رئیسی کشته شد، بعد چه؟ رسانه های عمده بین المللی چه می گویند
مرگ ابراهیم رئیسی واکنش گسترده ی جهانی را موجب شده است. بسیاری از رسانه های مشهور جهان، تنها ساعاتی بعد از اعلام خبر مرگ رئیسی، به گمانه زنی و تحلیل در مورد وضعیت سیاسی ایران بعد از این اتفاق پرداخته اند. این رسانه ها ایران بعد از رئیسی را چگونه می بینند؟ خلاصه ای از تحلیل ها و تفسیرهایی از رویترز؛ گاردین، نیویورک تایمز، سی ان ان، لوموند، هاآرتص و فارن پالیسی را در ادامه می خوانید:
رویترز: مرگ رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، میتواند رقابتها برای جانشینی خامنهای را برانگیزد
در پی مرگ ناگهانی رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، در حادثه سقوط هلیکوپتر، برنامههای محافظهکاران برای جایگزینی وی به عنوان رهبر عالی آینده جمهوری اسلامی به هم خورد. این حادثه نه تنها موجب بینظمی در کمپ محافظهکاران شده بلکه باعث تقویت رقابتهای داخلی برای تعیین جانشین آیتالله علی خامنهای خواهد شد.
رئیسی، که ۶۳ سال داشت، از جمله چهرههای برجستهای بود که به عنوان جانشین احتمالی رهبر ۸۵ ساله فعلی، آیتالله علی خامنهای، شناخته میشد.
رئیسی با حمایت قاطع خامنهای به مقام ریاستجمهوری رسید. خامنهای از جمله کسانی بود که مسیر پیشرفت او را هموار کرد.
هرچند خامنهای به طور رسمی جانشینی برای خود انتخاب نکرده است، ولی منابع نزدیک به حکومت ایران معتقدند که رئیسی و دومین پسر خامنه ای، مجتبی، از جمله نامهایی بودند که بیشتر مطرح میشدند. مجتبی که خود یک روحانی میانی است، به دلیل نفوذی که در پشت صحنه دارد، به عنوان یکی از گزینههای احتمالی جانشینی پدرش شناخته میشود.
مرگ رئیسی ضربهای به نظام است که اکنون هیچ کاندیدای دیگری ندارد. تصور میشد رئیسی برای جانشینی خامنهای آماده شده است، ولی هیچکس به درستی نمیداند خامنهای چه برنامهای برای جانشینی خود دارد.
با نبود رئیسی، محافظهکاران باید به دنبال یک کاندیدای جدید برای جانشینی خامنهای باشند. رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری که متشکل از ۸۸ روحانی است انتخاب میشود. این مجلس نظارت بر رهبر دارد و در تئوری میتواند رهبر را عزل کند.
دو منبع آشنا با موضوع گفتهاند که مجلس خبرگان حدود شش ماه پیش رئیسی را از فهرست جانشینان احتمالی حذف کرده بود. این تصمیم به دلیل کاهش محبوبیت رئیسی به علت مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا و سوءمدیریت اتخاذ شد. یکی از منابع گفت که تلاشهای زیادی توسط روحانیون حامی رئیسی برای بازگرداندن نام او به فهرست جانشینان انجام شده است.
در حالی که جمهوری اسلامی در حال تلاش برای مقابله با چالشهای داخلی و خارجی است، مسئله جانشینی رهبر به یکی از مسائل اصلی تبدیل شده است. هرچند که تعیین رهبر جدید از طریق فرآیندهای قانونی و سازمانی صورت میگیرد، ولی نفوذ و قدرت گروههای مختلف در تعیین نتیجه نهایی بیتأثیر نخواهد بود. مرگ رئیسی این فرآیند را پیچیدهتر کرده و موجب تشدید رقابتها برای تعیین جانشین خامنهای خواهد شد.
گاردین: مرگ ابراهیم رئیسی فرآیند انتخابات ایران را در مرکز توجه قرار داد
پاتریک وینتور، سردبیر دیپلماتیک گاردین می نویسد: با مرگ ناگهانی رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، رژیم ایران به طور غیرمنتظرهای با برگزاری انتخابات برای تعیین جانشین وی مواجه شده است. دو راهی تهران این است که آیا اجازه دهد انتخابات نیمهدموکراتیک و رقابتی برگزار شود یا با اطمینان از اینکه هیچ کاندیدایی با سازماندهی یا نفوذ در میان مردم در برابر کاندیدای ترجیحی رژیم قرار نگیرد، خطر را به حداقل برساند.
به نظر نمیرسد که این بحث طولانی باشد.
تجربه اخیر نشان میدهد که رژیم احتمالاً گزینهای را انتخاب میکند که کاندیدای منتخب آن با هیچ رقیب جدی مواجه نشود، حتی اگر این سیاست منجر به کاهش مشارکت و ناامیدی رایدهندگان شود. با وجود فشارهای خارجی و داخلی بر رژیم، که یکی از مهمترین آنها نیاز به جایگزینی رهبر ۸۵ ساله، آیتالله علی خامنهای است، رژیم به احتمال زیاد چیزی را به شانس واگذار نخواهد کرد. این لحظهای بحرانی است که خامنهای و متحدانش معتقدند برای تداوم و امنیت اهمیت حیاتی دارد.
چنین تصمیمی با خطراتی همراه است.
در اکثر موارد، کاندیداهای حذف شده شانهای بالا میاندازند و کنار میروند. بسیاری حتی نام خود را مطرح نمیکنند، زیرا میدانند که رد صلاحیت خواهند شد.
با این حال، در ماه گذشته، اختلاف عمومی درباره این فرآیند بین رئیسجمهور سابق حسن روحانی و شورای نگهبان منصوب شده توسط خامنهای به وجود آمده که به قلب مباحث درباره نقش و مشروعیت رئیسجمهور پرداخته است. این اختلاف ناشی از رد صلاحیت روحانی، که از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ رئیسجمهور بود، برای عضویت در مجلس خبرگان رهبری است؛ نهادی متشکل از ۸۸ عضو که رهبر را انتخاب میکند.
انتقادات روحانی، در زمانی مطرح شده که ایران انتظار انتخابات نداشت و در میان مردم بازتاب یافت؛ اما احتمال اینکه هشدارهای او مورد توجه قرار گیرد و رهبر اجازه دهد یک میدان باز برای کاندیداها وجود داشته باشد، کم به نظر میرسد.
این لحظه ای بحرانی برای رژیم ایران که نیاز به تعیین جانشین برای رهبر عالی دارد، است. فشارهای خارجی و داخلی، به ویژه نیاز به جایگزینی آیتالله علی خامنهای، رژیم را به اتخاذ تصمیماتی محتاطانه وادار کرده است. احتمالاً رژیم ترجیح میدهد یک انتخابات بدون رقیب جدی برگزار کند تا از تداوم و امنیت خود اطمینان حاصل کند، حتی اگر این منجر به کاهش مشارکت مردم شود.
نیویورک تایمز: مرگ رئیسی تهدیدی برای ثبات جدید ایران
مرگ ناگهانی رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، در زمانی که جمهوری اسلامی با چالشهای زیادی روبروست، موجب بروز ناپایداری جدیدی شده است. رئیسی، ۶۳ ساله، به عنوان یکی از نامزدهای اصلی برای جانشینی رهبر، آیتالله علی خامنهای، که در حال حاضر ۸۵ ساله و از نظر سلامتی رو به افول است، مطرح بود.
پیش از سقوط هلیکوپتری که به مرگ رئیسی منجر شد، رژیم با کشمکشهای داخلی سیاسی و مذهبی مواجه بود. با توجه به نگرانیهای ناشی از بیثباتی در زمانی که جمهوری اسلامی با اعتراضات داخلی، اقتصادی ضعیف، فساد گسترده و تنشهایی با اسرائیل روبروست، تحلیلگران انتظار تغییرات زیادی در سیاستهای داخلی و خارجی ایران ندارند. آیتالله خامنهای مسیر کشور را تعیین کرده و هر رئیسجمهوری جدید نیز نمیتواند این مسیر را به طور عمده تغییر دهد.
رئیسی برای برخی از جناحهای سپاه پاسداران مفید بود و برخلاف حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین، وفاداری بیشتری به محافظهکاران داشت و چالشی برای سپاه در مسائل داخلی یا خارجی ایجاد نکرد. با این حال، عملکرد رئیسی به عنوان رئیسجمهور موجب انتقادات شده بود و سؤالاتی را در مورد مناسب بودن وی برای جانشینی رهبری مطرح کرده بود.
رقیب اصلی رئیسی، مجتبی خامنهای، پسر آیتالله خامنهای، ۵۵ ساله است. کاندیداتوری او به دلیل شباهت با جانشینی موروثی مورد سوال قرار گرفته است. مرگ رئیسی ممکن است مسیر مجتبی خامنهای را برای جانشینی پدرش آسانتر کند، اما فرآیند داخلی سیاستهای مذهبی و داخلی ایران عمداً مرموز است و در نهایت تصمیم توسط مجمع خبرگان رهبری گرفته خواهد شد. اگرچه مجتبی خامنهای به عنوان یکی از گزینههای محبوب روحانیت محسوب میشود، اما ممکن است آنها تصمیم بگیرند یکی از خودشان را انتخاب کنند یا رهبری جمعی را ترجیح دهند.
از نظر خارجی هم، چالشها بزرگ هستند. ایران و اسرائیل در ماه آوریل به طور مستقیم با هم درگیر شدند، در حالی که اسرائیل قبلاً با نیروهای نیابتی نظامی ایران – حماس در غزه و حزبالله در لبنان – میجنگید. ایران همچنین حامی حوثیها در یمن است که به کشتیها در دریای سرخ حمله کردهاند.
ایران تلاش کرده است تا از جنگ بزرگتر بین حزبالله و اسرائیل جلوگیری کند و درگیری مستقیم با اسرائیل نیز چیزی است که جمهوری اسلامی نمیتواند به آن تن دهد. ایران مذاکراتی ناپیوسته با ایالات متحده برای کاهش تنشهای منطقهای و آینده برنامه هستهای خود داشته است. مرگ رئیسی این مذاکرات را نیز پیچیده میکند.
سی ان ان: مرگ رئیسجمهور ایران، آغاز کشمکشهای قدرت
با مرگ ناگهانی رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، فضای سیاسی ایران وارد دورهای از ناپایداری شده است. این حادثه نه تنها جایگاه ریاستجمهوری را خالی کرده، بلکه رقابت برای جایگاه رهبری را نیز دچار تلاطم کرده است.
در حالی که رسانههای دولتی ایران به طور رسمی با لحن جدی و اندوهناک به این حادثه پرداختند، در برخی از نقاط کشور آتشبازیهای شادی نیز مشاهده شد که نشان از نارضایتی گسترده بخشهایی از جمعیت نسبت به رئیسی و رژیم داشت. در شبکههای اجتماعی، جوانان ایرانی از مرگ رئیسی و دیگر مقامات تندرو ابراز خوشحالی کردند. این مقامات، آزادیهای مردم را به شدت محدود کرده اند.
در ماهها و هفتههای آینده، مراکز قدرت ایران بدون شک برای تصاحب جایگاههای کلیدی وارد درگیریهای شدیدی خواهند شد، زیرا جمهوری اسلامی نیاز به انتخاب رئیسجمهور جدید و تعیین جانشین علی خامنهای، رهبر ۸۵ ساله خود دارد. رئیسی، یکی از افراد وفادار به خامنهای، یکی از نامزدهای اصلی برای این جایگاه بود. بنابراین، مرگ او نه تنها جایگاه دوم را خالی میکند، بلکه رقابت برای جایگاه نخست را نیز دچار تلاطم می کند.
این مبارزه در حالی رخ میدهد که میلیونها ایرانی، شاید حتی اکثریت مردم، هیچ نقشی در این فرآیند نخواهند داشت و کسی نماینده دیدگاههای آنها نخواهد بود.
این لحظه حساس در زمانی اتفاق میافتد که خاورمیانه با نگرانی به جنگ میان اسرائیل و حماس در غزه نگاه میکند. حماس که یکی از نیروهای نیابتی ایران است، توسط دیگر گروههای مسلح نزدیک به ایران – حزبالله در لبنان و حوثیها در یمن – پشتیبانی میشود. در ترس از اینکه جنگ غزه به یک جنگ منطقهای تبدیل شود، ایران نقش کلیدی دارد.
فقط چند هفته پیش بود که ایران با اسرائیل به طور مستقیم درگیر شد و موشکهایی را پس از حمله اسرائیل به مجتمع سفارت ایران در دمشق به سوی این کشور پرتاب کرد. جهان با نگرانی به این درگیری نگاه میکرد، اما این نزاع بدون تشدید بیشتر به پایان رسید.
ایران همچنین در جنگ روسیه علیه اوکراین نقش مهمی ایفا میکند و پهپادهای نظامی زیادی به کرملین داده است. ایران بخشی از یک بلوک نوظهور ضدغربی به همراه روسیه، چین و کره شمالی است.
تحولات قدرت در تهران برای کشورهای عربی نیز جذابیت دارد. رقیب سنتی ایران، عربستان سعودی، با دقت اوضاع را دنبال خواهد کرد.
اما در داخل ایران، تلاش برای قدرت بیشتر مشهود خواهد بود. در این میان، احتمال تغییرات قابل توجهی در موضع ایران نسبت به غرب یا مردم کشورش کم است. انتظار میرود روحانیون و نیروهای امنیتی – ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – برای کسب قدرت بیشتر رقابت کنند و تندروها در هر دو گروه به دنبال سلطه باشند.
شانس ظهور یک ایران ملایمتر پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری جدید در ۵۰ روز آینده عملاً صفر است. معتدلین، اصلاحطلبان، لیبرالها و حامیان دموکراسی به تدریج ولی به طور پیوسته نفوذ خود را در رژیم از دست دادهاند.
مخالفین میدانستند که رئیسی کیست. او از اولین روزهای انقلاب با اعدام هزاران زندانی سیاسی به شهرت رسید. پس از انتخابات ۲۰۰۹، که به پیروزی یک کاندیدای اصلاحطلب منجر شد، که پیروزی اش پذیرفته نشد، رئیسی در سرکوب خشونتبار معترضان نقش داشت. بعدها، او رئیس قوه قضائیه شد و نظارت بر سرکوب اعتراضات ضد رژیم ۲۰۱۹ را بر عهده داشت.
ایالات متحده او را به دلیل نقشاش در “سرکوب داخلی و خارجی رژیم” تحریم کرد.
رئیسی که به دلیل وفاداری و تمایل به اجرای کنترل های بیشتر به هر قیمتی، حمایت رهبر را به دست آورد، در سال ۲۰۲۱ رئیسجمهور شد. سال بعد، زمانی که مهسا امینی پس از دستگیری توسط پلیس مذهبی به دلیل عدم حجاب کافی جان باخت، یک قیام جدید در سراسر کشور شعلهور شد. زنان حجاب اجباری را رد کردند و با شعار “زن، زندگی، آزادی” اعتراض کردند. رئیسی سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز را نظارت کرد و سازمانهای حقوق بشری آن را “سونامی شکنجه” با هزاران دستگیری و اعدامهای خودسرانه خواندند.
اکنون رئیسی مرده و احتمالاً جایگزین او نیز یک تندرو خواهد بود. برای ایرانیانی که از مرگ او خوشحال شدند و از برنامهریزی برای آینده کشورشان کنار گذاشته شدهاند، تنها تسلی این است که هیچ رژیمی برای همیشه باقی نمیماند. انقلاب آنها ادامه دارد.
لوموند: مرگ ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مطیع و وفادار به رهبر ایران
ابراهیم رئیسی، هشتمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، در ۱۹ مه بر اثر سقوط هلیکوپتر در یک منطقه کوهستانی در شمال غرب کشور درگذشت. این روحانی ۶۳ ساله تندرو، که در سال ۲۰۲۱ پس از یک انتخابات بسیار محدود و تحریمشده به ریاست جمهوری انتخاب شد، در بازگشت از سفر رسمی خود به آذربایجان، همراه با چندین مقام ارشد دیگر از جمله وزیر امور خارجه حسین امیر عبداللهیان، کشته شد.
رئیسی که برای جانشینی رهبر، آیتالله علی خامنهای، آماده شده بود، تا زمان مرگش به رهبر نزدیک باقی ماند. برخلاف بسیاری از روسای جمهور پیشین که در پایان دوره خود مورد غضب رهبر قرار گرفتند، رئیسی همواره از سوی خامنهای تحسین میشد. او پس از شکست در انتخابات سال ۲۰۱۷ توسط حسن روحانی، در سال ۲۰۲۱ موفق شد که رقبا را با کمک شورای نگهبان از صحنه کنار بزند.
دوران ریاستجمهوری ناتمام او و نقش وی در امور جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته با اجرای سیاستهای سرکوبگرانه همراه بود. در پی مرگ مهسا (ژینا) امینی در سپتامبر ۲۰۲۲، رئیسی خواستار برخورد قاطع با معترضان شد و در جریان این اعتراضات حداقل پانصد نفر از غیرنظامیان کشته شدند.
رئیسی در سال ۱۹۶۰ در یک خانواده مذهبی در مشهد به دنیا آمد و در ۱۵ سالگی وارد حوزه علمیه این شهر شد. او در ۱۹ سالگی مسئول تشکیل دادگاههای انقلاب در مسجد سلیمان شد و به دلیل وفاداری به نظام و سختگیری در قضاوت مخالفان، شناخته شد. در سال ۱۹۸۰ به عنوان دادستان اصلی شهر کرج منصوب شد و هشت سال بعد، در ۲۸ سالگی، یکی از چهار قاضی کمیته مرگ بود که هزاران زندانی سیاسی را به اعدام محکوم کرد.
با قبول آتشبس ایران با عراق در سال ۱۹۸۸، خمینی دستور اعدامهای دستهجمعی در زندانها را صادر کرد تا قدرت خود را تحکیم کند. رئیسی که به دلیل وفاداری به رهبر و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از مناصب قضایی بالایی برخوردار بود، به سرعت در نظام قضایی ترقی کرد. او در سال ۱۹۸۹ به عنوان دادستان تهران و در سال ۲۰۱۲ به عنوان دادستان اصلی دادگاه ویژه روحانیت منصوب شد. در سال ۲۰۱۴، به عنوان دادستان کل کشور معرفی شد و نقش مهمی در پیگرد روزنامهنگاران و فعالان سیاسی داشت.
در سال ۲۰۱۶، خامنهای او را به ریاست آستان قدس رضوی در مشهد منصوب کرد که یک مجموعه بزرگ اقتصادی با میلیاردها دلار دارایی است. رئیسی از این موقعیت برای کمک به اقشار ضعیف جامعه استفاده کرد. با این حال، در کمپین انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۷، گذشته او به عنوان قاضی کمیته مرگ بار دیگر مطرح شد و به عنوان کاندیدای نزدیک به خامنهای شناخته شد که به دنبال بازگشت به روزهای اول انقلاب بود. او در این انتخابات با ۳۸ درصد آرا به حسن روحانی که ۵۷ درصد آرا را کسب کرد، باخت.
شکست انتخاباتی او به معنای پایان فعالیت سیاسیاش نبود. در سال ۲۰۱۹، خامنهای او را به ریاست قوه قضائیه منصوب کرد و نام او چند هفته قبل از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۱ مطرح شد. این بار، خامنهای ۸۲ ساله تصمیم گرفت که چیزی را به شانس واگذار نکند و تمامی کاندیداهایی که توانایی بسیج ایرانیان را داشتند، رد صلاحیت شدند.
با انتخاب رئیسی، تمامی قوای اجرایی، قضایی و قانونگذاری در دست جناح تندرو رژیم قرار گرفت. محمد جواد اکبرین، تحلیلگر و تئولوژیست ایرانی، گفت: “با این انتخابات ریاستجمهوری، خامنهای به دنبال آمادهسازی جانشین خود بود.”
مرگ ناگهانی رئیسی در حالی رخ داده که ایران با چالشهای داخلی و خارجی فراوانی روبروست. نظام جمهوری اسلامی همواره به دنبال حفظ قدرت خود بوده و در این مسیر از هیچ تلاشی برای سرکوب مخالفان و کنترل جامعه دریغ نکرده است. با مرگ رئیسی، رقابت برای جانشینی او و تعیین رهبر آینده به شدت پیچیده و حساس خواهد شد.
هاآرتص: مرگ رئیسی و چالش جانشینی به سبک تهران: چگونه خامنهای و سپاه پاسداران قصد دارند جانشینی برای رئیسجمهور مطیع انتخاب کنند
مرگ ناگهانی رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، احتمالاً منجر به کشمکشهای قدرت خواهد شد، اما آیتالله خامنهای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هر دو خواهان یک جانشین ضعیف و مطیع هستند که به استراتژی رژیم در زمینه هستهای و نیروهای نیابتی منطقهای ادامه دهد و مسئول کاستیهای دولت معرفی شود.
رئیسی، رئیسجمهور ناکارآمد ایران، که در سقوط هلیکوپتر روز یکشنبه درگذشت، احتمالاً پس از مرگ خود تأثیر بیشتری نسبت به دوران ریاستجمهوریاش خواهد داشت. او همواره به عنوان کاندیدای اصلی جانشینی آیتالله علی خامنهای مطرح بود، حالا رژیم باید هم رئیسجمهور جدید و هم جانشین رهبر را پیدا کند. این امر به نوبه خود احتمالاً کشمکشهای جناحی برای قدرت در ایران را تشدید خواهد کرد، اما به احتمال زیاد تهدیدی برای بقا یا تغییر رفتار جمهوری اسلامی در خارج از کشور نخواهد بود.
در حداکثر مدت ۵۰ روز، شورایی متشکل از معاون رئیسجمهور، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه موظف است ترتیب انتخابات رئیسجمهور جدید را بدهد. این بازه زمانی ۵۰ روزه، همراه با احساس اینکه صندلی ریاست در دسترس است، نخبگان سیاسی را وسوسه میکند تا شانس خود را امتحان کنند. قالیباف ممکن است مجلس را ترک کند تا به دنبال ریاستجمهوری برود. علی لاریجانی، دیگر کهنهکار سپاه پاسداران، که نامزدیاش برای ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۱ توسط شورای نگهبان رد شد، نیز ممکن است دوباره تلاش کند. محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق که روابطش با خامنهای خراب است، یا حسن روحانی، رئیسجمهور سابق که در ژانویه از شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رد صلاحیت شد، نیز ممکن است شانس خود را امتحان کنند.
با این حال، خامنهای احتمالاً بیشتر یا همه این افراد را رد صلاحیت خواهد کرد، اما باید دید آیا او میتواند مبارزات دروننخبگان را مهار کند و جانشینی مشابه رئیسی پیدا کند یا نه: فردی بدون ایدههای مستقل که اراده رهبر را اجرا کند و به خاطر کاستیهای رژیم مقصر شناخته شود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز چنین کسی را می خواهد. سپاه احتمالا تأثیر قاطع قانونی بر جانشینی پس از آیتالله خامنهای خواهد داشت. سپاه پاسداران ترجیح میدهد یک جانشین ضعیف – یک عروسک خیمهشبازی به جای یک رهبر قوی – انتخاب شود.
دیگر کاندیداها نیز ممکن است به دقت شانس خود را امتحان کنند. حسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی، در هنگامی سخنرانی اش برای تفسیر قرآن را قطع کرد و به دعا برای رئیسی مشفول شد، مورد توجه قرار گرفت. پیروان نام نمادین خمینی به سرعت فیلمهایی از او که به جانشینی رهبر فعلی امیدوار است در اینترنت منتشر کردند. دیگر کاندیداهای مطرح، مانند مجتبی خامنهای، پسر رهبر فعلی، در سایه باقی ماندند.
در حالی که بسیاری از ایرانیان از مرگ رئیسی که به عنوان یکی از عوامل اصلی اعدامهای سیاسی دهه ۱۹۸۰ شناخته میشود، خوشحال بودند، این جشنهای آنلاین هنوز به اعتراضات ضد دولتی تبدیل نشدهاند و به نظر نمیرسد تهدید فوری برای رژیم باشند. اگر چنین اعتراضاتی رخ دهد، دلیلی برای اینکه رژیم در سرکوب آنها تردید کند، وجود ندارد.
صرفنظر از اینکه چه کسی رئیسجمهور بعدی جمهوری اسلامی یا جانشین آیتالله خامنهای به عنوان رئیس دولت ایران خواهد بود، چشمانداز تغییرات اساسی در سیاست خارجی و امنیتی ایران کم است. جمهوری اسلامی زیرساختها و جاهطلبیهای هستهای رژیم پهلوی را به ارث برده است. هدف آن جلوگیری از بمباران تأسیسات هستهای خود توسط اسرائیل و تهاجم خارجی با تربیت نیروهای نیابتی غیرایرانی و تسلیح آنها با سلاحهای ساخت ایران است.
به نظر می رسد، رویکرد جمهوری اسلامی تاکنون موثر بوده است: برخلاف عراق و سوریه، اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را بمباران نکرده است و برخلاف افغانستان، عراق و لیبی، ایران خامنهای نه توسط ایالات متحده بمباران شده و نه به تسلیم واداشته شده است. دلیلی برای اینکه یک رئیسجمهور جدید یا جانشین آیتالله خامنهای از استراتژی موجود منحرف خواهد شد، وجود ندارد.
تا زمانی که خامنهای بتواند مبارزات دروننخبگان را مهار کند و سپاه پاسداران روحیه خود را حفظ کند، رژیم میتواند به طور موثر اعتراضات داخلی را سرکوب کند، از تهاجم خارجی جلوگیری کند، تأسیسات هستهای خود را محافظت و بقا پیدا کند.
فارن پالیسی: مرگ رئیسی و پیامدهای آن برای آینده ایران
مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، در سقوط هلیکوپتر، آینده کشور و منطقه را با عدم اطمینان بیشتری مواجه کرده است.
مرگ رئیسی پایانی بر دوره کوتاه اما تحولساز در سیاست ایران است که کشور را به سوی سختگیریهای بیشتر سوق داد و منطقه خاورمیانه را به آستانه جنگ کشاند. در دوران تقریباً سه ساله قدرتش، رئیسی سیاست داخلی و اجتماعی ایران را به سمت محافظهکاری بیشتری هدایت کرد و نقش ایران را به عنوان دشمن واضح ایالات متحده در منطقه تقویت کرد.
رئیسی که به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به آیتالله علی خامنهای و گزینهای برای جانشینی او شناخته میشد، در دوران ریاستجمهوری خود روند غنیسازی اورانیوم را تسریع و مذاکرات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را کند کرد. ایران تحت رهبری رئیسی همچنین از روسیه در جنگ اوکراین با صادرات گسترده پهپادهای انتحاری و توپخانهای حمایت کرد و حملات نیروهای نیابتی منطقهای علیه ایالات متحده و اسرائیل را افزایش داد.
کارشناسان معتقدند که صرفنظر از اینکه چه کسی جایگزین رئیسی میشود، استراتژی او تغییر نخواهد کرد و در میان نخبگان سیاسی و روحانی ایران تثبیت شده است. بهنام بن تالبلو، پژوهشگر ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسیها، میگوید: «با رئیسی یا بدون رئیسی، رژیم از وضعیت فعلی خاورمیانه پس از ۷ اکتبر راضی است. رژیم توانسته است استراتژی خود را ادامه دهد و به طور مستقیم علیه ایالات متحده و اسرائیل از طریق نیروهای نیابتی و حتی مستقیماً چند بار درگیر شود و به نظر میرسد که پیروز شده است.»
فراتر از افق انتخابات زودهنگام و انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، احتمال وقوع ناآرامی در بالاترین سطوح حاکمیت ایران وجود دارد. با وجود صف کوتاه جانشینان احتمالی برای خامنهای ۸۵ ساله، به جز پسرش مجتبی خامنهای، مرگ رئیسی میتواند آینده سیاسی کشور را بیشتر دچار تلاطم کند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بزرگترین شاخه نیروهای مسلح ایران که بخشهای بزرگی از اقتصاد کشور را کنترل میکند، نیز میتواند از این ناآرامیها برای تقویت موقعیت خود استفاده کند. به هر حال، مرگ رئیسی فصلی جدید از تحولات سیاسی را در ایران باز کرده که آینده کشور و منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.