دو ترفند جدید حزب دمکرات کردستان ایران در فرار به جلو
در طول هفته گذشته من طی مطلبی سیاست الحاق طلبانهء “استان اورمیه” نامیدن “استان آذربایجان غربی” و کردستان خواندن “لرستان” را سیاستی ماجراجویانه خواندم و یادآور شدم که این سیاست در تعارض با منافع تمامی خلقهای ساکن در ایران است و عملا شرایط را برای شیطنت های ضدمردمی رژیم جمهوری اسلامی در “اختلاف بیانداز و حکومت کن” مساعدتر می سازد.
یک هفته بعد از انتشار این نوشته من، و واکنش های مثبت دوستانمان نسبت به این نوشتهء من در ائتلافهای سیاسی که ما، بیرلیک و حزب دمکرات کردستان ایران در آن عضویت داریم، یک مقاله تحت نام “مسئله خاک” و یک خبر بسیار حیرت انگیز تحت عنوان “شاخه نظامی حزب دمکرات آذربایجان ایران در خوی عملیات نظامی انجام داد” در “کوردستان میدیا” منتشر شده است.
1-مقاله “مسئله خاک” و بی اطلاعی از تاریخ در ایران
اهمیت این مقاله در شناخته شده نبودن نام نویسنده آن نیست. بلکه اهمیت این مقاله از نشر آن در سایت “کوردستان میدیا” نشات میگیرد. سایتی که بیانگر دیدگاههای رسمی حزب دمکرات کردستان ایران است.
این مقاله در واکنش به نوشته من (سیاست های ماجراجویانه حزب دمکرات کردستان راه به کجا میبرد؟) تحریر شده و این مقصود نیز در بخشی از آن آمده است؛ “در روزهای اخیر اشخاصی به حزب دمکرات بهانه گرفته اند که چرا ادعای خاک آذربایجان غربی را دارد؟!” (پایان نقل قول)
در جای دیگر این مقاله آقای کریم پرویزی، نویسنده این مقاله، سیاست حزب دمکرات کردستان ایران برای تعیین مرزهای کردستان را با دو معیار معین کرده است؛ “جغرافیا و خواست اکثریت ساکنان آن مناطق” (پایان نقل قول)
بایستی از نویسنده این مقاله پرسید مگر “آذربایجان غربی” جزو جغرافیای کوردستان است؟ اگر جزو جغرافیای کردستان است چرا نامش آذربایجان غربی است؟
در ثانی در کدام انتخابات اکثریت مردم رای داده اند که “آذربایجان غربی” “استان اورمیه” نامگذاری شود؟ استان اورمیه نامیدن آذربایجان غربی یک سیاست اختلاف برانگیر و ترسناک از سوی حزب دمکرات کردستان ایران است. اگر حزب دمکرات کردستان ایران تغییرات در جغرافیای سیاسی را با تکیه بر اکثریت آرای مردم آن منطقه باور دارد، چگونه و در کدامین انتخابات اکثر مردم در اذربایجان غربی رای داده اند که نام این استان به “استان اورمیه” تغییر داده شود؟ با این حساب آیا حزب دمکرات کردستان ایران در عمل اصول خود را زیر پا نمیگذارد؟ به بیان دیگر بدون انجام یک انتخابات در آذربایجان غربی و بدون رای اکثریت مردم در آن منطقه، حزب دمکرات بر اساس چه معیاری نام آذربایجان غربی را به استان اورمیه تغییر داده است؟!
نویسنده مقاله آقای کریم پرویزی با بی اطلاعی کامل مینویسد؛ “از نظر حزب دمکرات استانی که جمهوری اسلامی آن را آذربایجان غربی نامگذاری کرده همه مناطق آن کرد نشین نیست، بلکه در این استان کورد، ترک آذری، ارمنی و آشوری و مردمان دیگر نیز زندگی می نمایند” (پایان نقل قول)
بایستی از این نویسنده کم اطلاع پرسید مگر نام آذربایجان (غربی) به این منطقه از طرف رژیم جمهوری اسلامی داده شده است که شما و یا هر کس دیگری آن را بی اعتبار تلقی کند. نام آذربایجان به کل منطقه آذربایجان نامی بسیار قدیمی و تاریخی است. بی اطلاعی آقای کریم پرویزی از تاریخ نام مناطق ملی در ایران و توضیحی چنان سطحی در نوشته شان قید کرده است که انسان را به حیرت وامیدارد. حقیقتا رهبران حزب دمکرات کردستان ایران هم چون آقای پرویزی تصور میکنند که جمهور اسلامی ایران به این منطقه نام آذربایجان (غربی) داده است!؟
نام این منطقه ملی یعنی آذربایجان غربی در دوره پهلوی ها نام دیگری غیر از آذربایجان غریی داشت؟ نام این منطقه در دوره حاکمیت 130 ساله قاجار در ایران غیراز آذربایجان بود؟ نام این منطقه در دوره افشارها و باز نام این منطقه در دوره حاکمیت 235 ساله حکومت صفویان بر ایران غیر از آذربایجان بود؟ اگر نام شناخته شدهء آذربایجان (غربی) در چهارصد سال گذشته بر این منطقه برای نویسنده مقاله مسئله خاک کافی نباشد، من تاریخ دقیق نام آذربایجان را میتوانم در هزارهء قبل برایشان توضیح دهم. و در عین حال در اینکه در آذربایجان غربی غیر از ترک ها، کردها، ارمنی ها، آشوریها و… زندگی میکنند نیز هیچ تردیدی وجود ندارد. اما نام این منطقه همواره آذربایجان بوده و هست.
2-عملیات نظامی حزب خلق الساعه دمکرات آذربایجان دیگر چه صیغه است؟
خبر حیرت انگیز دیگری که در سایت “کوردستان میدیا” سایت رسمی حزب دمکرات کردستان ایران به چشم میخورد خبر عملیات نظامی حزبی است که قبل از اینکه نام اش شنیده شود، عملیات نظامی اش در شهر خوی به یک تیتر خبری در سایت حزب دمکرات کردستان تبدیل شده است! یعنی حزبی به نام “حزب دمکرات آذربایجان” ایجاد شده که همه از آن بی خبر است، اما حزب دمکرات کرستان نه تنها این حزب، که به اصطلاح عملیات بسیار محرمانهء نظامی این حزب را در خوی گزارش میکند!!
آیا چنین خبری برای افکار عمومی و بویژه هم برای کردها و هم برای تورک ها تعجب آور نیست؟ حزبی متعلق به خلق تورک وجود دارد، اما هیچ کسی از وجود چنین حزبی خبر ندارد و به یک باره نام این حزب و بیشتر از آن به اصطلاع عملیات نظامی این حزب در سایت اینترنئتی حزب دمکرات کردستان منتشر میشود!!
آنچه که دقت بسیاری را در این خبر منعکس شده جلب میکند، عملیات یک حزب آذربایجانی در آذربایجان غربی است! یعنی حزب دمکرات کردستان ایران با نشر این خبر، جدا از اینکه صحت داشته باشد یا نه، جدا از اینکه این عملیات را چه کسی انجام داده باشد یا نه، اعتراف میکند که میدان عمل سیاسی و احتمالا نظامی در آذربایجان غربی متعلق به یک حزب آذربایجانی است که بنا به خبر منتشره در “کوردستان میدیا” حزب دمکرات آذربایجان است! حتی اگر این حزب خلق الساعه وجود خارجی هم داشته باشد. در واقع “کوردستان میدیا” عملیات انجام شده در خوی را به یک گروه تورک و آذربایجانی نسبت داده است و نه یک گروه کردستانی.
اما نیک آشکار است که “حزب دمکرات آذربایجان” مورد ادعای “کوردستان میدیا” یک حزب خلق الساعه توسط حزب دمکرات کردستان ایران و عملیات منتسب به آنان نیز عملیاتی بی ربط با مسئله خلق تورک و آذربایجان است. چون مشی مبارزاتی مورد قبول تمامی احزاب و تشکل های سیاسی متعلق به خلق تورک در آذربایجان و ایران مشی سیویل و سیاسی است. تا کنون هیچ حزب و گروه سیاسی متعلق به خلق تورک در آذربایجان و ایران مشی مسلحانه را به مثابه مشی مبارزاتی خود معرفی نکرده است. اما اینک به یکباره طی یک خبری در کوردستان میدیا هم حزبی از این نوع برای خلق ما تراشیده شده و هم عملیاتی مسلحانه به نام آین حزب در این سایت ثبت می شود!!
نتیجه گیری؛
به نظرم هم مقاله “مسئله خاک” و هم درج خبر یک حزب خلق الساعه برای خلق تورک در کوردستان میدیا، تنها و تنها فرار به جلو، لاپوشانی سیاست های نادرست و حرکتی برای گریز از پرداختن به آن مسئله بسیار جدی است که من در مقاله “سیاست های ماجراجویانه حزب…” به آن تاکید ورزه ایده ام.
به نظرم هنوز هم تصمیم برای اتحاذ یک سیاست مدبرانه در حزب دیر نیست. اگر رهبران حزب دمکرات کردستان ایران در قبال چشم انداز سیاسی موجود در ایران احساس مسئولیت میکنند، بایستی نیک به تاثیر مخرب سیاستی که من در نوشته خود به آن تاکید کرده ام، آگاه باشند. دوستان کردمان در دیگر احزاب سیاسی کردی نیز در این نکته با من هم نظرند، حتی حزب دمکرات کردستان، این احزاب تعیین مرزهای سیاسی و تغییر نام مناطق را در این شرایط ناصحیح میدانند. اساسا تغییر نام مناطق و یا شهرها و روستاها در حیطه تصمیم یک یا چند حزب سیاسی نیست. حیطه تصمیم گیری در این خصوص مجلس ملی و قانون گذار است که امیدواریم کمسیونی از مجلس ملی آذربایجان با کمسیونی از مجلس ملی کردستان در آینده بتوانند با دیالوگ به این اختلافات فائق آیند و اگر طرفی از این گفتگوها نتیجه ایی نگرفت میتواند برای حل مسئله به دادگاههای صلاحیت دار داخلی و بین المللی مراجعه کند. این آن راهی است که احزاب سیاسی متعلق به خلق های ساکن در ایران و بویژه احزاب سیاسی در جنبش ملی تورک و جنبش ملی کرد بایستی در پیش گیرند و اتحاد عمل وسیع خود را در شرایط کنونی سر و سامان دهند.
در پایان، من باز هم بسیار صمیمانه رهبری و کادرهای با درایت حزب دمکرات کردستان ایران را مورد خطاب قرار میدهم و صمیمانه بازاندیشی در سیاست های مناقشه برانگیز را برای آنان یادآور میشوم. من دوباره به ” قطعنامه کنگره ملیتهای ایران فدرال در خصوص حدود و ثغور مناطق ملی “، که مشترکا در کنگره ملیتهای ایران فدرال تصویت شده تاکید می کنم و شما را به وفاداری از آن بیانیه فرا میخوانم. خلاقیت رهبران سیاسی حزب در چنین شرایطی برای اقناع اعضا و کادرهای حزبی جهت ایجاد یک تغییر دمکراتیک در سیاستهای حزبی بسیار تعیین کننده است. این خلاقیت راه را برای اتحاد عمل های استراتژیک میان جنبش های سیاسی متعلق به خلق ها در ایران و تاثیر گذاری در چشم انداز سیاسی در این کشور فراهم تر میکند.
2020-05-21