بیانیه جمعی از فعالین سیاسی آذربایجان “بیانیه شماره ۲”
با گرامیداشت یاد و خاطره کشتهگان اخیر در جایجای ایران علیالخصوص کشتگان مظلوم بلوچستان و پافشاری بر لزوم آزادی و منعتعقیب دربندان حوادث اخیر، ما جمعی از فعالان سیاسی آذربایجان مصراً بر لزوم مبارزه خیابانی تا حصول نتیجه مطلوب _که همان عبور از سد جمهوری اسلامی و شروع زیست اجتماعی-سیاسی مبتنی بر عدالت و آزادی و مشارکت جمعی است_ تاکید میورزیم.
با نظر اجمالی بر شیوه برخورد خشونتبار و جنایتکارانه رژیم بر علیه معترضین، کشتهشدن نوجوانان، تعرض و تجاوز جسمی، مثله کردن اعضاء قربانیان، دفن غیرقانونی و غیابی، برخورد قهری و اعترافگیری اجباری از بازماندگان، وضعیت ایران امروز را عین وضعیت جنگ-داخلی میدانیم که در دست گروهی تبهکار به گروگان گرفتهشده است. از آنسو، با تجربه سالیان گذشته و مرور فضای رسانهای فارسیزبان_چه داخلی و چه خارج از ایران_ وضعیت پوشش خبری ناعادلانه و تبعیضآمیز رسانههای مجهز را، در تداوم تفکر استعماری و مرکزگرایانۀ پسامشروطه تحلیل میکنیم. بیشک تضعیف اجتماعات فرودست در ایران و به حاشیهراندن آنها توان فعالیتی غیرکافی را به آنها تحمیل کرده که نهایتا باعث شکاف ملموس توان ابلاغی و رسانهای آنها را در برابر شبکههای ماهوارهای منجر شده است و این مسئله میدانداری تکجانبه گروه غالب به مثابه ابزاری مشروعیتبخش به تبعیضات مرکزگرا را به زخمی کاری بر پیکر نحیف حاشیه مبدل ساخته است. ضمن محکومیت فعالیتهای ژورنالیستی جانبدارانه، لزوم انعکاس و حمایت مطالبات حاشیه را از تمامی وجدانهای بیدار خواهانیم.
ما هرگز نخواستهایم به سبب آنکه مرکز را میشناسیم، چون نیمهخدایان سیاه پوستی باشیم که فانون از آنها نام میبرد، بلکه امید داریم با تبیین آنچه مرکز بر سر پیرامون آورده است، چراغی در حاشیه برافروخته و به جنگ علیه راسیسم آریانیستی، فاشیسم ملی و فاندامنتالیسم مذهبی برویم. ما ایمان داریم که زندگی بهتر برای همه انسانها نه فقط از راه شناختن دنیا که از طریق تغییر آن حاصل خواهد شد. با در نظر داشتن این موضوع که جنبش کنونی شکلگرفته به رهبری زنان این سرزمین در واقع اصیلترین جنبش نیم قرن اخیر در جغرافیای سیاسی ایران است و آزادی زنان بهعنوان فرودستترین و به حاشیهراندهشدهترین انسانهای این سرزمین را در دستور کار دارد، اما معتقدیم که سمت دیگر این جنبش باید معطوف به تحقق عدالت سیاسی و اقتصادی برای تمام اقوام و گروههای اجتماعی و مذهبی باشد؛ چرا که پروسه صد سال نوسازی نهتنها سبب توسعه و رفاه ایرانیان نشده بلکه از طریق استعمار سیستماتیک، شکلی از «غارت» ثروت و نیروی انسانی را از سوی مرکز بر حاشیه تحمیل نموده است که اگرچه شکل آن از شمال تا جنوب متفاوت است، اما ماهیتا به اقتدار مرکزی برمیگردد. استعمار مرکز در آذربایجان از طریق جذب سرمایه انسانی و استیصال منابع زیرزمینی و آبی، در گیلان و مازنداران از محل بلع و هضم منابع غیرقابل بازگشت طبیعی و کشاورزی، و در خوزستان از طریق استعمار منابع نفتی و آبی که شریان اصلی حیات نظامهای حاکم و پیشین بوده است در جریان است. تمام این ها در حالی است که غیر از مناطق مذکور، کردستان و بلوچستان و ترکمنصحرا کمترین سهمی از عدالت توزیعی و فرصتهای برابر اقتصادی-سیاسی نداشتهاند. اما صدای محرومانی که زمانی زبان اعتراضشان «نابسنده» انگاشته میشد، امروز بلندتر از همیشه خیابان را به تسخیر خود در آورده است. از شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در کردستان تا شعار «آزادلیق، عدالت، میللی حکومت» در آذربایجان، همگی همان نداهایی هستند که فاشیسم ملی-مذهبی از ترس شنیدنش سالها دهانبند بر دهانشان زده بود، اما امروز که دهانبندها کنده شده، ما نه اقتدار را مدح خواهیم کرد و نه در صدد بازتولید فاشیسم بر خواهیم آمد بلکه زیستی آزاد، و حقوقی برابر را برای تمام افراد این سرزمین خواهانیم.
انقلاب پیشِ رو، انقلابی برای برداشتن مرزهای نابرابری میان تضادها و دوگانگیها و پلی به سوی زیستی متکثر است. خودآگاهی زنانِ امروز _ و هر نوع جنسیت غیرمرد_ امتداد همان خودآگاهی قومیت غیرفارس و پازلی از کلانتصویر رنگارنگ و پلورالیستی مدنظر جانهای مشتاق جامعه مدنی است. دوگانههای همیشگی فارس و غیرفارس، مرکز و پیرامون، مذهبی و غیرمذهبی، مرد و زن (و تمام هویات جنسی محذوف) بیش از پیش در شرف فروپاشی هستند، ریزشی که از بطن آن اصول عدالت منصفانه و بخت برخورداری از فرصتهای برابر اقتصادی و اجتماعی برای همگان بهوجود خواهد آمد. همچنان که معتقدیم سنگ بنای یک دموکراسی پایدار پذیرش تفاوتها و تلاش برای رهایی تمام فرودستان است، نیز معتقدیم که تنها راه تحقق عدالت در همهی ابعاد آن برپایی عدالت توزیعی و توزیع منصفانهی قدرت با توجه به واقعیتهای سرزمینی فارغ از رنگ و زبان است.ما به عنوان جمعی از فعالین سیاسی آذربایجان معتقدیم در فضای فکری و زیستی پساجا هیچ فرصتی برای بازتولید دوگانه مرکز-حاشیه نخواهد بود و فرودستان امروز صاحب مقدرات مادی و معنوی گروه اجتماعی خویش خواهند بود. ما مجدداً اعلام میداریم هیچ گونه سیستم سانترالیستی، حکومت فردی یا شورایی چه موروثی چه انتصابی حتی به شکل تشریفاتی مورد قبول نیست و هر نوع رفراندومی که گزینههای آن سیادت فردی و اجتماعی گروهی خاص، و بیگانهانگاری گروهی دیگر را احتوا کند مردود میشماریم.
جمعی از فعالین سیاسی آذربایجان
October 08, 2022