر جایی که روزنامهنگار وظیفهاش را انجام میدهد و درباره یک اعتراض مینویسد، سرکوب میشود. دقیقا به همین دلیل است که با افزایش اعتراضها، افزایش و سرکوب خبرنگاران بیشتر شده است. حتی خبرنگاران پایتخت وقتی به شهرستان میروند و از آنجا گزارشی تهیه میکنند نیز با آزار و احضار مواجه میشوند. اما به دلیل وجود شبکههای اجتماعی، ما در جریان آنچه که تا دیروز شاید کمتر درباره این اتفاقات در شهرستانها میدانستیم، قرار میگیریم؛ مانند اعتراضات مردم دهکده «ابوالفضل» و یا «شرکت حفاری ملی» و یا کارگران شرکت نفت. آن چه جمهوری اسلامی میترسد، همین اطلاع رسانی و در نتیجه، روشن شدن حقیقت و مطلع شدن مردم است. پس سرکوب را در هر جایی که اعتراض وجود دارد و هر جایی که خبری مستقل از سوی خبرنگاری منتشر میشود، اجرا میکند.
نکتهای که اشاره کردید، خیلی مهم است؛ یعنی خبرنگاران ساکن در شهرستانها نیز نسبت به اطلاعرسانی از اعتراضات حساستر شدهاند؟
- بله؛ این آماری که ما تهیه کردهایم، نشان میدهد که دستکم پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ تا امروز، دو وجه مشخص سرکوب در ایران وجود دارد؛ نخست هر جایی که خبر اعتراضات منتشر میشود، بلافاصله احضار روزنامهنگاران نیز شروع میشود و پس از آن، آزار کاربران شبکههای اجتماعی. واقعیت این است که روزنامهنگاران شاغل در روزنامهها تحت فشارهای مضاعف عملا امکان اطلاعرسانی ندارند. بنابراین، پناه آنها، شبکههای اجتماعی میشود. در اطلاعیهای که ما منتشر کردهایم، جابهجا درباره فعالان شبکههای اجتماعی نوشتهایم؛ یعنی حتی یک توییت هم میتواند برای روزنامهنگاران دردسرساز شود. واقعیت این است که با سیستم سرکوب رسانهها، شبکههای اجتماعی و شبکههای آنلاین هستند که جایگزین رسانهها برای اطلاعرسانی شدهاند. به همین دلیل است که ما بارها تاکید کرده و میکنیم که شهروندخبرنگاران اصلیترین منبع اطلاع رسانی در ایران هستند. البته به شرطی که موازین روزنامهنگاری را رعایت کنند. برای این که جمهوری اسلامی در کنار سرکوب، سریع اخبار فریبدهنده و کذب را نیز منتشر میکند.
شما در بخشی از بیانیه اخیر، وضعیت حقوق بشر در ایران را تکاندهنده خواندهاید؛ میتوانید کمی بیشتر درباره آن توضیح دهید؟
- واقعیت این است که رویدادهای ایران در یک سال گذشته، رویدادهای آسانی نبودهاند؛ یعنی سرکوبها تشدید، بازداشتها بیشتر و وضعیت زندانها بدتر شده و همه اینها در گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل مشخص شدهاند. شاید برای ما که هر روز با خبرهای آزار و اذیت و بازداشت و زندان مواجه هستیم، کمی عادی باشد اما در عرصه بینالمللی، سرفصلها و محتوای این گزارش بسیار تکان دهندهاند و محکوم کردن جمهوری اسلامی را نشان میدهند. دقیقا براساس همین گزارش، ما خواستار روشن شدن بیشتر حقیقت هستیم. در طی چند ماه گذشته خواست مشخص ما، رفتن گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران بوده است. مقامات ایران باید به گزارشگر ویژه اجازه سفر به ایران و بعد ملاقات با خانوادههای قربانیان، زندانیان و کشتهشدگان را بدهد. اجازه بازدید آزادانه از زندانها باید به او داده شود و بعد با مسوولان مربوطه صحبت کند و نتیجه آن در گزارشی جدید بیاید. این کار به نفع حقیقت و روشن شدن حقیقت و وضعیت حقوق بشر در ایران است.
پیشنهاد شما به خبرنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی برای محافظت خودشان چیست؟
- ما بارها نکاتی را برای همه روزنامهنگاران در سراسر جهان و به ویژه در کشورهایی که سرکوب اطلاعرسانی در آنها وجود دارد، گفتهایم که همانها را دوباره تاکید میکنم؛ اول، درست است که مسایل حرفهای با مسایل خصوصی روزنامهنگاران متفاوت هستند اما بخش زیادی از زندگی خصوصی روزنامهنگار، زندگی حرفهای او را شامل میشود. ارتباطها و منابع، بخشی از زندگی او است. پس باید تا جایی که میتواند، از آنها مراقبت کند. ماموران حکومت با حمله به وبلاگها، حسابهای توییتر، فیسبوک و ایمیلهای روزنامهنگاران، برای به دست آوردن اطلاعات و درست کردن پرونده علیه آنها استفاده میکنند. چون واقعیت این است که در ایران اول روزنامهنگار را دستگیر و بعد برایش پرونده سازی میکنند و یا او را در دام اطلاعاتی میاندازند. بنابراین، روزنامهنگاران هر چه قدر به این مسایل امنیتی بیشتر توجه کنند، به نفعشان است؛ به عنوان مثال، عدم استفاده از فیلترشکنهایی که در دست جمهوری اسلامی است. چون نظام از همه چیز بهره برداری میکند؛ یعنی خودش فیلتر میکند، خودش هم فیلترشکن میفروشد. فیلترشکنها دست خودشان هستند. باید توجه کنیم که پروندهسازی در اصل ماجرای بازداشتها است و تمام اتهاماتی که تاکنون به روزنامهنگاران زده شده، برمبناهای واهی بودهاند و هیچکدام در دادگاه صالح و در دادگاهی که بتواند روزنامهنگار از وکیل معتمد خودش استفاده کند، نمیتوانند ثابت شوند. حتی در همین دادگاههای ناعادلانه هم هیچ کدام از این اتهامات ثابت نشدهاند و صرفا یک امر سیاسی و فرمایشی برای محکوم کردن روزنامهنگاران است.
آیا نکته خاصی هست که مایل به گفتن آن برای مخاطبان باشید؟
- من فکر میکنم با این که ما درباره وضعیت روزنامهنگاران اطلاعیه میدهیم اما نباید مساله بازداشت آنها در جامعه به امری عادی تبدیل شود. روزنامهنگاران تفاوت آنچنانی با فعالان دیگر جامعه ندارند و خونشان سرختر از بقیه نیست اما روزنامهنگار صدا، وجدان و فریاد جامعه مدنی است. بنابراین آنچه جمهوری اسلامی تلاش میکند عادی جلوه دهد، نباید عادی شود. روزنامهنگار باید مصون از سرکوب، تهاجم و تهدیدهایی باشد که عملا او را به سانسور و خودسانسوری وادار میکند. حداقل در ۲۵ سالی که من این شغل را دارم، متوجه شدم هیچگاه سانسور پیروز نشده و جمهوری اسلامی از عدم اطلاعرسانی هم ضربه و هم شکست خورده است. این مجموعه فروپاشی که امروز در ایران شاهد آن هستیم، بخش عمدهای از آن به دلیل عدم آزادی بیان و آزادی اطلاعرسانی است و این که روزنامهنگاران حق و اجازه کار کردن به شیوه حرفهای را ندارند.
اینگونه میتوان در مقابل سرکوب جمهوری اسلامی مقاومت کرد.