دکتر ضیاء صدرالاشرافی: دربارۀ خانم فروخ رو پارسا
بادریافت ایمیلی ازیک دوست که حاوی نوشتۀ خانم شیرین عبادی بود، همچون یک فدرالیستِ جمهوریخواه ویا یک آذربایجانی ایرانی، برای
نشاندانِ بخشِ دیگری از چهرۀ خانم فرخرو پارسا مطلبی نوشتم
( خانم فروخ روپارساهم مانندِهزاران تَن، قربانیِ جنایاتِ رژیم خمینی شد)
بقول معروف: تاچه قبول افتد و چه درنظرآید
نوشتۀ سرکارخانم شیرین عبادی درواقع، اَدای دِین(دانش آموزی به مدیرش) بود که جایِ تقدیر دارد.
هرچند حالا جای این حرف ها نیست، اما این مطلب را برای شما وتمام حقیقت دوستان مینویسم چرا که
بقولِ درست برتراندرراسل،هرچه شنیدید وخواندید بروید سخنانِ مخالفانش را هم بشنوید وبخوانید وبعد درمیانِ آن دوبقضاوت بنشینید، چون ممکن است هردواشتباه نموده ویاغرض- وَرزی کرده باشند.
بعلاوه به تجربه دریافته ام که: بیانِ حقیقتِ ناقص، همواره، دفاع از دروغِ کامل است.
این نوشتۀ یک پژوهشگرلائیک (پُررنگ ترازسکولار) است:
همانندِ زبانِ مادری، دین راهم، ارثِ خانواده وهمچون باورِشخصی میدانم.
به اتهام بهائی بودن خانم دکترفرخ روپارسا (دکتردرطب بودند)، ازجمله درکشتارهایِ جمهوریِ اسلامی ایران درسالهایِ اولِ انقلاب، کشته شدند.
درسلسلۀ سخنرانی هایم درتلوزیونِ میهن(درنقدِادیان درایران)، به نقدِ ادیان ومذاهبِ تحتِ سرکوبِ(ج.ا.ا) نپرداختم:(شیخی،بابی،بهائی وکسروی و..)!
مراجعه به ویدیو های دکتر ضیاء صدرالاشرافی
چرا که ازبهمنِ 1357 تحتِ ستم بودند وهستند.
دانسته هایم رادرموردِ خانم دکترفرخ رو پارسا مینویسم.
اشتباه بادلیل وسند برایِ نوشته هایِ من، مثلِ همگان، همیشه مرجوع است، چرا که انسان (جایزالخطا است)، ولی حق تکرارِخطای خود را ندارد.
سعدیا: چندانکه میدانی بگو/ حق نشاید گفت: اِلّا آشکار.
***
درماهنامۀ روزگارنوِپاریس پیشنهادی شدمبنی براینکه روزِ(۱۸اردیبهشت) هرسال را، بیادِ خانم دکترفرخ رو پارسا، روزِ زن، درایران، اعلان کنیم.
درمخالفت با(اعلانِ ۱۸اردیبهشت درایران همچون روززن) مطلبی نوشتم
که نقل به مضمون می کنم، چون اصلِ سند دردسترسِ من نیست:
اول: ضمن اینکه با اعدام مخالفم، اماهمچون یک فدرالیست (آذربایجانیِ ایرانی) ومعتقد به دموکراسی (درمعنایِ آزادی هایِ قانونیِ منطبق باحقوقِ
بشروبرابریِ انسانی شهروندان درمعنایِ: رفعِ هرنوع تبعیض، ازجمله تبعیضِ(جنسیتی، زبانی، دینی وعقیدتی)،به خانم دکترفرخ روپارسا(همچون وزیرآموزش وپرورشِ رژیم محمد رضا شاه) اصلاَ ارادتی نداشته وندارم چراکه یکی ازافتخارهایِ شرم آورِایشان، دردورۀ وزارتِ آموزش وپرورش (شان) این بود که:
تمام سپاهیِ دانش هایِ آذربایجانی را به استانهایِ فارسی زبان فرستادم و برعکس، سپاهیِ دانش هایِ فارسی زبان را به مناطقِ ترک زبانِ آذربایجان ارسال نمودم!
تا برنامۀ ضدِانسانی وضدِحقوقِ بشریِ زبانکشیِ رایج(ازرضاشاه تاکنون) درایران بهترپیش برود، که علناً درمخالفت با شرافتِ انسانی، دموکراسی درمعنایِ(آزادی وبرابری وسکولاریسم)، ونیزاعلامیۀ جهانیِ حقوقِ زبانی وپیمان‌نامه حقوق کودک(که ازضمائم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر) میباشند:
آشنایی با پیمان‌نامه حقوق کودک
بقولِ مولانا (شیربی یال ودُم واِشکم که دید؟):(وزیرآموزش وپرورش)ی که به طرح ضدِ بشریِ ( زبانکُش و فرهنگ ستیز) افتخارکند چه معنی دارد، وچه حرمتی می توان به او قائل شد!
دوم: دردادگاهِ (ج.ا.ا): بعضی ازاتهاماتِ خانم دکترفرخ رو پارسا، متأسفانه درست بوده است:
خانم تحصیل کرده ومدافع حقوقِ زنان، ازفامیلِ من، که فوقِ لیسانسِ انگلیسی داشتند و دردبیرستانِ رضاشاهِ کبیرتدریس میکردند، شنیدم که خانم فرخ روپارسا: بعضی دخترانِ دبیرستانِ رضا شاهِ کبیررا به شب نشینی هایِ دربارمی کشانید، که احتمالاً سرکارخانم شیرین بیانی ازآن اطلاعی ندارند.
بعد ازنوشتنِ این مقاله درروزگارنو، زنده یاد اسماعیل پوروالی، سردبیرآن ماهنامه نیزخاطرۀ دیگری درموردِ خانم فرخ رو پارسا نوشت که بازبسببِ عدم دسترسی به متن، نقل به مضمون، میکنم: من(اسماعیلِ پوروالی) معاونِ رادیوتلوزیون بودم، هیئتی ازوزارتِ فرهنگ وآموزش وپرورشِ افغانستان، بهمراهِ هیئتی ازرادیو- تلوزیونِ آنکشوربرای بازدید ازآموزش وپرورش در ایران به تهران آمدند وازمن(پوروالی) قرارملاقات گرفتند. درصحبت، خواستارِبازدید ازیک دبیرستانِ نمونه درایران شدند، من(اسماعیل پوروالی) بنظرم رسید دبیرستانِ رضا شاه کبیر بامدیریتِ خانم دکترفرخ رو پارسا، وزیرِآموزش وپروش، بایستی اصولاً بهترین دبیرستانِ نمونۀ کشورباشد. زنگ زده، وروزوساعت بازدیدباهیئت افغانی راازخانم وزیر، خواستارشدم ، دربازدیدازکلاسِ اولِ دبیرستان(هفتم)، هیئتِ افغانی، خواستاریک امتحانِ (آزمایشی) شدند، خانم فرخروپارسا که نتوانست آنرا ترتیب دهد، بهانه آورد وگفت: ما دراینجا دخترها را برایِ خانه داری تربیت می کنیم.
هیئتِ افغانی، با هم خندیدند واصرارکردند که ازکلاسهایِ هشتم تا دوازدهم هم بازدید کنند، درهر کلاس بازامتحانِ (آزمایشی) را پیش کشیدند وهمان جوابِ خانم پارسا را که (ما دراینجادخترها رابرای خانه داری تربیت می کنیم) شنیده وباهم، خندیدند. پس ازخروج ازدبیرستان، ازرئیسِ هیئتِ افغانی پرسیدم: داستان امتحان (آزمایشی) وخندۀ دسته جمعی شما را سبب چه بود؟. رئیسِ هیئتِ افغانی با عذرخواهی گفت:
درافغانستان عبارتِ(ما دراینجا دخترها را برای خانه داری تربیت می کنیم) یعنی آنها را برای همبستری وامورتختخواب تربیت می کنیم.
بعدزنده یاداسماعیل پوروالی، همچون نتیجه گیری افزدوند: این بود برداشت من ازمدیریتِ خانم فرخ رو پارسا، وزیرِآموزش وپرورشِ آنوقتِ ایران.
وقتی هردومقاله زنده یاد پوروالی وپیش ازآن نوشتۀ من چاپ شد، دردیداری با ارتشبدعباسِ قره باغی، ایشان، ضمنِ تأئید هردونوشته، گفتند: میدانید که خانم دکترفرخ روپارسا باوجودِ اینکه دکترِطب بود چرا طبابت نمی کرد و معلم یا رئیس دبیرستان بود؟ گفتم نه: گفتند دردانشکدۀ پزشکی نمی خواستند بسببِ وضعِ بدِتحصیلی، به اودیپلم دکترا بدهند، دکترعبدالکریم اَیادیِ(بهائی) وسپهبدِ بعدی،(فرزندِمحمدتقی ملقب به:اَیادیِ اَمرُالله)، پزشکِ دربار، و دوست ومَحرم شاه، دخالت کرد، ودانشکدۀ پزشکی به این شرط که طبابت نکند: (باناشی گری، آدم کشی نکند) به خانم فرخروپارسا، دیپلم دکترایِ پزشکی داد.
***
پس ازانقلابِ بهمن ۱۳۵۷، وی با اتهاماتی چون: حیف ومیلِ اموالِ بیتُ المال، وایجادِ فساد دروزارتِ آموزش و پرورش، وکمک به نشوونمایِ فحشا درآموزش وپرورش، وهمکاری مؤثربا ساواک، واخراجِ فرهنگیانِ انقلابی (؟!) ازوزارتِ فرهنگِ ایران و غیره…» محاکمه شد: نقل از روزنامه‌هایِ:
کیهان (۷،۸و۹اردیبهشت)، اطلاعات (۳،۷،۸و۱۵ اردیبهشت) وانقلاب اسلامی ( ۹و ۱۸ ) اردیبهشت۱۳۵۹
خانم دکترفرخروپارسا دردفاعیه خود، اتهام بهائیت را رد کرد وگفت: در اتهاماتِ وارد شده به من، حتی دین مرا موردِ تردید قرارداده‌اند و من باید بگویم که: مسلمان هستم وشیعه به دنیا آمده‌ام و اِن شاءالله شیعه از دنیا خواهم رفت.
دروصیت- نامۀ خانم فرخ رو پارسا آمده است:
وصیتی ندارم زیرا که اموال زیادی ندارم وآنچه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم واگرازکسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندانِ من بدهد. میدانم ووجدانم راضی است که گناهانی که درکیفرخواست به من نسبت داده شده ومواردی که ذکرشده، مرتکب نشده‌ام. جانمازِمرا که تسبیح وحلقه وساعت من نیزدرآن است به همسرم بدهید که به دخترم بدهد.
دادگاه بین زنان ومردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهترازاین باشد. پولی را که درزندان دارم بین زندانیان قسمت کنید.
توانا.Mohammed (۲۰۱۶-۰۵-۰۶).: نقل از
فرخرو پارسا؛ ازوزارت تا اعدام ». در ۲۰۲۰-۰۷-۱۲..»
نگاه کنید به (ویکی پدیا)
- 03.03
