جنگ قرهباغ با همه تلخی و ویرانگری هایش، صورت پنهان دو رویان را آشکار و برملا کرد!
تصور کنید اگر قرهباغ با ساکنین مسلمان آذربایجانی و ارمنی در داخل خاک ارمنستان می بود و شهرهای اطراف آن را نیز شهرهای ارمنی نشین متعلق به کشور ارمنستان تشکیل میدادند و ساکنین مسلمان قرهباغ اعلام استقلال میکردند و آذربایجانهای مسلمان و شیعه قره باغ ارمنیهای ساکن در این منطقه از کودک، نوجوان، زنان و پیر مردان را به طرز فجیع قتل عام میکردند و دولت آذربایجان هم با کمک ترکیه به کمک مسلمانان ساکن قرهباغ می رفت و نه تنها قرهباغ کوهستانی بلکه هفت شهر دیگر ارمنستان را هم سی سال در اشغال خود نگه میداشت و هیچ اهمیتی به پیشنهادهای گروه صلح مثلا « مینسک » هم نمیداد و ارمنستان در طول این سی سال ارتش خودرا مدرن و قوی کرده و اقدام به پس گیری سرزمینهای اشعال شده اش میکرد، آیا آنهایی که امروز برای ارمنستان یقه می درند، از آذربایجان حمایت میکردند؟!
آنها به آذربایجان نمی گفتند با چه حسابی خاک کشور دیگر را اشغال کرده ای و زور هم میگویی؟!
آنها به آذربایجان نمی گفتند با چه حقی به شهرها و مناطق مسکونی و بی دفاع ارمنستان موشک پرتاب می کنی و خون زن و کودک و پیر مرد و پیر زن را می ریزی؟ نمی گفتند با چه منطقی به این حملات ادامه میدهی و خون ریزی می کنی؟ و به آذربایجان نمی گفتند به مرزهای بین المللی ات برگرد تا صلح برقرار شود و اینهمه خونریزی هم نکن؟
پس چرا امروزها آنها خفه خون گرفته اند و نه تنها از حقوق بحق آذربایجان دفاع نمی کنند، پشتیبان ارمنستان اشغالگر از راه های مختلف هم هستند!!
مارا با کشورهای اروپایی و آمریکایی، افریقایی و غیره کاری و انتظاری نیست، اما برای مردم ایران، کشوری که خودرا مسلمان و شیعه و طرفدار حق نشان میدهد چه شده است که از باصطلاح روشنفکر کروات زده، کمونیست- انترناسیونالیستش گرفته تا ناسیونالیست،سلطنت طلب،پان ایرانیست، بیدین و دیندار و غیره در کنار هم در گرداب نژادپرستی آریایی گرفتار شده بی توجه به قوانین بین المللی که قرهباغ را خاک آذربایجان و ارمنستان را اشغال کننده شهرهای آذربایجان میداند، بی محابا در کنار ارمنستان اشغالگر و ناحق قرار میگیرند؟!
تورکهای آذربایجان ایران و دیگر مناطق کشور حداقل ۴۰% از جمعیت کشور را تشکیل میدهند که خیلی از آنها اقوام و فامیل در جمهوری آذربایجان دارند و مشترکات تباری،زبانی، فرهنگی، تاریخی آذربایجانیهای این سوی ارس با آن سوی ارس یکی و تفکیکناپذیر است،طبیعی است درد و رنج مردم جمهوری آذربایجان درد و رنج آذربایجانیان این سوی ارس است و این همدردی را هم در دهم مهر ماه در شهرهای آذربایجان و حتی تهران به نمایش گذاشتند، با این وضعیت آیا این قشر تابع احساسات نژادپرستانه، عوارض پیش بینی نشده این موضع گیری ناعادلانه خودرا سنجیده اند؟!
حسن راشدی: 27 مهر 1399